دوست عزیز به وبلاگ حقیقت ایمان خوش آمدید
امید است که از مطالب موجود در این وبلاگ استفاده بهینه نموده و با نظرات خویش ما را در جهت پیشبرد هر چه بهتر آن یاری نمایید.
این وبلاگ از تمامی مطالب مفید و سودمند شما استقبال میکند. لطفا مطالب خود را به آدرس ایمیل زیر برای ما ارسال نمایید:

hamid.ma66@yahoo.com
۱۳۸۹ شهریور ۲۷, شنبه
برگرفته از سايت جهان اسلام › اخبار اهل سنت
مدعيان اسلام ناب محمدي و وحدت اسلامي در ايران با جمعيت بيست مليوني اهل سنت و جماعت چگونه برخورد ميكنند و باز از كشور هاي اسلامي انتظار دارند كه چگونه با خود شان برخورد نمايند؟!
من نميدانم چه وقت امت اسلام متوجه ترفندهاي شيطاني اين نظام خرافاتي رافضي در ايران خواهد شد و دست به تصفيه حساب با اين جنايت كاران خبيث مذهبي خواهد زد، اما اين را ميدانم كه دير يا زود نوبت به چنين اقدامي فرا خواهد رسيد.
يك عده مردم ساده لوح، نميخواهند كه به چنين سخناني گوش فرا دهند و آن را اختلاف انگيز ميگويند، و اين همه ظلم و تبعيض و خرافات و كفريات را تحت نام حفاظت از وحدت امت اسلامي، ناديده ميگيرند كه وحدت مسلمانان خدشه دار نشود و دشمنان اسلام از آن بهره برداري نكنند. در حالي كه امت اسلامي امتي يك پارچه است و اين روافض هستند كه در ميان امت ايجاد اختلاف و انشقاق كرده اند و بابا افكار كفري خود موي دماغ امت اسلامي گشته اند . ما از چنين مردم ساده لوح مي پرسيم، امت اسلام چه نيازي به اين حد اكثر ده مليون رافضي خبيث دارد؟ چهار مليارد كافر در جهان است اين هم ده مليون يا بيست مليون ديگر بالايش! مگر چه ضرري به اسلام ميرسد، بلكه با فارغ شدن از شر اينان نه ديگر تشويق خرافات و كفر وشرك است و نه هم دغدغه نفاق افگني در ميان امت اسلام به نام اسلام باقي مي ماند!
ممكن تعجب كنيد كه چرا اين تعداد ده مليون ذكر شده اند در حالي كه شيعيان در جهان به صد مليون ميرسند! منظورم من شيعيان نيستند بلكه روافض ضاله هستند كه دشمن اسلام شمرده ميشوند و افكار شان موجب تخريب و تفرقه و نفرت پراكني در صف امت اسلامي ميشود و گرنه شيعيان رافضي نيستند و تعداد اين گروه به ده مليون هم در تمام دنيا نخواهد رسيد ، و اينها همين گروه هاي هستند كه فعلا در نظام ايران حاكم شده اند و بالاي ملت مظلوم ايران حكومت ظلم و جور را حاكم كرده اند و در دنيا نيز دست شان براي ايجاد تفرقه در بين مسلمانان دخيل است.
اينك اين مطلب برگفته شده از سايت جهان اسلام ، كه مربوط به اخبار اهل سنت است ، تقديم به خواننده گان محترم ميشود تا به نمونه اي از جور و ظلم مذهبي حكومت مطلقة فقيه خميني بهتر آشنا شوند. و ايناني كه سنگ خميني را به سينه ميزنند اين واقعيت ها را ديده و در افكار خود تجديد نظر كنند.

« از چندین سال است که مردم اهل سنت تهران بزرگ، به خاطر نداشتن مسجد، در 10 محله در منازل، نمازهای جمعه و عیدین را برگزار می‏کنند، که متاسفانه امسال با مداخله پلیس امنیتی، و به دستور مقامات، ضمن محاصره بعضی از نمازخانه‏ها با شدت تمام از برگزاری نماز جلوگیری به عمل آوردند. این مسأله ناراحتی اهل سنت را در حد وسیعی در برداشت که مولانا عبدالحمید، خطیب جمعه اهل سنت زاهدان، در مراسم نماز عید فطر این شهر، که جمعیتی بالغ بر دویست هزار نفر حضور داشتند، عکس‏العمل نشان داد. مشروح سخنان ایشان به شرح زیر است:
شیخ الاسلام مولانا عبدالحمید در خطبه‏های نماز عید سعید فطر اهل سنت زاهدان با بیان اینکه پیروزی انقلاب اسلامی برای ما نعمت بسیار بزرگی بود و امید را در قلب آحاد ملت ایران اعم از شیعه و سنی زنده کرد، اظهار داشت: نظام اسلامی آرزویی بود که بی‏تردید در دل پدران و اجداد ما وجود داشته است. مسلمانان بعد از آنکه حکومت اسلامی خود را از دست دادند و قرون متمادی را بر این منوال سپری کردند، آرزو داشتند که یک بار دیگر پرچم اسلام در یکی از بلاد اسلامی بلند شود تا آنها بتوانند نمونه‏ای از حکومت اسلامی را پایه‏ریزی کنند، حکومتی که بتواند برای تمام دنیا الگو باشد و نظام‏های دیگر از آن الگو بگیرند، آنها به ما مسلمانان تأسی بکنند و در مسیری که ما آغازگر آن بوده‏ایم، قرار بگیرند.ایشان افزود: با پیروزی انقلاب اسلامی، این امید در همه دلها زنده شد و همه ما امیدوار شدیم که جمهوری اسلامی می‏تواند فضایی از عدالت و انصاف و اجرای قوانین شرعی و مقررات خدای عزوجل را به وجود آورد، فضایی که برای تمام دنیا الگو باشد و در آن، آزادی و استقلال پاس داشته شود و به آزادی‏های گروهی و فردی احترام گذاشته شود.این آرزوی آحاد ملت ایران بود؛ چه آنهایی که با انقلاب همراه بودند و برای پیروزی آن جان دادند و فرزندانشان شهید شدند و چه آنهایی که کمتر فداکاری کردند و یا حتی هیچ گونه فداکاری‏ای نداشتند. ما همه این امید را داشتیم که الله رب العزت با تلاش مسئولین و سعه صدر و بلندی نظر و جهان‏بینی آنها فضایی را به وجود می‏آورد که در آن فضا، شیعه وسنی در یک رده قرار می‏گیرند و در حقوق شهروندی، آزادی و بهره‏مندی از منافع چنان مساوی خواهند بود که این فرایند برای سران دیگر کشورها به عنوان الگو و نمونه قرار می‏گیرد.این آرزو در دل همه ما بود که با زحمات روحانیت و علمای شیعه که در رأس کار بودند بتوانیم در مسیری حرکت کنیم که اخوت و برادری تحکیم یابد و در سراسر دنیا برای کشورهایی که اقلیت شیعه در آنجا زندگی می‏کنند، الگو باشیم و آنها از ما طرز برخورد را یاد بگیرند.ایشان خاطر نشان کرد: اکنون 32سال از زمان استقرار نظام جمهوری اسلامی در ایران می‏گذرد و ما بسیار متاسفیم که هنوز آن آرزوهای ما بر آورده نشده است. هنوز تعصب و تبعیض وجود دارد و مسئولان نظام نتوانسته‏اند اخوت، برادری، تعادل و برابریِ نسبی را برقرار کنند. همه جا این دغدغه و پریشانی وجود دارد. ما جامعه اهل سنت به خاطر حفظ امنیت و وحدت ملی و حفظ اخوت و برادری همواره صبر کرده‏ایم و امیدوار بوده‏ایم که روزی این تبعیض‏ها و دغدغه‏های فکری رفع شوند. مولانا عبدالحمید اضافه کرد: ما انتظار فشار مذهبی را نداشتیم، متاسفانه طی سالهای اخیر فشارهای مذهبی بر ما مضاعف شده و این روند روز به روز در حال گسترش است. بحث ساماندهی که اخیرا مطرح شد و بر اساس آن مقرر گردید که حوزه های علمیه و مراکز دینی تحت پوشش این طرح قرار گیرند، در حالی که این ساماندهی طرحی است که مدارس را از دست ما خارج می‏کند و با وجود آن تعلیم ما در دست ما نخواهد بود. این طرح جامعه اهل سنت را شدیدا نگران کرده است.یکی از بزرگترین نگرانی‏های ما همین است که مذهب، آزادی خود را از دست بدهد، در حالی که قانون اساسی به ما در این زمینه آزادی داده است و ما در اجرای تمام مراسم‏های مذهبی خود و تعلیم و تربیت فرزندان خود آزاد به حساب آمده‏ایم، این حداقل آزادی‏ای است که در تمام دنیا متصور است. این حق را تمام کشورهای اسلامی مورد تایید قرار داده و جزء قراردادهای بین المللی است. جزئی از آن معاهدات بین المللی است که کشورهای اسلامی امضا کرده‏اند، کشور ما هم از جملۀ امضا کنندگان این معاهدات است و در واقع تصریح کرده است که حقوق اقلیتها باید مراعات شود و به آزادی‏های مذهبی احترام گذاشته شود.ایشان تصریح کرد: مهم ترین دغدغه ما این بوده که آزادی مذهبی ما تامین شود و کسانی بر خلاف قانون اعمال سلیقه نکنند. فراقانونی عمل نکنند و مبادا این آزادی را مختل یا محدود بکنند. متاسفانه باید گفت، طرح ساماندهی مدارس موجب پریشانی همه علما و مردم اهل سنت و شهروندان سنی مذهب در سطح ایران شده است.به هر حال ما تاکنون با گفت و شنود و صحبت و با گفتمان پیش رفته‏ایم، همین توجیه را کرده‏ایم که این مسأله خلاف قانون است و باید اخوت و برادری، وحدت و امنیت ملی حفظ شود. به خصوص وحدت ملی که امنیت ملی بدون آن وجودی نخواهد داشت.شیخ الاسلام مولانا عبدالحمید افزود: آزادی مذهبی ما را بگذارید بر همان حالت قبل باشد، (تکبیر مردم) شما از دور نظارت کنید، داخل نیایید. شما ارشاد و راهنمایی کنید. سخنان خوب شما را می‏پذیریم و آنچه به صلاح ماست ما خودمان آن را عملی و اجرایی می‏کنیم، اما استقلال مدارس و مساجد که مراکز دینی و مذهبی هستند باید در هر حال حفظ شود. ما انتظار نداشتیم که این فشارها بیشتر شود متاسفانه همین مراسم ختم بخاری و همایش فارغ‏التحصیلی که نمادی از آزادی اهل سنت بود و مهمانان از داخل و خارج از کشور می‏آمدند و اهل سنت اینجا احساس آزادی می‏کردند که در جمهوری اسلامی آزادی دارند و نماد و نمونه آن این جلسه بود. در این جلسه تمام تبلیغاتی که مهمانان خارجی علیه نظام از بیرون شنیده بودند خنثی می‏شد. اما متاسفانه تنگ نظری‏ها نگذاشت که به مهمانان خارجی ما اجازۀ شرکت در این همایش را بدهند. یکی دو سال مهمانان خارجی را اجازه ندادند و امسال هم به مهمانان داخلی اجازه شرکت نداند. برای ما باور کردنی نبود که راههای کشور را ببندند و در فرودگاه‏ها نیز مانع مسافران از شرکت در این همایش شوند.این واقعا گلایه‏ای بود که برای ما به وجود آمد. ما سعی کردیم که به نحوی هم گلایه شود و هم پیگیری انجام گیرد. بالاخره برای حفظ امنیت و وحدت ملی، اخوت و برادری ما تاکنون همه این مشکلات را تحمل کرده‏ایم.ایشان در ادامه به ممنوعیت برگزاری مراسم نماز عید برای شهروندان سنی مذهب تهرانی و نیز برخی از شهرهای دیگر کشور اشاره کرد و گفت: انتظار نداشتیم که نماز ما هم تحمل نشود. در بسیاری از شهرها مثل کرمان یک مورد مراسم نماز عید پس از 30 سال برگزاری تعطیل شد. در یزد، اصفهان و بسیاری از شهرهای بزرگ دیگر که اقلیت اهل سنت در آنجا ساکن است چنین اتفاقاتی رخ داده است. ما انتظار نداشتیم در تهران، که به تعبیر مقام رهبری، ام‏القری جهان اسلام است و امید همه مسلمانان محسوب می‏شود اقلیت سنی مذهبی که چندین سال است نمازهای جمعه و عیدین برگزار می‏کنند از برگزاری این نمازها باز داشته شوند. امسال با برگزاری حدود 10 مراسم نماز عید که در جاهای مختلف با 100نفر، 200نفر، یا 300نفر در منازل یا سالن‏های کوچک ـ نه در فضاهای باز و به شکل علنی- برگزار می‏شد مخالفت شد و امروز اجازه ندادند که شهروندان سنی مذهب در تهران نماز عید برگزار کنند در حالی که انتظار ما آن بود که برادران، مسجدی به ما در تهران بدهند.ایشان تاکید کرد: انتظار ما بی‏جا نبود، چرا که ما پیروان دو فرقه اسلامی هستیم و مسلمانیم. با یکدیگر اخوت و برادری تاریخی و ملی داریم. ما هم برای ایران اسلامی کشته دادیم و قبرستان‏های ما شاهداند که پدران و نیاکان ما در راه دفاع از خاک این میهن کشته شده‏اند، ما هم انتظار و توقع داشتیم از حیث ایرانی بودن، که به هر حال به ما اجازه داده شود در تمام شهرهای ایران نماز اقامه کنیم. مگر این نماز چه ضرری داشت. چه اتفاقی می‏افتاد اگر 100 نفر جمع می‏شدند و با یکدیگر در منزلی شخصی نماز اقامه می‏کردند و دلشان خوش می‏شد که ما هم نماز عید اقامه کرده‏ایم. کدام ضرر وجود داشت؟ایشان با بیان این نکته که در دین هیچ اجباری وجود ندارد، اظهار داشت: آیا می‏شود مردم را با زور و اکراه مجبور کرد و گفت شما نماز نخوانید، حتما بیایید این نماز را پشت سر ما اقامه کنید. مگر در دین اجباری وجود دارد؟ ما درهمین شهر زاهدان، نوزده، بیست مراسم نماز جمعه داریم. همه، برادران اهل سنت هستیم، علما و ائمه با یکدیگر دوست و رفیق‏اند. بله؛ هرجا که برای آنها ممکن است نماز بخوانند، ما ممانعتی نکرده‏ایم، گلایه هم نداشته‏ایم و نگفته‏ایم که شما نماز جمعه را حتما پشت سر بنده که از نظر سنی - نمی‏گویم فضلی دارم-، سنّم از شما بالاتر است و شما جوان‏تر هستید و شاید برخی از عزیزان نسبت شاگردی با ما داشته باشند، اقامه کنید. دین آزاد است. امروز هم روز عید است اگر برخی از برادران اهل سنت پشت سر بنده نماز نخوانند مگر اجباری دارم؟ شاید اعتقادی به بنده نداشته باشند. نماز باید آزادانه اقامه شود و جمهوری اسلامی ایران بسوی اقامه نماز تشویق بکند. واقعا ما این انتظار را داشتیم که مسجد جامعی در تهران تاسیس شود و اهل سنت نمازهای جمعه و عیدین را در آنجا اقامه کنند و احساس عزت بکنند.ایشان اضافه کرد: بررسی شده است که در پایتخت تمام کشورهای دنیا، مسلمانان مسجد دارند، شیعه و سنی مسجد دارند، به هر حال مساجد از آن اسلام‏اند. در تهران اسلامی که پایتخت ایران اسلامی و به تعبیری ام القری جهان اسلام است، چرا اهل سنت نباید یک مسجد داشته باشند؟ (تکبیر مردم) واقعا مسئولین هیچ توجیه قانع کننده‏ای در این باره ندارند. (تکبیر مردم). اما حالا که مسجد نبود ما این انتظار را داشتیم که اجازه دهند شهروندان سنی مذهب تهرانی نماز عید خود را در یک جای دیگر برگزار کنند که متاسفانه این اجازه هم داده نمی‏شود. خطیب جمعه اهل سنت زاهدان در ادامه خاطرنشان کرد: من به صراحت روی این نکته تاکید می‏کنم که امنیت و وحدت ملی برای ما حیاتی است و استقلال میهنی و حفظ مرزهای ایران اسلامی برای ما بسیار مهم است و ما هر نوع خشونتی را رد می‏کنیم، ولی من با صراحت به مسولین اعلام می‏کنم که ما از حقوق قانونی خود به هیچ وجه گذشت نمی‏کنیم. (تکبیر مردم)ما مسائل و حقوق سیاسی خود را زیاد پیگیری نکردیم، اما روز به روز احساس می‏کنیم که فشارهای مذهبی بر ما در حال افزایش است و حلقه محاصره دارد بر ما تنگ‏تر می‏شود. ما هم موجود زنده هستیم و به هر حال انسانیم. برای ما زندگی زمانی ارزش دارد که اعتقادات ما حفظ شود و ما با اعتقاد زندگی کنیم.ایشان ادامه داد: از روحانیت و علمای شیعه که ما با آنها هم‏لباس و همکاریم، این انتظار می‏رفت که در دوران زعامت خود، اهل سنت را بیشتر مورد تفقد قرار دهند و مشکلات ما را با جدیت بیشتری پیگیری کنند. این گلایه را بنده بیشتر از علما و روحانیت دارم آن دسته از روحانیونی که دست‏اندرکار هستند، باید مراعات ما را می‏کردند. مراعات حال ما می‏توانست در تمام دنیا خدمتی به همه مسلمانان بخصوص اقلیت برادران شیعۀ ما که در دیگر کشورهای اسلامی زندگی می‏کنند، شود، آنها در کشورهای خود با امنیت زندگی می‏کنند، در بسیاری جاها با آنکه اقلیت هستند در قدرت شریک‏اند و وزیر و رئیس جمهور دارند. در بسیاری جاها مقامات امنیتی و مقامات سیاسی دارند. ما هم این انتظار را داشتیم. ما مسائل را مراعات می‏کنیم اما بالاخره باید دولتمردان و حاکمیت مسائل ما را مد نظر قرار دهند.ایشان بار دیگر ضمن ابراز تاسف سخنان خود را با طرح این سوال پی گرفت: آخر نماز چه ضرری دارد؟ در کجای دنیا چنین چیزی است؟! مسئولین عزیز و محترم! در کجای دنیا این قدر تنگ نظری وجود دارد که از اقامه نماز، آن هم در منازل شخصی جلوگیری به عمل آید. این حرکت قطعا در راستای امنیت ملی نیست و وحدت ملی نیست. اینها مسائلی است که تندروی و اختلاف می‏آفریند. افراد تندرو و عصبی و نادان را تحریک می‏کند که مشکل بیافریند. من تقاضا دارم که این ممانعت را هر کسی که به وجود آورده است، رفع کند. از شخص مقام رهبری این انتظار را داریم. ایشان را خوب می‏شناسیم. ایشان مدتها در میان اهل سنت تبعید بوده‏اند. اهل سنت با ایشان محبت داشته و ایشان از این منطقه خاطرات بسیاری دارند. ایشان بیشتر ما را دریابند و به مشکلات ما رسیدگی کنند و از این مسائل جلوگیری کنند تا خدشه‏ای به وحدت وارد نشود و مردم از نظام جمهوری اسلامی و مسئولین نظام، بیشتر ناامید نشوند. ما امیدواریم و به هر حال از طرق قانونی و راههای صحیح مشکلات خود را پیگیری می‏کنیم. بنده این نکته را با صراحت اعلام می‏کنم که ما هیچ گاه رفاه و آسایش خود را بر امور اعتقادی و آزادی مذهبی خود ترجیح نخواهیم داد. (تکبیر مردم) حفظ آزادی مذهبی و حفظ استقلال حوزه های علمیه برای ما بسیار مهم است و به هیچ وجه حوزه های خود را تحت شرایط ساماندهی قرار نمی‏دهیم. (تکبیر مردم) ما باید در سطح ایران آزادی داشته باشیم تا بتوانیم فرزندان اهل سنت را تعلیم بدهیم. اگر ما بر خلاف نظام حرفی زدیم، تفرقه‏افکنی کردیم و اختلاف ایجاد کردیم، آن زمان مجرمیم، ما را محاکمه کنید. اگر ما به مقدسات شیعه توهین کردیم و بر خلاف اعتقادات شما حرفی زدیم، آن زمان شما حق دارید. اگر ما با خلاف‏کاران و کسانی که امنیت منطقه را مورد هدف قرار می‏دهند و تندروی می‏کنند، دست داشتیم شما حق دارید که ما را محاکمه کنید، اما شما می‏دانید، ما هم می‏دانیم، ملت هم می‏داند که دست ما در توبرۀ هیچ خائنی نیست و ما به قانون ارزش قایلیم و در چارچوب قانون حرکت می‏کنیم. ما ایرانی هستیم، از هیچ کشور بیگانه‏ای نیستیم، ایرانی هستیم و این خاک از آنِ ماست. ما آزادی قانونی خود را خواستاریم و آن را پیگیری خواهیم کرد.(تکبیر مردم).ما هرگز اختلاف نمی‏اندازیم. اختلاف را کسانی می‏اندازند که فراتر از قانون عمل می‏کنند، هر کس که باشد. اختلاف را کسانی می‏اندازند که به مقدسات دیگران توهین می‏کنند. ما امیدواریم که از برخوردهای فراقانونی و تندروی‏ها و توهین به مقدسات جلوگیری شود.ایشان در پایان افزود: به هر حال اگر فشار اقتصادی و محاصره اقتصادی وجود داشته باشد، یا خدای ناکرده جنگی بر کشور ما تحمیل شود، ما اینها را تحمل می‏کنیم، ولی اگر فشار اقتصادی و جنگ دشمن هم باشد و در کنار آن، فشار مذهبی هم باشد، اینها قابل تحمل نخواهند بود. مولانا عبدالحمید ادامه داد: متاسفانه اخیراً بسیاری از علما به کرّات، به دادگاه ویژه روحانیت احضار شده‏اند، ما امیدواریم این جریان متوقف شود و روند فشار مذهبی بر اهل سنت متوقف گردد تا دشمنان اسلام سوء استفاده نکنند. دشمنان این مرز و بوم سوء استفاده نکنند و افراد تندرو و افراطی بیش از این بهانه‏ای در دست نداشته باشند و مشکلات درست نکنند. من امیدوارم که سخنان بنده را که دلسوزانه و خیرخواهانه است، دلسوزانه و خیرخواهانه تلقی کنند و إن شاء الله مشکلات ما رفع شود و ضایعات گذشته جبران شود.»

22 نظرات:

فانوس گفت...

سلام
من مسلمان و شیعه هستم و بزرگ ترین معضل جامعه ی اسلامی را گرایش به بی دینی و لائیک گری می دانم.
به نظرم آن روزگار فرقه گرایی گذشت. شاید هنوز خیلی ها روی اتحاد مذهبی تردید داشته باشند ولی وقتی می بینید یک نفر به قرآن اهانت می کند. به پیامبر اهانت می کند می خواهد اساس اسلام وجود نداشته باشد نه تنها در دولت و سیاست بلکه مسلمانان را از ساده ترین حقوق انسانی خود محروم کرده اند. در چنین شرایطی تفرقه و جنگ مذهبی بزرگ ترین خیانت به اسلام است.
به نظرم جمهوری اسلامی باید حقوق بیشتری را برای اهل سنت قائل شود و به آن ها آنقدر آزادی مذهبی بدهد تا راضی شوند و خود طرفدار و حافظ نظام اسلام به جای سکولار باشند.

نجيب الله حنيف گفت...

الله متعال به اين نظر نيك و خداپسندانة شما بركت عنايت كند و همة مسلمانان دنيا را شيعة واقعي بسازد!وقتي كسي به نام مذهب حكومتي ميسازد و تصويري زشت از اسلام و مذهب به مردم ارائه ميكند مطمئن باشيد كه هم كار دين مردم را خراب ميكند و هم دنياي شان را . مگر امروز در ايران چنين نشده است؟ شما توجه داريد كه امروزه مردم چه قدر با مشاهدة اعمال خرافي و ضد ديني مردم هم در ايران از اسلام رويگردان شده اند و هم د ركشور ديگري مانند افغانستان و ... .
بناء چارة كار ما بازگشت به اسلام اصيل است، اسلامي كه در آن فقط اسلام ارزش دارد نه چوكاتهاي تنگي مانند مذهب كه بر اساس آن همة حق را انسان بيچاره به دروغ در انحصار خود ميداند و بس و حقوق ديگران را پايمال ميكند.

ناشناس گفت...

ببخشید! توی عربستان که عهد نامه کشور های اسلامی راامضا کرده چند تا مسجد شیعه داریم ؟ اصلا داریم ؟صدای اذان شیعه چی ؟
توی ایران چند تا حوزه ی اهل سنت فعاله ؟خداد تا!!!!
چرا شیعه ها حق تجمع در بقیع را ندارند ؟ چرا اموال شیعیان غصب می شود ؟ چرا آثار مقدسان شیعه تخریب می شود ؟ شیعه ها را چه کسانی ترور می کنند همین ها نیستند که شیعه را به خاطر توسل مهدور الدم و کافر می دانند ؟ بمب گزاری ها از طرف کیست ؟ وهابی ها چه کسانی هستند چه ریشه ایی دارند ؟ اهل سنت محترم ایران که اول خود را سنی می دانند بعد ایرانی ! چرا اینقدر از وهابی های عربستان پول و مبلغ می گیرند ؟من متاسفم ونگرانم که در تهران و شهر های بزرگ دنبال جای پا هستند؟
آیا می دانیدچرا اینقدر از تولد فرزند استقبال می کنند !! سیاست های ایشان دنبال چیست ؟

ناشناس گفت...

کجای دنیا چنین به اهل سنت بها داده شده است ؟ توی مسجد شیعه مبلغان ایشان علیه علی ع سخنرانی کنند و به احترام کسی جلسه را حتی ترک نکرده اما در ولایت من که سنی هستند کلاس قران معلم شیعه ی خود را ترک وتعطیل می کنند !!!چون شیعه است !!!!
غیظ ونفرتی که ایشان از شیعیان دارند پشت پرده ی سخن های مولانای ایشان پنهان است .
وقتی ایشان شیعیان را واجب القتل می دانند این سخنرانی ها چیه ؟؟
وقتی تنها راه نجات خود را در ازدیاد نفراتشان وزاد وولد میدانندبرای چه منظوری است ؟ تا رهبر جامعه ی دینی مولانایشان شود؟؟ هر مادر صاحب 7-10 بچه هست فقر و بیماری و مشکلات از سر و کول بچه ها یشان بالا می رود اما با بی رحمی زاد و ولد را دنبال می کنند!!
چون راه دیگری در برابر استدلال ها ی محکم شیعه ندارند !!! باید هم ما را موی دماغ خود بدانند !!!
میدانید کجای عالم شیعه ندارد جهنم!!!

ناشناس گفت...

چرا روحانی شما به دادگاه نرود؟ وقتی خود عمر در غدیر میگوید علی جان بخن بخن تو مولای ما شدی !!! بعد پیامبر را به جنون متهم کردند و سیاست وحکومتداری را ترجیح دادند وقتی حضرت زهرا تا اخر عمر با ایشان حرف نزد از علمای خرده پای شما تعجب نیست ساعت ها علیه ائمه جمعه وپسران ایشان در منطقه ی چون ما تهمت پراکنی کنند !!! غدیر را با وجود هزاران سند از جانب خودشان نف کنند و شیعه ها را مسخره کنند !!! بی احترامی کنند واحترام بخواهند !!! والله !! یک سنی می گفت انقدر در جلسات خصوصی علیه شیعیان با تندی و ناسزا صحبت کرده اند که اصلا میلی به شرکت ندارم !!! تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل !!!!
اصلا چند تا شهید سنی داریم نه خدایی ؟؟ به والله زمان انقلاب برای شاه شعر می گفتند و حالا .... اگر در روستاهای ما ازبچه های سنی ها بپرسی نفر اول مملکت کیه اسم رهبر را نشنیده اند!!!!!سال 85 بود !!بستگی دارد باد از کدام طرف بوزد ؟؟
دور نشسته ایید و نظر می دهید ! امثال اقای فانوس جلوی پای خودشان را بیشتر نمی بینند و دیگران را هم گمراه میکنند !!
بینش ندارید نظر ندهید !!

ياسر يعقوبي گفت...

جالبه، خانة مردمو شما صفويهاي غالي به زور تصرف كرديد، خون شون ريختيد، به گفتة مرحوم شريعتي در كتاب شيعة صفوي، به زور قمه دين مردمو ازشون ربوديد، هنوزم اجازه نميديد كه بقيه كساني كه موندن تو كشور شون زنده گي كنند! اولا كه آقاي ناشناس ما به عربستان چه كار داريم! ما از كشور خود مون حرف ميزنيم! دوما مگر تو عربستان چقدر شيعه زندهگي ميكنند كه بايد بتونن در كنار قبر پيامبر صداي اذان بدعتي شونو هم بالا كنن!
سوما: آقا جان تروريست و بم گذار و دهشت افگن كه شماييد شما هستيد كه توي عراق همة اهل سنتو كشتيد، شما هستيد كه توي ايران مساجد اهل سنتو شبونه تخيريب ميكنيد و به جاش پارك ميسازيد! شما هستيد كه مدارس جمعيت بيست و پنج مليوني اهل سنتو تخريب ميكنيد و علماشونو تو زندان ميكشيد و آزاديهاي هاي مشروع شونو ازشون گرفتيد.
حال انتظار داريد كه مردم در مقابل اين رژيم استبدادي تو مقاومت نكنند. توي همين افغانستان، نگاه كن شما چكار ميكنيد؟ از يه طرف به كرزي پول ميديد از طرف ديگه با كانتينر مواد انفجاري به كشورشون ميفرستيد تا هم ديگرو بكشند واز اون طرف ديگه شيعه ها رو كه تعداد شون به سه فيصد هم در افغانستان نميرسه تا مقام معاونيت رياست جمهوري هم رسونديد. لطفا به اطراف تون نگاهي بيندازيد تا متوجه بشين ، چند استان دار سني توي كشور ايران وجود داره! يا چند وزير سني توي كابينة رافضي تون وجود داره . اون وقت داد از اخوت هم ميزنين.
چهارم: نوشته بوديد وهابي ، چه سابقه اي داره؟
لطفا اينو برام بنويس، و در ضمن نگاهي به سابقة مذهب خودت هم بندازتا عبدالله بن سباي يهوديو و افكارشو بهتر بشناسي و اون وقت شيعه را با اون مقايسه فرماييد.

فانوس گفت...

سلام به ناشناس
نظرت رو در وبلاگم که من را به این جا دعوت کردید.
دوست عزیز ما شیعه هستیم و مرجع تقلید ما شاه عربستان و بن لادن و ریگی نیست که هر کاری کردند ما هم بکنیم. مرجع تقلید ما محمد و علی است.
مسیحیان ایران هم پیروانشونو تشویق به ازدیاد نسل می کنند و گاهی حقوق هم می دهند. طرفدار بیگانه هم هستند. در ثانی در مسئله ی تروریسم هم اگر زورشان می رسید حتی یک شیعه باقی نمی گذاشتند تنها در آستانه ی جنگ جهانی اول 150 هزار مسلمان در شمال غربی ایران کشتار شد تا کشور اکثریت مسیحی به وجود آید در این جنایت حتی کودکان 7 ساله ی آشوری و ارمنی هم نقش داشتند.
با این حال ما اجازه دادیم با پول سفارت های اروپایی در هر نقطه ی ایران کلیسا بسازند چون همه را با یک چشم نمی بینیم پیروان یک مذهب از اقشار گوناگونی هستند.
حتی خود حضرت علی مواجب خوارج را که او را کافر می دانستند از بیت المال قطع نکرد حتی روبروی منبر او را دشنام می دادند.
صرف نظر از مسیحیان صوفی ها هم در تجارت مواد مخدر و ارتباط با بیگانه نقش دارند. در جریان انقلاب هم پیر و مریدان با تفنگ برنو مردم را درو می کردند و قطب ها اکنون در غرب هستند وقتی این ها هر نقطه ی کشور خانقاه ساختند چرا به اهل سنت اجازه ندهند مسجد بسازند؟
می دانم مشکلاتی دارد ولی جزو تعالیم اسلام است و چیزی به حرام و حلال خدا نباید اضافه کرد.
خودت را هم برای بمب گذاری ها ناراحت نکن. به گمانم اگر پاکستانی ها عراقی ها یا یمنی ها گوشت های سوخته را ندیده بودند با این همه مبلغ به طور حتم وهابی بودند.
به گمانم یک پایه ی مذهب ما باید بر خون استوار باشد.
اسرائیل هم این رفتار را با مسلمانان می کند اگر ما با اقلیت یهودی بدرفتاری کنیم دیگر چه آبرویی برای اسلام می ماند؟

محسن گفت...

آقا فانوس
داري حرف مفت ميزني، چه ميگي شما؟ مگه ما ميذاريم توي كشور علي سني بياد و براش مسجد بسازه؟ اون وقت ما جواب امامو چه بديم؟ اين همه خوني كه براي حكومت آقا امام زمان ع ريختيم كه اينا بيان براشون مسجد عمري بسازند و ما را ناسزا بگن؟ مگه اسماعيل صفوي نميدونست كه اينارو قتل عام كرد؟ با سني بايد با منطق خود شون كه همون زوره حرف زد. توي خراسان توي سيستان توي بلوچستان و كردستان و... برو ببين چه خبره چقدر اينا دارن دستگاه شونو گسترش ميدن . اون وقت نظرات كساني مثل شما نهايتش اينه كه بزاريم تهران هم به وسيلة اينا اشغال بشه!

فانوس گفت...

سلامتی بر شما باد
محسن خان ولی اعتقاد به اسلام به معنی عمل به اسلام است و عمل به اسلام در گرو پیروی از پیشوایانمان است.
حضرت علی با خوارج چه کرد؟ با این که او را کافر می دانستند و جلوی منبر دشنامش می دادند حتی حقوقشان را از بیت المال قطع نکرد تا جایی که آن هم جنایت مرتکب شدند و جنگی در نهروان درست کردند و از بین هم رفتند.
باز هم ببینید به امام حسن می فرمایند:
بعد از من با خوارج جنگ نکنید چرا که کسی که حق را می خواست و به خطا رفت مانند کسی نیست که گمراهی را انتخاب کرد و آن را یافت.
اگر حتی پیرو مکتب عقل دوراندیش هم هستی به سود های آزادی مذهبی فکر کنید:
وجهه ی اسلام یا دست کم مذهب شیعه از جنگ فرقه ای به دین رحمت و تحمل عقاید تبدیل می شود.
7 ملیون سنی که ممکن است سرباز کشور بیگانه باشد در خدمت دولت اسلام و در مقابل نظام های لائیک همسایه قرار می گیرند.
گروهک های تروریستی دیگر حرفی برای گفتن ندارند چهره ی آن ها میان مردم رسوا می شود و کسی از سر احساسات دینی کمکی به آن ها نخواهد کرد.
و مهم تر از همه همگی در مقابل دشمن بزرگ تر که امپریالیسم غرب هست متحد می شویم. معاویه ی زمان ما اکنون آمریکاست.
نگاهی به کامنت های بالا بینداز که بحث به جای حقوق ملت ها به این جا کشیده شده که کدام یک در تضییع حق دیگری بیشتر عمل کرده و این بحث ها نتیجه ای نخواهد داشت هیچ. بلکه انتقام کشی و در نهایت هتک اسلام را در پی خواهد داشت بدون این که وضعیت شیعیان در جهان اصلاح شود.
از اسماعیل صفوی نوشتید که مولایش سلطان محمود غزنوی ها و ابن زیاد ها را الگوی خودش قرار داد و تشیع را به آن پیروزی ورشکسته کشاند.
در ضمن جنگ های مذهبی مطابق میل اروپاییان هم هست و اروپاییان هیچ وقت برای اسلام خوب نخواسته اند.

محسن گفت...

آقا فانوس سلام.
شمااسماعيل صفوي رو با محمود غزنوي مقايسه ميكنيد؟ اينو به ياد نداريد كه اگر اسماعيل صفوي نميبود الان ما و شما اين كشور نداشتيم! معلوم است شما تحت تاثير عقايد كساني مثل شريعتي قرار داريد اما افكار اون به درد ما شيعيان علي نميخوره لطفا بيشتر تاريخ بخونيد. البته در بارة اسماعيل صفوي تبليغات سوء زياد است اما خدمت اون به شيعه خيلي زياد تر از اين حرفاست.

فانوس گفت...

سلام
اگر شاه اسمائیل برای جامعه ی اسلامی خوب بود پس فلسفه ی مخالفت شما با یزید و عثمان و سایر خلفا چیست؟
آن ها هم اسلام را میان مردم گسترش دادند و به فسق و فجور خودشان هم رسیدند.
خدمات شاه اسماعیل به تشیع نظیر خدمات حجاج بن یوسف و سلطان محمود و هارون رشید و عمر به اسلام است.
من از کتاب های تاریخ دولتی دوران صفوی این طور که دستگیرم شد زندگی این شاهان مطابق سنت اسلام نبوده.
نه تنها اسماعیل بلکه طرفدار هیچ شاهی نیستم نه کورش نه داریوش نه نادر نه عضدالدوله نه انوشیروان.
همه ی این ها جنایاتی داشتند که مو را بر تن آدم سیخ می کند.
ساده ترین آن ها این است که با پول بیت المال برای خودشان کاخ های بزرگ می ساختند این دزدی با دزدی از خانه ی مردم هیچ فرقی ندارد.
الگوی ما حضرت علی است. خیلی راه است میان حسین تا شاه سلطان حسین.
اگر بخواهی بدانی خوردن شراب و ترک نماز و حتی امردبازی میان این شاهان معمول بوده است.
آن ها در جنگ جنازه ی دشمن را می خوردند. اسیران را زنده در آتش می سوزاندند و این ها روش سلطان محمود ها و حجاج بن یوسف ها بود.
و بر ماست که از ایشان تبری کنیم چون از سنت اسلام تخطی کردند.
چهره ی شیعه که این همه سال پاک مانده بود در آن زمان خراب شد و مانند بقیه ی مذاهب در خدمت دولت در آمد.
توجه کنید شیخ مفید و شیخ طوسی هرگز حاضر نشدند قداست شیعه را فدای ملک حکومت شیعه ی دیلمی کنند.
اگر طرفدار شاه اسمائیل هستی پس با همان استدلال طرفدار شاهان اموی و عباسی و عثمانی و خلفای نخست هم باش چون آن ها هم خدماتی به اسلام کردند.
بدرود

فانوس گفت...

در ضمن آن طور که در تاریخ دستگیرم شد. قبل از شاه اسماعیل آن طور که گزارشگر ونیزی می گوید چهار پنجم مردم آناتولی شیعه بودند در شام شیعیان اکثریت داشتند. در جنوب خراسان یعنی سرزمینی که افغانستان می نامیم یک نوع تسنن 12 امامی رواج داشت که خود را شیعه غیر رافضی می خواند. ولی بعد از آن هر چه شیعه هر جا بود جاروب شد و این مذهب منحصر در ایران باقی ماند.
تسنن 12 امامی مذهب رایج دنیای قبل از صفوی بود. فضل بن روزبهان خنجی از بزرگ ترین دشمنان صفوی در خدمت ازبکان کتاب در مورد 12 امام دارد. کتیبه های شاهان عثمانی و همین طور آل مظفر حاکی از تسنن 12 امامی در میان آن هاست یک طرف 12 امام را می نوشتند یک طرف 4 خلیفه. ولی بعد از آن به مرور 12 امام از مبانی عقیدتی آن ها حذف شد.
ولی شیعیان دارای یک کشور اکثریت شدند.

محسن گفت...

به آقا فانوس درود ميفرستم
ببين دوست خوب من ،سنيها همين الان هم لفظا با علي و اهل بيت عليهم السلام مخالفتي نميكنند و حتي من يك روز در زاهدان همينجوري رفته بودم نماز جمعه به مسجد سنيها، وقتي امامشون خطبة جمعه رو خوند ميدوني علاوه بر سه خليفه نام علي و حسن و حسين و فاطمه ع را جوري با احترام گفت كه حتي ما اهل تشيع هم نميگيم! خوب اين مگه كفايت ميكنه؟ نه چون اونا محبت اهل بيت و تو قلباشون ندارن لذا هر چه بگن و انجامش بدن او مورد قبول نيست. اما ميدوني فرق شيعه با اينا چيه؟ مگه شما نميدوني كه با محبت اهل بيت هر كاري بكني برات ضرر نميرسونه! الان من ميگم شاه اسماعيل و ياهر كسي كه شيعه باشه ولو به گفتة شما كارهاي بد هم بكنه اما چون شيعه و محب علي است براش ضرر نداره! اينو خودشما هم من مطمئنم كه ميدوني چون هيچ شيعه اي نيست كه ندونه يك قطره اشك براي آقا امام حسين همه گناهانو پاك ميكنه.
من از اين جهت ميگم شما حتي شايد شيعه نباشي كه ميگي شاه اسماعيل چنين و چنان كرد. بابا اگه او نميبود الان شيعه هم نبود.

خالد گفت...

سلام به دوستان
جالب است دو رافضي به هم افتاده ايد و هرطوري دلتان ميخواهد ميبريد و ميدوزيد! من به اين كاري ندارم، ولي چرا از جادة انصاف و مروت بيرون ميرويد . حالا از شما دو نفر آقا محسن با آن افكارش را ميگذاريم كه براي خود بچرد! اما آقاي فانوس چرا با آن اكت عاقلانه هر چه دم دستش است به سوي مسلمانان پرتاب ميكند؟ و نميداند كه با اين حرفها يعني وقتي خلفاي راشدين را با اسماعيل صفوي رافضي، مقايسه ميكند، مرتكب چه ظلم بزرگي شده است.
مگر تو از تواضع و ايمان و اخلاص ابوبكر صديق بيخبري؟ مگر ايمان و اخلاص و عدالت عمر را فراموش كرده اي؟ مگر حيا و صبر و استقامت عثمان جلو چشمت را نميگيرد كه اين قدر بي احترامي ميكني و خودت را شيعه علي هم ميگويي! و هردم به دوستت مينويسي كه من از علي پيروي ميكنم! تو اگر راست ميگويي آيا از خودت پرسيده اي كه چرا علي نام فرزندان خود را به نام ابوبكر و عمر و عثمان مسمي كرد؟ مگر تو حاضري كه نام فرزند خود را معاويه كه صحابي هم هست بگذاري تا چه رسد به يزيد؟
مگر تو فراموش كردي كه عمر داماد علي است. برو اين مطالب يكي به نام فرزندان علي ديگري به نام امامت و نهج البلاغه را بخوان تا خودت متوجه شوي كه علي با ابوبكر و عمر و عثمان چه رابطه اي داشت و اين قدر به عقايد مومنان توهين نكن برو عقيده ات را درست كن كه با چنين عقيده اي اگر بميري يكراست تو را به سمت جهنم برده و با عبدالله بن سباي يهودي محشور ميشوي . در اخير برايت ميگويم كه حضرت علي فرمود : دوكس در ارتباط با من هلاك ميشوند محب مفرط و مبغض مفرط و شما محبان مفرط هستيد و مسير تان هلاكت است مگر اين كه برگرديد.

محسن گفت...

به دوستم خالد سلام
اولا كه يك كم مودب باش آقا! اين چه طرز صحبت كردنه؟
دوم: دوست عزيز، حالا يك نام ديگه هم اضافه ميكرديد و ميگفتيد نام يكي از دختراي امام علي هم عايشه بوده!!!
آقا جان اينها دليل نميشه، مگه هر چه شما ميگيد براي ما ميتونه دليل بشه كه علي نام بچه هاشو گذاشته ابوبكر و عمر و عثمان! كدوم عاقلي اينو ميپذيره؟
اون مورد ديگه هم كه ميگيد عمر داماد مولا اميرالمومنينه و حتما ميگيد نامش هم ام كلثومه! اون دختر اميرالمومنين نبوده بلكه خواهر محمد بن ابوبكره كه تو خونة امام زنده گي ميكرده است . لطفااين جور حرفاي بيمورد رو به اهل بيت نچسپونيد كه آبرو تون پيشتر ميريزه!

ناشناس گفت...

آقا محسن جان سلام
لطفا به همين وبلاگ به مقالة نام فرزندان اهل بيت مراجعه كنيد و يا به نامة عمر بن الخطاب در بخش نظرات مراجعه كنيد جواب سوال و استهزاي خود را ميگيريد .

محسن گفت...

اون دو پستو خوندم. بايد بيشتر تحقيق كنم.

فانوس گفت...

سلام به همه
خالد درون مایه ی اعتقاد من با سایر شیعیان رافضی فرقی نمی کند.
تنها حرف از اتحاد سیاسی زدم نظیر اتحادی که کاپیتالیسم و مارکسیسم در جنگ جهانی داشتند.
علاقه ندارم در بحث های مذهبی پیش قدم باشم. ولی اگر اصراری دارید با کمال میل موافقم.
دسترسی به این صفحه برایم سخت است.
اگر مایل هستید این آدرس میل من است:
nezamabadi.hadi@gmail.com
روز خوش دوستان

فانوس گفت...

سلام محسن
امام صادق می فرمایند عمل بدون محبت ما و محبت ما بدون عمل سودی ندارد.
در قرآن از فردی به نام قارون نام برده شده که همه ی شریعت حضرت موسی را عمل می کرد حتی زکات و خمس هم می داد ولی از مالش علاوه بر آن ها انفاق نمی کرد و فخر فروشی می کرد. زمین او و اموالش را بلعید.
یک داستان هست که فردی کالایی را می دزدید و به فقرا می داد برای یکی از ائمه استدلال می کند که هر کس کار خوبی بکند 10 برابر پاداش دارد و هر کس کار بدی بکند به همان اندازه زیان کرده و یعنی من 9 تاسود کردم.
یکی از امامان به او فرمود: خدا تنها اعمال نیک را از خالصان قبول می کند.

فانوس گفت...

در آن زمان که مدعیان قدرت در شرق و غرب فراوان بودند تنها راه رسیدن به حکومت استفاده از پتانسیل مذهب بود. حکومت ممالیک با آن همه نیرومندی در مقابل عثمانی ها خرد شد. دولت تیموری در مقابل ازبکان جاروب شد. حتی خود عثمانی ها از سپاه افغان شکست خوردند. شاه صفوی چاره ی دیگری نداشت جز این که ازاحساسات دینی استفاده کند.
اجازه دهید حکومت صفوی را از اول مورد بررسی قرار دهیم. قبایل کرد که از زاگرس تا مدیترانه پراکنده بودند و پیرو مذاهب عرفانی میترا به مرور نوعی تشع صوفی را پذیرفتند که امروزه بکتاشی محسوب می شود و از فرق غالی تشیع است. توجه کنید که از نگاه فقها دو فرقه ی اسلامی نجس هستند یک عده خوارج و نواصب و دیگر غلات.
تیمور لنگ بعد از ورود به عثمانی خیلی از شیعیان را بردگی گرفت و می خواست به سمرقند ببرد ولی در راه به شیخ صفی الدین اردبیلی شافعی مذهب بخشید. خانقاه اردبیل از این بردگان دستجات نظامی صوفی ساخت. دولت شیعه ی قراقویونلو این ها را از ایران اخراج کرد چون ازقدرتشان می ترسید. جنید آواره شده از ایران پیش اوزون حسن آق قویونلو می رود و با آن ها ازدواج می کند. او دینش را عوض می کند تا به رهبری قبایل ترک شیعه ی آناتولی برسد همان هایی که گروهی از خویشان او در تملک خانقاه اردبیل بود.
جنید و حیدر به کمک قزلباش ها به مناطق مسیحی نشین قفقاز حمله می کنند ولی در بین راه با شروانیان درگیر می شوند و کشته می شوند.
همین قزلباش ها به اوزون حسن کمک می کنند تا حکومت شیعه ی قراقویونلو را ساقط کرده و حکومت سنی آق قویونلو را به پادشاهی ایران برسانند ولی آق قویونلو ها هم از قدرت قزلباش ها می ترسیدند. در یکی از جنگ های قزلباش ها با شروانیان آق قویونلو ها به کمک شروانیان می آیند و سر شیخ حیدر را پیش سگ می اندازند.
پسر وی علی را هم می کشند و او به شاه اسمائیل سفارش می کند انتقامش را از فرزندان علی بگیرد.
شاه اسمائیل هم زمان نواده ی اوزون حسن زرین کلاه و پادشاه یونانی طرابوزان بود.
در هنگام فتح ایران تنها 13 سال داشت.
تنها هم با کسانی که پدرانش را کشته بودندجنگید و به این جنگ ها وجهه ی مذهبی داد.
حتی چهره اش را هم نگاه کنی سبیل های بلندش نشان می دهد هنوز صوفی و غالی است و معلوم نیست صفویان از کی به تشیع غیر صوفی و غیر غالی گرویدند.

محسن گفت...

دوست من فانوس سلام
ميدوني عزيزم من الان از نظر ذهني درگير اين موضوع شدم كه چه جوريي امكان داره مولا علي نام بچه هاشو ابوبكر و عمر و عثمان بذاره!برام اين حرف غير قابل باوره! اما طوري كه ديدم اين حرف بيربط نيست ومن در اين باره دارم تحقيق ميكنم . ازت متشكرم كه وقت ميزاري و مفصل جواب منو نوشتي. ادامه بحث من و شما بستگي به اين داره كه من توي تحقيقاتم به چه نتيجه اي برسم. فعلن خدانگهدارشما.

mojtaba mostafavi گفت...

سلام ، رهبر عزیز حضرت آیت الله خامنه‌ای فرمودند آزادی سخن و تظاهرات برای مصر ییها و تونسیها و همچنین مردم لیبی حلال است ، فقط می‌خواهم بپرسم آیا این آزادی فقط برای سنی هاست یا برای شیعیان هم هست ؟ چیزی که خیلی واضح است اینکه کشتن مسلمآنانی‌ که فقط آزادی حقیقی میخواهند دوباره مد شده ، چه در خارج و چه در مملکت خودمآن.