۱۳۸۹ مرداد ۱۷, یکشنبه
مسلم است و همه میدانیم که وقتی شخصی ویا حتی ملتی از کسی خوشش بیاید ، میکوشد تا فرزندان خود را به نام آن شخص نام گذاری کند ، وبالعکس وقتی از کسی منزجز ومتنفر باشد، هرگز کسی حاضر نیست نام او را بالای فرزندان خود بگذارد! متاسفانه تعدادی از مسلمانان اهل تشیع ، فکر میکنند اهل بیت ـ علیهم السلام ـ با سه خلیفة راشد یعنی ابوبکر و عمر وعثمان ـ رضی الله عنهم ـ دشمنی وخصومت داشتند. اینک مینگریم که به روایت کتب معتبر اهل تشیع اهل بیت نام فرزندان خود وحتی کنیه خود را همنام ومطابق به کنیه خلفا نام گذاری میکردند و بدين وسيله، محبّت و علاقه خود را نسبت به آنان - حتّى پس از وفاتشان - عملاً نشان دادهاند! به راستی تا حال فکر کرده اید که چرا چنین واقعیتهای مسلمی را از ما پنهان داشته اند؟مسئول آن کیست؟ امید است افشای این واقعیتهای پنهان اما مسلم تاریخی پرده از روی دسیسه ها فراوان دشمنان اسلام برای تفرقة امت برداشته و موجب وحدت صف مسلمانان شود.
- نامگذارى فرزندان علي (رضي الله عنه) به نامهاى خلفاء:
- نام سه تن از فرزندان علي (رضي الله عنه)، أبوبكر، عمر، و عثمان بوده است كه همگى، همراه برادران ديگر خود، حسين و أبوالفضل و جعفر، در واقعه كربلا به شهادت مىرسند..[1] امّا مىبينيم كه از آنها به خاطر نامشان - با اينكه اين همه از كربلاء و شهدايش سخن مىگويند - هيچ ذكرى نمىشود!!
- نام دو تن از فرزندان حسنبنعلي (رضي الله عنهما)، أبوبكر و عمر بوده است كه أبوبكر نيز، همراه عموهايش در كربلاء به شهادت مىرسد[2].. امّا از او نيز - تنها به خاطر نامش - نامى برده نمىشود!!
- نام دو تن از فرزندان حسينبنعلي (رضي الله عنه) نيز، أبوبكر و عمر بوده است كه آن دو نيز همراه با پدر و عموها و برادرانشان، در همان واقعه كربلا به شهادت مىرسند[3].. امّا باز هم به خاطر نامشان، از آنها ذكرى به ميان نمىآيد!! [4]
- نام دو تن از فرزندان علىبنحسين (رضي الله عنهما) - ملقّب به زينالعابدين كه يكى از كنيههاى او نيز «أبوبكر» بوده است - عمر و عايشه بوده است.[5]
- نام سه تن از فرزندان موسىبنجعفرـ رحمة الله علیهما - ملقّب به ( كاظم )أبوبكر و عمر و عايشه بوده است.[6]
- نام يكى از كنيههاى علىبنموسى ـ رحمة الله علیهما - ملقّب به (رضا ) أبوبكر بوده است. [7]
- نام يكى از فرزندان علىبنمحمّد - ملقّب به هادى - عايشه بوده است.[8]
و موارد ديگر... [9]
نتيجهاى كه مىتوان گرفت، اين است كه بر خلاف باورهاى رايج در بين بعضی از شيعيان - كه معتقدند علي (رضي الله عنه) و فرزندانش از خلفاء و يا احياناً از ديگر صحابه ناراضى بوده و بين آنها كينه و ضدّيّت وجود داشته کاملا نادرست است.
[1] - الإرشاد، شيخ مفيد، ص186، باب «ذكر أولاد أميرالمؤمنين و عددهم و أسماءهم»- كشفالغمة، أربلى، ج1، ص575-440 و ج2، ص64- منتهىالآمال، شيخ عباس قمى، ج1، ص382-262- مقاتل الطالبين، اصفهانى، ص142-84-83- جلاءالعيون، مجلسى، ص582-570، ذكر «من قتل مع الحسين بكربلاء»- تاريخ يعقوبى، ج2، ص213- الفصول المهمة، شيخ حرّعاملى، ص143، منشورات الأعلمى تهران - عمدةالطالب، إبنعنبة، ص361-356، چاپ نجف - تحفةالأحباب، عبّاس قمى، ص252-251
[2] - الإرشاد، ص194- منتهىالآمال، ج1، ص450-240-229- مقاتلالطالبين، ص87- تاريخ يعقوبى، ج2، ص228- عمدةالطالب، ص81- الفصول المهمة، ص166- جلاءالعيون، ص582.
[3] - التنبيه و الإشراف، مسعودى شيعى، ص263- جلاءالعيون، مجلسى، ص582.
[4] - كشفالغمة، ج2، ص74.
[5]- الإرشاد، ص261- كشفالغمة، ج2، ص105-90- منتهىالآمال، ج2، ص622-43- عمدةالطالب، ص194- الفصولالمهمة، ص209.
[6] - الإرشاد، ص303-302- منتهىالآمال، ج2، ص824- كشفالغمة، ج2، ص237-217-216- الفصول المهمة، ص242.
[7] - مقاتل الطالبين، ص562-561
[8] - همان، ص334- الفصول المهمة، حرّعاملى، ص283.
[9] - بسيارى از نوادگان و نتيجههاى ايشان نيز، به نامهاى خلفاء نامگذارى شدهاند.. در اين مورد مىتوان به «كشف الغمة فى معرفة الأئمة» تأليف أربلى و نيز «مقاتل الطالبين» تأليف اصفهانى رجوع شود.
11 نظرات:
اين مطلب خيلي جالب و تكان دهنده و عجيب است . به نظرمن فقط همين مطلب براي اثبات حقانيت مذهب اهل سنت و ديدگاه شان كافي است و ابطال نظر شيعه و تاويلات و فلسفه بافي هاي خرافي و دور از عقل شيعه. من نميدانم كه شيعه براي اين امر مهم چه توجيهي ميتوانند داشته باشند وهيچ توجيهي البته در اين بين نميتواند قابل قبول باشد . به نظر من حقيقت خيلي آشكار است . خداوند به شما ثبات قدم عنايت كند. وبلاك شما خيلي جالب است.
ائمه چون در اون زمان زيرفشار بودند و زنده گي براشون خيلي مشكل بود، تقيه ميكردند و مجبور بودند كه علي الظاهر مثلا نام يكي از فرزندا شونو به نام خلفا بزارن تا براشون كسي مزاحمت نكنه. دليل نام گذاري همين بوده و بس!
آقاي مظفري ! يعني آن تقيه هاي را كه از نظر عملي و زباني ميكردند كفايت نميكرد كه مجبور بودند به حساب نام فرزندان خود هم تقيه كنند!و مردم را به سردرگمي و انحراف مواجه كنند. اگر اين طور بوده عجب مردم بيغيرت و مفسد و بي هويتي بوده اند . نعوذ بالله .
در حالي كه حضرت علي شير خداست چگونه ممكن است تا اين حد جبون و ترسو و ذليل باشد كه حتي نتواند براي فرزندش نامي انتخاب كند.
سلام
اگر مثلا كسي در زمان شاه اسم فرزندش را محمد رضا ميگذاشت يعني طرفدار شاه بود؟
نام گذاري به نام ابوبکر:
اولاً: اگر قرار بود كه امير مؤمنان عليه السلام نام فرزندش را ابوبكر بگذارد، از نام اصلى او (عبد الكعبه، عتيق، عبد الله و... با اختلافى كه وجود دارد) انتخاب مىكرد نه از كنيه او؛
ثانيا: ابوبكر كنيه فرزند علي عليه السلام بوده و انتخاب كنيه براى افراد در انحصار پدر فرزند نمىباشد؛ بلكه خود شخص با توجه به وقايعى كه در زندگياش اتفاق مىافتاد كنيهاش را انتخاب مىكرد.
ثالثاً: بنا بر قولى، نام اين فرزند را امير مؤمنان عليه السلام، عبد اللّه گذارد كه در كربلا سنّش 25 سال بوده است.
ابو الفرج اصفهانى مى نويسد:
قتل عبد الله بن علي بن أبي طالب، وهو ابن خمس وعشرين سنة ولا عقب له.
عبد الله بن علي 25 ساله بود كه در كربلا به شهادت رسيد.
الاصفهاني، أبو الفرج علي بن الحسين (متوفاي356)، مقاتل الطالبيين، ج 1، ص 22.
بنا براين سال ولادت عبد الله در اوائل خلافت حضرت علي عليه السلام بوده كه حضرت در آن دوره تندترين انتقاد ها را از خلفاى پيشين داشته است.
از سايت موئسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر(عج)
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=437
نام گذاري به نام عمر:
اولاً: يكى از عادات عمر تغيير نام افراد بود و بر اساس اظهار مورخان شخص عمر اين نام را بر او گذازد و به اين نام نيز معروف شد.
بلاذرى در انساب الأشراف مىنويسد:
وكان عمر بن الخطاب سمّى عمر بن عليّ بإسمه.
عمر بن خطاب، فرزند علي را از نام خويش، «عمر» نامگذارى كرد.
البلاذري، أحمد بن يحيى بن جابر (متوفاي279هـ)، أنساب الأشراف، ج 1، ص 297.
ذهبى در سير اعلام النبلاء مىنويسد:
ومولده في أيام عمر. فعمر سماه باسمه.
در زمان عمر متولد شد و عمر، نام خودش را براى وى انتخاب كرد.
الذهبي، شمس الدين محمد بن أحمد بن عثمان، (متوفاي748هـ)، سير أعلام النبلاء، ج 4، ص 134، تحقيق: شعيب الأرناؤوط، محمد نعيم العرقسوسي، ناشر: مؤسسة الرسالة - بيروت، الطبعة: التاسعة، 1413هـ.
عمر بن الخطاب، اسم افراد ديگرى را نيز در تاريخ تغيير داده است كه ما فقط به سه مورد اشاره مىكنيم:
1. إبراهيم بن الحارث بـ عبد الرحمن.
عبد الرحمن بن الحارث.... كان أبوه سماه إبراهيم فغيّر عمر اسمه.
پدرش اسم او را ابراهيم گذاشته بود؛ ولى عمر آن را تغيير داد و عبد الرحمن گذاشت.
العسقلاني الشافعي، أحمد بن علي بن حجر أبو الفضل (متوفاي852هـ)، الإصابة في تمييز الصحابة، ج 5، ص 29، تحقيق: علي محمد البجاوي، ناشر: دار الجيل - بيروت، الطبعة: الأولى، 1412 - 1992.
2. الأجدع أبى مسروق بـ عبد الرحمن.
الأجدع بن مالك بن أمية الهمداني الوادعي... فسماه عمر عبد الرحمن.
عمر بن الخطاب، اسم اجدع بن مالك را تغيير داد و عبد الرحمن گذاشت.
العسقلاني الشافعي، أحمد بن علي بن حجر أبو الفضل (متوفاي852هـ)، الإصابة في تمييز الصحابة، ج 1، ص 186، رقم: 425، تحقيق: علي محمد البجاوي، ناشر: دار الجيل - بيروت، الطبعة: الأولى، 1412 - 1992.
4 ثعلبة بن سعد بـ معلي:
وكان إسم المعلى ثعلبة، فسماه عمر بن الخطاب المعلى.
نام معلي، ثعلبه كه عمر آن را تغيير داد و معلي گذاشت.
الصحاري العوتبي، أبو المنذر سلمة بن مسلم بن إبراهيم (متوفاي: 511هـ)، الأنساب، ج 1، ص 250.
ثانياً: ابن حجر در كتاب الاصابة، باب «ذكر من اسمه عمر»، بيست و يك نفر از صحابه را نام مىبرد كه اسمشان عمر بوده است.
1. عمر بن الحكم السلمي؛ 2. عمر بن الحكم البهزي؛ 3 . عمر بن سعد ابوكبشة الأنماري؛ 4. عمر بن سعيد بن مالك؛ 5. عمر بن سفيان بن عبد الأسد؛ 6. عمر بن ابوسلمة بن عبد الأسد؛ 7. عمر بن عكرمة بن ابوجهل؛ 8. عمر بن عمرو الليثي؛ 9. عمر بن عمير بن عدي؛ 10. عمر بن عمير غير منسوب؛ 11. عمر بن عوف النخعي؛ 12. عمر بن لاحق؛ 13. عمر بن مالك؛ 14. عمر بن معاوية الغاضري؛ 15. عمر بن وهب الثقفي؛ 16. عمر بن يزيد الكعبي؛ 17. عمر الأسلمي؛ 18. عمر الجمعي؛ 19. عمر الخثعمي؛ 20. عمر اليماني. 21. عمر بن الخطاب.
العسقلاني، أحمد بن علي بن حجر أبو الفضل الشافعي، الإصابة في تمييز الصحابة، ج4، ص587 ـ 597، تحقيق: علي محمد البجاوي، ناشر: دار الجيل - بيروت، الطبعة: الأولى، 1412 – 1992.
آيا اين نام گذاريها همه به خاطر علاقه به خليفه دوم بوده؟!.
از سايت موئسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر(عج)
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=437
نام گذاري به نام عثمان:
اولاً: نام گذارى به عثمان، نه به جهت همنامى با خليفه سوم و يا علاقه به او است؛ بلكه همانگونه كه امام عليه السلام فرموده، به خاطر علاقه به عثمان بن مظعون اين نام را انتخاب كرده است.
إنّما سمّيته بإسم أخي عثمان بن مظعون.
فرزندم را به نام برادرم عثمان بن مظعون ناميدم.
الاصفهاني، أبو الفرج علي بن الحسين (متوفاي356)، مقاتل الطالبيين، ج 1، ص 23.
ثانياً: ابن حجر عسقلانى بيست و شش نفر از صحابه را ذكر مىكند كه نامشان عثمان بوده است، آيا مىشود گفت: همه اين نام گذاريها چه پيش و چه پس از خليفه سوم به خاطر او بوده است
1. عثمان بن ابوجهم الأسلمي؛ 2. عثمان بن حكيم بن ابوالأوقص؛ 3. عثمان بن حميد بن زهير بن الحارث؛ 4. عثمان بن حنيف بالمهملة؛ 5. عثمان بن ربيعة بن أهبان؛ 6. عثمان بن ربيعة الثقفي؛ 7. عثمان بن سعيد بن أحمر؛ 8. عثمان بن شماس بن الشريد؛ 9. عثمان بن طلحة بن ابوطلحة؛ 10. عثمان بن ابوالعاص؛ 11. عثمان بن عامر بن عمرو؛ 12. عثمان بن عامر بن معتب؛ 13. عثمان بن عبد غنم؛ 14. عثمان بن عبيد الله بن عثمان؛ 15. عثمان بن عثمان بن الشريد؛ 16. عثمان بن عثمان الثقفي؛ 17. عثمان بن عمرو بن رفاعة؛ 18. عثمان بن عمرو الأنصاري؛ 19. عثمان بن عمرو بن الجموح؛ 20. عثمان بن قيس بن ابوالعاص؛ 21. عثمان بن مظعون؛ 22. عثمان بن معاذ بن عثمان؛ 23. عثمان بن نوفل زعم؛ 24 . عثمان بن وهب المخزومي؛ 25. عثمان الجهني؛ 26. عثمان بن عفان.
العسقلاني، أحمد بن علي بن حجر أبو الفضل الشافعي، الإصابة في تمييز الصحابة، ج 4، ص 447 ـ 463، تحقيق: علي محمد البجاوي، ناشر: دار الجيل - بيروت، الطبعة: الأولى، 1412 - 1992.
از سايت موئسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر(عج)
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=437
اگر قابل هدایتید خدا هدایتتان کند اگر نه به شمشیر امام زمان هلاکتان سازد. انشاالله
عجب منطقي !! خوب مرد حسابي نام معاويه و يزيد هم زياد بوده ، آيا از خود پرسيده اي چرا هيچك از اهل بيت فرزندان خود را به آن مسمي نكرده اند؟
مثال شما مانند همان كساني است كه قرآن ميگويد: لهم قلوب لا يعقلون بها و لهم آذان را لايسمعون بها... صاحبان قلبي كه درك ندارد و گوشهاي كه نميشنود و چشمهاي كه بصيرت ندارد...
واقعا كه بد بختيد روافض بيچاره ولي با شما اتمام حجت شد خود دانيد..
اين بدبخت بيچاره خرافي ديگر را نگاه كن ، در عصر اتم از شمشير امام زمان خود حرف ميزند ... فقط ميتوان گفت كه برايت متاسفم...
جالب است ، يهود مدينه هم قبل از بعثت پيامبر اسلام به رقباي خود ميگفتند به زودي پيامبري مبعوث ميشود كه ما به او ايمان مي آوريم و همة شما را نابود ميكنيم.
و اكنون نيز اين پيروان يهود به مسلمين اين حرف را ميگويند در حالي كه حضرت مهدي هر وقت ظهور كنداولين كساني را كه بكشد همين روافض هستند.