دوست عزیز به وبلاگ حقیقت ایمان خوش آمدید
امید است که از مطالب موجود در این وبلاگ استفاده بهینه نموده و با نظرات خویش ما را در جهت پیشبرد هر چه بهتر آن یاری نمایید.
این وبلاگ از تمامی مطالب مفید و سودمند شما استقبال میکند. لطفا مطالب خود را به آدرس ایمیل زیر برای ما ارسال نمایید:

hamid.ma66@yahoo.com
۱۳۸۹ شهریور ۲۳, سه‌شنبه



الحمد لله وحده و سلام علي من لانبي بعده و علي آله و اصحابه و من تبعهم باحسان الي يوم القيامة!
آقاي كاوند، پاسخ مرا ارائه نكردند، چندين روز است كه منتظر ماندم، و ايشان مقالات مرا نيز در وبلاگ خود منتشر نميكند و جواب مرا نيز به مقالة اي راجع ساخته است كه قبلا در وبلاگ شان منتشر شده بود! هر چند من از ايشان درخواست كردم كه پاسخ مرا بايد كامل بدهيد اما ايشان گويي طفره ميرود.
من از جناب دكتور كاوند ميخواهم كه به گونة عالمانه و منصفانه و عاقلانه اين مباحث را پي گيرند و در اين را ستا كمي بيشتر تفكر كنند، شايد كه به خيري كثير از طريق اين گفتگو ها ان شاءالله نايل آيند و مسير حق بر ايشان گشوده شود!
به همه حال اين پاسخ كوتاه را به نبشتة قبلي ايشان تقديم ميكنم و اميدوارم كه ديگر به اين حديث براي اثبات مدعاي خود متوصل نشوند!
يكي از احاديث در زمينه غدير، در منابع معتبر اهل سنت و جماعت ، حديثي است كه در مسند احمد ، وارد شده است:
915 - حَدَّثَنَا عَبْد اللَّهِ حَدَّثَنِي عُبَيْدُ اللَّهِ بْنُ عُمَرَ الْقَوَارِيرِيُّ حَدَّثَنَا يُونُسُ بْنُ أَرْقَمَ حَدَّثَنَا يَزِيدُ بْنُ أَبِي زِيَادٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي لَيْلَى قَالَ شَهِدْتُ عَلِيًّا رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ فِي الرَّحَبَةِ يَنْشُدُ النَّاسَ أَنْشُدُ اللَّهَ مَنْ سَمِعَ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَقُولُ يَوْمَ غَدِيرِ خُمٍّ مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ لَمَّا قَامَ فَشَهِدَ قَالَ عَبْدُ الرَّحْمَنِ فَقَامَ اثْنَا عَشَرَ بَدْرِيًّا كَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى أَحَدِهِمْ فَقَالُوا نَشْهَدُ أَنَّا سَمِعْنَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَقُولُ يَوْمَ غَدِيرِ خُمٍّ أَلَسْتُ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَأَزْوَاجِي أُمَّهَاتُهُمْ فَقُلْنَا بَلَى يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ فَمَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالَاهُ وَعَادِ مَنْ عَادَاهُ
علي رضي الله عنه را در رحبه ديدم كه مردم را سوگند به الله ميداد كه : كي شنيده است كه نبي اكرم در روز غدير فرمود: هر كس من مولاي او هستم علي هم مولاي اوست . عبدالرحمن ميگويد پس بيست نفر از اهل بدر برخاستند و گويي من اكنون به يكي از ايشان مينگرم گفتند: شهادت ميدهيم كه ما شنيدم نبي اكرم در روز غدير خم فرمود: آيا من بر مومنان از خودشان سزاوارتر نيستم و زنان من مادران ايشان نيست؟ ماگفتيم بلي اي رسول خدا چنين است. ايشان فرمود: هر كس من مولاي او هستم علي هم مولاي اوست! پروردگارا! دوست بدار هر كه او را دوست ميدارد و دشمن بدار هر كه او را دشمن ميدارد.
در اين جاچند نكته قابل تذكر است:
الف) مسالة اولي بودن پيامبر : اين قسمت از حرف پيامبر به آية ششم سورة احزاب برميگردد كه الله ميفرمايد : النبي اولي بالمومنين من انفسهم و ازواجه امهاتهم! پيامبر به مومنان از خود شان سزاوار تر است و زنانش مادر مومنان ميباشند!!
حال بايد ديد اين سزاواري در چه زمينه اي است : در حديث صحيح بخاري وارد شده است كه:
« 14 - حَدَّثَنَا يَعْقُوبُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ قَالَ حَدَّثَنَا ابْنُ عُلَيَّةَ عَنْ عَبْدِ الْعَزِيزِ بْنِ صُهَيْبٍ عَنْ أَنَسٍ عَنْ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ ح و حَدَّثَنَا آدَمُ قَالَ حَدَّثَنَا شُعْبَةُ عَنْ قَتَادَةَ عَنْ أَنَسٍ قَالَ
قَالَ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ لَا يُؤْمِنُ أَحَدُكُمْ حَتَّى أَكُونَ أَحَبَّ إِلَيْهِ مِنْ وَالِدِهِ وَوَلَدِهِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ» قسم به ذاتي كه نفسم در يد اوست، هيچ كس از شما ايمان ندارد مگر اين كه من برايش دوست داشتني تر ازپدر و فرزند و تمام مردم باشم!
و در آيتي ديگر نيز همين موضوع يعني ضرورت دوست داشتن پيامبر و اقرباي ايشان را الله متعال چنين مطرح ميسازد:
قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَي . شوري 23) بگو من در برابر رسالت خويش از شما هيچ مزدي نميطلبم مگر دوستي نسبت به نزديكانم.
با توجه به چند معنايي بودن كلمة مولا و ولي، كه يكي از معاني معمول و رايج آن دوست و مددگار است ، بسيار واضح است كه بر مبناي آيات واضح فوق و احاديث صحيح، آن چه در حديث غدير آمده است، ابدا كلمة مولا به جز دوستي هيچ مفهومي را افاده نميكند. چرا كه بر اساس گفته خود شما كه فرموده بوديد: « تا زمانی که در خود روايت و سخن می توان به دنبال فهم سخن بود ، نبايد برای فهم سخن ، به بيرون از سخن و کلام استناد کرد. » در اين جا از قراين دور و نزديك هرگز نميشود به جز دوستي براي كلمة مولا چيز ديگري فهميد.
و آن چه را كه حضرت عمر نيز براي حضرت علي گفته است نيز به معني بخشش مدال دوستي دايم مومنان از جانب پيامبر براي حضرت علي، در پي آن حادثه اي است كه اصحاب را نسبت به حضرت علي بدبين و متاثر ساخته بود!
در سنن كبري نسائي حديثي بدين مضمون آمده است:
(8467) أخبرنا أبو داود قال حدثنا أبو نعيم قال حدثنا عبد الملك بن أبي غنية قال حدثنا الحكم عن سعيد بن جبير عن بن عباس عن بريدة قال خرجت مع علي إلى اليمن فرأيت منه جفوة فقدمت على النبي صلى الله عليه وسلم فذكرت عليا فتنقصته فجعل رسول الله صلى الله عليه وسلم يتغير وجهه وقال يا بريدة ألست أولى بالمؤمنين من أنفسهم قلت بلى يا رسول الله قال من كنت مولاه فعلي مولاه .(بُريده گفت كه همراه علي به سوي يمن رفتم. پس از وي چيزي ديدم كه خوشم نيامد. وقتي به نزد پيامبر رسيدم آن كار علي را به ايشان گفتم! در اين وقت چهرة نبي اكرم صل الله عليه وسلم تغيير كرد و فرمود: اي بريده : آيا من براي مومنان سزاور تر از خود ايشان نيستم. گفتم هستي اي رسول خدا! گفت : هر كه من مولاي اوهستم علي هم مولاي اوست. )
از اين حديث و احاديث فراوان ديگري كه به همين مضمون و با تفصيل بيشتر در كتب معتبر اهل سنت آمده است معلوم ميشود كه اول اين مضمون را نبي اكرم براي بريده در مكه گفته است! اما چون حرفها ميان اصحاب همچنان در بارة حضرت علي رد و بدل ميشده و پايان نپذيرفته بود بناء نبي اكرم ميخواستند كه وقتي به مدينه ميرسند ديگر كسي ذهنيتي مغشوش نسبت به حضرت علي نداشته باشد اين است كه همان حرف را در غدير خم نيز دوباره براي مردمي كه جمع شده بودند گفتند تا ديگر حرفي باقي نماند.
جالب اين است كه حضرت علي نيز طوري كه در حديث اول ذكر شد از اين حديث مباركه زماني استفاده ميكند كه گويي كساني در بارة ايشان باز تبصره هاي را به راه انداخته اند! و ايشان براي دفع و رفع آن به همان حديث متوسل ميشود!
اين حرف را از آن جا مطرح كردم كه علاوه بر قراين لفظي و شواهد موجود ، شان نزول آيات و نيز احاديث نبي اكرم براي دريافت معني ومفهوم حقيقي نصوص امري فوق العاده مهم ميباشد!
آقاي دكتور كاوند! اگر مساله طوري كه شما باور داريد، اعلان جانشيني حضرت علي رضي الله عنه، ميبود:
ب) هرگز پيامبر، صل الله عليه و آله وسلم- آن را با كلماتي كه چندين مفهوم داشته باشد بيان نميكرد و صريح ميفرمود: علي خليفه و جانشين بعد از من است بشنويد و اطاعت كنيد؟ و هرگز مسلمانان از آن سر نمي پيچيدند. چرا كه قرآن به پيامبر دستور ميدهد كه بگو: و ما علينا الاالبلاغ المبين! (كار ما رساندن پيام به شكل واضح و آشكار است!).
ج) و حتي ميبايست همان پيام واضح را نيز اگر موضوع جانشيني حضرت علي بود، در مراسم حجة الوداع كه محل تجمع تمام مسلمانان است ميفرمود نه در غدير خم كه همة مردم متفرق شده بودند و فقط اندكي در آن جا حضور داشتند!
ك) اصحاب پيامبر – رضوان الله عليهم اجمعين - اگر از اين حديث چنان كه شما فهميده ايد، مي فهميدند، نبايد بلافاصله بعد از وفات پيامبر در ثقيفة بني ساعده جمع ميشدند، تا براي خود رهبر تعيين كنند! ضمن اين كه ميدانيد سعد بن عباده كه رهبر انصار بود، با حضرت ابوبكر صديق كه در همان جا به اساس بيعت عمومي مردم به خلافت برگزيده شد، بيعت نكرد و مخالف باقي ماند. معلوم ميشود كه در آن جا طوري كه شما مدعي هستيد كدام تبانيي صورت نگرفته بود و هركس ميتوانست نظر خود را آزادانه بيان كند و هر گز شنيده نشد كه كسي به اين حديث به خلافت حضرت علي در آن جا اشاره اي كرده باشد!!
ل) خود حضرت علي نيز هرگز به اين حديث براي منصوب بودن خود من جانب الرسول، به خلافت ادعايي نكرد!!
م) عدم دلالت حديث غدير بر خلافت بلافصل حضرت علي ، توسط انديشمندان عاقل شيعه نيز مورد تاييد قرار گرفته است ميتوانيد به مقالة كه به همين مناسبت تحت عنوان (نظرية الهي بودن امامت ائمه ) از احمد الكاتب در وبت سايت حقيقت ايمان منتشر شده است مراجعه كنيد.
ن) البته حديث ثقلين نيز كه در صحيح مسلم آن را ميخوانيم، جز همين مفهوم يعني مراعات حال اهل بيت و محبت و احسان نسبت به ايشان چيزي ديگري را نميرساند، و حتي اگر موضوع تمسك را نيز شما بيش كشيد باز هم اهل سنت الحمدلله نسبت به اهل بيت پيامبر احترام شديد ميگذارند و كتب معتبر شان پر است از رواياتي كه توسط اهل بيت نبي مكرم اسلام – رضوان الله عليهم اجمعين ، براي رساندن پيام صحيح اسلام به امت رسيده و امت ما بدان سخت متمسك است. و اين موضوع هيچ ربطي به موضوع انحصار رهبري سياسي امت فقط و فقط براي اهل بيت پيامبر پيدا نميكند.
1- اكنون جناب دكتور كاوند بفرمايند كه پيامبر براي معرفي رهبري سياسي امت چه نيازي به مقيد كردن اين امر در اهل بيت خويش داشت؟







1 نظرات:

كاظم گفت...

سلامي به بزرگي عالم به روي ماه تون!
واقعا من از اين مباحث جالب و ناگفته هاي پنهان اما حقيقت، لذت ميبرم و باگذشت هر روز به حقانيت اعتقاد اهل سنت مطمئن تر ميشم . من از آقاي دكتور كاوند هم ميخوام كه بيش از اين بر باطل اصرار نورزه و خودشو هر چه زود تر از شر خرافات نجات بده. راه واضح شده پس منتظر چي هستيد؟ به اميد پيروزي كامل حق بر باطل . خدا يارتون