دوست عزیز به وبلاگ حقیقت ایمان خوش آمدید
امید است که از مطالب موجود در این وبلاگ استفاده بهینه نموده و با نظرات خویش ما را در جهت پیشبرد هر چه بهتر آن یاری نمایید.
این وبلاگ از تمامی مطالب مفید و سودمند شما استقبال میکند. لطفا مطالب خود را به آدرس ایمیل زیر برای ما ارسال نمایید:

hamid.ma66@yahoo.com
۱۳۸۹ شهریور ۲۵, پنجشنبه
‌‍[پاسخ اين نوشته توسط حقيقت ايمان در (پاسخ 5 ) ارائه شده است. ]
در وبلاگ حقیقت ایمان باز هم شما شاهد فرار از قرائن موجود در خود متن روایت غدیر برای فهم آن و تلاش برای فهم روایت غدیر از غیر متن صریح آن هستید و از سوی دیگر قوز بالا قوز خود ایشان که دکتر کاوند را به آن متهم می کنند همان است که یکبار می گویند کتاب معتبر ما همان صحیح بخاری است و بار دیگر وقتی با آنها بحث می کنی از کتاب دیگرشان دلیل می آورند. معلوم نیست چرا ایشان اینقدر مذبذب هستند و معلوم نیست چرا ایشان به ما پاسخ ندادند که تحریفات شنیع در کتب خودشان را چگونه می توانند لا پوشانی کنند. لابلای مقالات دکتر کاوند که پاسخ دکتر کاوند به مطالب ایشان است، پر است از اشارات به تحریفات در کتب اهل سنت توسط اهل سنت چون آنها برای اثبات مذهب غاصبانه خویش حتی کتب خود را تحریف می کنند تا نکند به ضررشان چیزی در کتب خودشان باشد و بیچاره آن نویسنده سنی است که حق و حقیقت را گفته و اینها می آیند و کتاب آن بنده خدا را دستکاری می کنند و روح آن نویسنده را در قبرش می آزارند. احمد الکاتب را که شیعه 12 امامی نیست (و به اعتقاد خلف و سلف شیعه هر کس امامت یکی از ائمه معصومین ع را انکار کند شیعه نیست بلکه کافر و بر مرگ جاهلیت می میرد) و به گفته خودش تا امام صادق ع را قبول دارد، شیعه معرفی می کنند تا شیعه را محکوم کنند. یکبار هم که به نفعشان است می گویند که صحابه می توانند اشتباه کنند و یکبار هم که به نفعشان نیست می گویند اینها عادلند. معلوم نیست باید به کدام ساز این شیخ ضال و مضل وهابی رقصید. قضیه سقیفه را بروید در تاریخ ببینید که چه کردند تا خلافت را به زور غصب کنند و چه کسانی در مقابل ابوبکر غاصب و عمر آتش بیار معرکه ایستادند و آنان با وقاحت تمام گفتند اگر خلافت ابوبکر را نپذیرید به شمشیر متوسل می شویم و خونتان را می ریزیم. حال این شیخ وهابی می گوید که اگر مولا به معنای امام و سرپرست بود پس چرا صحابه سقیفه را تشکیل دادند. صحابه اسیر شیخوخیت ابوبکر بودند ولی افرادی مثل سلمان و دیگران حق فروش و آخرت فروش نبودند و نیستند همان سلمان بود که با لهجه پارسی اصیل خود گفت : کردید و نکردید (خلیفه انتخاب کردید ولی خلیفه برحق انتخاب نکردید) (شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید)
همین مساله غدیر سندی است برای ضلالت اهل سنت چرا که هرچه دکتر کاوند برای آنان دلیل می آورد و می نویسد که جواب شما به مساله غدیر چیست ، ایشان از پاسخ درست به دکتر کاوند می گریزند و معلوم نیست تا کی این کار را می خواهند انجام دهند.
کار اهل سنت و وهابیت در طول تاریخ این بوده که همیشه وقتی از کتب آنها برای رد سخنشان دلیل می آوری، به تو می گویند که فلانی شیعه بوده ولی تقیه می کرده و میگفته سنی هستم. اگر این طور باشد که خوشا به حال شیعه که اینهمه طرفدار دارد. اهل سنت دست انکارش همیشه باز بوده است. و از انکار به اثبات می رسد که همان کار ملحدین و آتئیست ها است.
دکتر کاوند برای این شیخ وهابی ساعتها وقت گذاشته و چندین مقاله مفصل که هر مقاله بالای 20 صفحه است برای ایشان ارسال کرده ولی این شیخ وهابی با چند صفحه مطلب ، سر و ته بحث را به هم می مالد چون حرفی برای گفتن ندارد و ماله کشی که دکتر کاوند را به آن متهم می کنند، تخصص خود شیخ وهابی است. بعد می گویند که دکتر کاوند بحث زیادی می کنند و اسلافش در طول تاریخ خیلی بحث می کردند.
اگر روی یک مساله علمی بحث شود آیا زشت است؟ این وهابی ها و افراطگران سنی چون از انکار به معنی می رسند نه از اثبات، همیشه کم می گویند و کم می نویسند و مبهم نگاری می کنند و به اجمال بی فایده متوسل می شوند.
دکتر کاوند سوالات متعددی را برای این شیخ وهابی که در وبلاگ حقیقت ایمان مطلب می نویسد و قصد تشکیک در عقاید شیعه را دارد مطرح کرده که هنوز پاسخی برای آنها داده نشده و این شیخ وهابی با قیافه حق به جانب به خود اجازه داده تا سوال را با سوال دیگری که صورت مساله را پاک می کند و ذهن خواننده را منحرف می کند جواب دهد. سوالت مکرر دکتر کاوند از این شیخ وهابی برخی از سوالات بوده است که تاحالا جوابی برایش نداشته اند:
1- تکلیف شما با سانسور در کتابهایتان توسط خودتان چیست؟ (نمونه اش در وبلاگ دکتر کاوند آمده در صحیح بخاری و همینطور بحث ...)
2- اگر برحقید چرا مطالب کتب خود را سانسور می کنید (حق همیشه پیروز است و جای اثبات و تشبث به کل حشیش ندارد)و اگر برحق نیستید چرا از مذهب جعلی خود برنمی گردید؟
3- شما در 100 سال اول بعد از هجرت چه مذهبی داشتید(قبل از تدوین کتب سته تان)؟
4- اگر فقط بخاری همه احادیث صحیح را آورده(به قول خودتان در نوشته های خودتان در پاسخ به دکتر کاوند) و دیگران نیاورده اند، چرا در بحث خود به کتب دیگر خود استناد می کنید؟
5- اگر فقط بخاری همه احادیث صحیح را آورده(به قول خودتان در نوشته های خودتان در پاسخ به دکتر کاوند) و دیگران نیاورده اند، پس چرا بخاری روایت مشهور غدیر را نیاورده است؟(آیا تقیه کرده !!! شما که تقیه را قبول ندرید.)
6- با توجه به حدیث ثقلین، تمسک شما به اهل بیت عصمت و طهارت ع چگونه است؟
7- اگر ادعای دوستی با خاندان پیامبر ص را دارید، ظهور و بروز این ادعا کجاست؟ محبت بی دلیل و بی ثمر که ارزش ندارد‌، وقتی پیروی از مکتبشان نمی کنید و درکتب سته شما انگشت شمار است روایات اهل بیت عصمت و طهارت؟
8- چرا برخی از شما پیرو ابوحنیفه هستید در حالی که ابو حنیفه هرچه دارد از دوسال شاگردی نزد امام صادق ع دارد؟(اشاره به لو لا السنتان لهلک النعمان)
9- دلیل شما برای انحصار معنای دوست برای مولا چیست؟(انحصار و حصر بلادلیل قبیح است)
10- چند روایت از اهل بیت عصمت و طهارت ع در کتب شما وجود دارد که شما به آن استناد می توانید بکنید؟
11- تکلیف شما با برخی محدثان و مفسرانتان مثل طبری و ابن کثیر که واقعه غدیر را در یکجا کامل و در جای دیگر با حذف ادامه حدیث می آورند و می گویند: "و قال کذا و کذا" چیست؟
12- اگر اهل بیت عصمت و طهارت طبق آیه تطهیر از پلیدی پاکند و معصومند چرا احتجاجات حضرت زهرا و امام علی ع را در مورد فدک، ناشی از اشتباهشان می دانید و محکومشان می کنید؟
13- چرا عمر بن عبدالعزیز فدک را پس داد؟
14- اگرجنگهای رده را قبول دارید پس چرا می گویید صحابه عادلند؟ و اگر می گویید که برخیشان عادل نماندد ، پس چرا قبول نمی کنید که خلافت علی ع را به زور غصب کردند؟

15- چرا ابن ابی الحدید می گوید: الحمد لله الذی قدم المفضول علی الفاضل و بعد تلاش می کند تا اثبات کند که به صلاح علی ع نبود که خلیفه شود چون اسلام در خطر می افتاد و او دشمن داشت، و بعد می گوید که ابوبکر برای جلوگیری از اختلاف میان امت اسلام خلافت را به دست گرفت(غصب کرد)؟
16- چرا ابن ابی الحدید می گوید اگر فدک را که حق زهرا س بود به او می دادند، فردا می امد و خلافت غصب شده شوهرش را از ابوبکر می خواست؟
17- چرا بخاری این همه روایت دال بر جسمانی بوده خدا در صحیحش آورده؟
18- چرا معاویه را که حضرت علی علیه السلام را آزار می داد و تمرد می کرد و بر علیه او خروج کرد و جنگها درست کرد، عادل می دانید؟
19- چرا نهج البلاغه دیگری بر می سازید و به آن استناد می دهید؟
20- تکلیف شما با خطبه شقشقیه نهج البلاغه که در منابع قبل از سید رضی هم آمده و برساخته او نیست چیست؟
21- آیا ملاک حال فعلی افراد نیست؟
22- چرا می گویید عشره مبشره تا ابد عادل هستند و تغییر حالت نمی دهند؟ آیا این اعتقاد به جبر نیست؟
23- اگر می گویید صحابه آدم معمولی بوده اند ولی چون در عصر نزول بوده اند افتخار همنشینی با رسول خدا را داشته اند؟
24- آیا آنکه در اسلام سابقه دارد و در همه فضایل اخلاقی برتر و دارای سابقه است واز کودکی در دامان پیامبر بزرگ شده و در تمام لحظات مشکل تنها او یار و یاور پیامبر بوده و دیگران به پای او نمی رسیدند، شایسته خلافت نبود که بگویید آنکه پیرتر است باید خلیفه شود؟
25- اگر پس از پیامبر ص هیچ کس به اندازه امام علی ع فضیلت و بصیرت ندارد، پس چرا خلافتش را غصب کردید؟
{برای این سوالات هیچ جواب قانع کننده ای در طول تاریخ نداشته اید و الان هم احتمالا ندارید.}
و اینک سوالت جدید دیگر دکتر کاوند از شما شیخ وهابی:
26- چرا رسول خدا تخلف از جیش اسامه را باعث لعن شدن اعلام کرد؟
27- چرا شما با وجود ادعای پاکی مذهبتان با هم اختلاف نظر دارید و 4 مذهب جداگانه دارید؟ کدامتان برحق هستید؟
28- شیعه 12 امامی در نحوه نماز خواندنشان با هم اختلاف ندارند، ولی شما چرا برخی مذاهبتان به گونه ای و برخی تان به گونه دیگر نماز می خوانید؟ بالاخره رسول خدا چطور نماز می خواند؟
29- چرا عمر بن خطاب گفت: حسبنا کتاب الله؟
30- دو خلیفه اول چرا دست به محو و سوزاندن برخی احادیث زدند؟
31- دو خلیفه اول عاملان ایجاد احادیث جعلی و ضعیف هستند چرا که بستر را فراهم کردند. تکلیفتان با آنها چیست؟
32- چرا برای خلفای خود فضیلت تراشی کردید و مثلا گفتید که پیامبر ص فرموده: ان ابابکر و عمر سیدا کهول اهل الجنه در مقابل سخن پیامبر ص که فرمود: ان الحسن و الحسین سیدا شباب اهل الجنه؟
33- بسیاری از احادیث کتب شما را ناصر الدین آلبانی مورد بررسی قرار داده و با اینکه وهابی متعصبی است، احادیث جعلیتان را که در شان خلفای ثلاثه برساختید، به شما گوشزد کرده و نیز ابن جوزی همین کار را کرده است و چرا به « موسوعه الاحادیث و الآثار الضعیفه و الموضوعه »مراجعه نمی کنید که بدانید دیگرهمکیشانتان از شما در شناخت درست مذهبتان و پالایش کتبتان خوش سابقه ترند؟
34- چرا از روی فضایل اهل بیت عصمت و طهارت ع فضیلت برای خلفای غاصب خود می تراشیدید و می تراشید؟
35- عمر بن خطاب به چه حقی به خود اجازه داد که در کنار بستر پیامبر ص وقتی که پیامبر ص درخواست قلم و دوات و کاغذ فرمود، گفت : ان النبی لیهجر؟
36- مسأله سقط جنين محسن ميان محدثان بزرگ مشهور بوده و در مجالس و محافل آنان بى‏هيچ انكارى ذكر اين قضيه مى‏رفته است ؛ اين قضيه در كتب سه گانه ذهبى ، « شذرات الذهب » ابن عماد حنبلى، « الملل و النحل » شهرستانى ، « فرائد السمطين » ابراهيم بن محمّد حموينى ، « شرح نهج البلاغه » ابن ابي‏الحديد و ديگر كتب آمده است.
اينك برخى از نصوص در اين باره :
« ذهبى » وقتى در « سير أعلام النبلاء » شرح حال « محمّد بن حمّاد » را مى‏آورد ، واقعه غمناك سقط جنين را اين گونه از او نقل مى‏كند : « محمّد بن حماد حافظ گويد : در بيشتر عمرش « مستقيم الأمر » [ : به دور از انحراف ] بوده است ، سپس در آخرين روزهاى عمرش در باب مثالب و مذمت‏ها مطالبى بر او خوانده مى‏شد، مردى براى او مطلبى خواند و گفت كه عمر به فاطمه لگدى زد تا اين كه محسّن سقط شد ».( سير اعلام النّبلاء، ج 15 ، ص 578.)
« ذهبى » اين را در دو كتاب ديگرش : « ميزان الإعتدال »( ميزان الإعتدال ، ج 1 ، ص 139.) و « تاريخ الإسلام »( تاريخ الإسلام ، حوادث سال 351 ه، ص 68.) نيز نقل كرده است.
« ابن عماد حنبلى » نيز در « شذرات الذهب »( شذرات الذهب ، ج 3 ، ص 11.) عين آنچه را كه در پيش آمد نقل كرده است . طبق آنچه « ابن شهر آشوب » از « معارف » ابن قتيبة روايت كرده ، ابن قتيبة پس از ذكر نام اين فرزند فاطمه عليها السلام مى‏افزايد : «إنّ مُحسناً فقد فَسَدَ مِن زَخمِ قُنفُذِ العدوىّ »( مناقب آل ابيطالب ، ج 3، ص 358.)[ : مُحسن به خاطر جراحتى كه « قنفذ عدوى » بر او وارد كرد از بين رفت ]؛
اين عبارت ياد شده را از كتاب « معارف » ابن قتيبة انداخته و به جاى آن ، عبارت : « و أمّا محسن بن على فهلك وهو صغير»( معارف ، ص 92 .) [ : اما محسن پسر على در دوران كودكى از بين رفت ] را جايگزين كرده‏اند .
چه جوابی برای این کارهای شنیعتان دارید؟
37- چرا روایت «خداوند با خوشنودی فاطمه س خوشنود و با غضب او غضب می کند» را از چاپهای جدید مسند فاطمه الزهراء سیوطی که در نسخ قدیمترش آمده است حذف کرده اید ؟
38- اگر برحقید چرا دستکاری در کتب خود می کنید؟ از چه میترسید؟ می ترسید مردم اهل سنت حقایق را دریابند و پایه های مذهبتان متزلزل شود و سنی ها فوج فوج به اهل بیت و شیعه بگرایند؟
39- وهزاران سوال دیگر
اولویت پاسخ این شیخ وهابی با سوالات 1 تا 25 است

قضاوت با خوانندگان عاقل و حق بین و حق جو چه شیعه و چه برادران سنی مذهب

1 نظرات:

عبدالباري هوشمند گفت...

حيف آدم كه به شيعه گفته شود.
اين چه منطقي است؟