دوست عزیز به وبلاگ حقیقت ایمان خوش آمدید
امید است که از مطالب موجود در این وبلاگ استفاده بهینه نموده و با نظرات خویش ما را در جهت پیشبرد هر چه بهتر آن یاری نمایید.
این وبلاگ از تمامی مطالب مفید و سودمند شما استقبال میکند. لطفا مطالب خود را به آدرس ایمیل زیر برای ما ارسال نمایید:

hamid.ma66@yahoo.com
۱۳۸۹ شهریور ۲۳, سه‌شنبه

كليسايي در امريكا اعلان كرده بود كه قرار است در روز يازده هم سبتامبر قرآن را بسوزاند! و بااين كار به دنيا نشان دهد كه در حقيقت برجهاي دوقلو را قرآن سرنگون كرده است لذا دشمني دنياي مسيحيت با قرآن دايم و هميشگي است و ما نيز قرآن را در سالروز يازده سبتامبر به آتش ميكشيم، تا آتش خشم ما نسبت به اين دين و كتابش در سينه هامان فروكش كند!
هرچند بلاخره در اثر فشار جهانيان و دخالت فرد اول امريكا و تقبيح اين عمل عريان توسط كليسا، آن كشيش و آن كليسا از تصميم خود برگشت و اين كار را انجام نداد، اما در اين جا دو مساله هست كه ميبايد مورد توجه جدي قرار گيرد يكي مربوط به دشمنان است وديگري مربوط به دوستان!
دشمنان اسلام ، عجيب خصومتي نسبت به اين دين الهي يعني اسلام دارند، خصومت و خشمي كه هرگز آتش آن فروكش نميكند! اين جناب كشيش مسيحي، گويي تازه از نشئة شراب به در آمده و نميداند كه در دنيا چه خبر است! او گويي نميداند كه از حادثة يازده هم سبتامبر نزديك به ده سال گذشته است و در اين مدت، دوستان و هم مسلكانش در جهان بسيار كار ها براي خنك كردن دل وي انجام داده اند و او كه گويي ميخواست يك جلد قرآن بسوزاند، نديده است كه تا به حال هزاران جلد قرآن توسط همكاران وي در افغانستان وعراق به آتش كشيده شده است! و ده ها هزار انسان نيز در اين آتش سوخته و خاكستر شده اند! آيا اين همه جنايت براي جناب كشيش و دوستانش حتي اگر براي انتقام هم باشد كفايت نميكند كه آنان تصميم گرفته اند، در خانة خود نيز قرآن بسوزانند؟ عجيب است وقتي انسان از جادة انسانيت پا فرا ميگذارد به چه موجودي تبديل ميشود؟ انهم الا كالانعام بل هم اضل سبيلا. ايشان مانند چار پايان بلكه از آنان نيز راه گم كرده تراند.
و اما دوستان!
شنيدن اين سخن احساسات بسياري در ميان امت اسلامي برانگيخت و سرو صداهاي فراواني به هوا برخاست! و در نهايت نيز آن كار نشد!
اكنون كه آن كار نشد، احساس پيروزي ما را فرا گرفته است و خاطر جمع به كار خود مصروفيم كه بلي ما نميگذاريم كسي به قرآن ما اهانت كند!
اما آيا واقعا اين چنين است؟ آيا ما واقعا مسئوليت خويش را در برابر قرآن به انجام رسانيديم؟
خير ما نميدانيم كه دشمن با اين كار در حقيقت ما را احمق پنداشته است او با اين كار از يك جانب ، ميخواهد به ما نشان دهد كه نگاه كنيد ما از قرآن شما چنين حمايت و پشتيباني ميكنيم! و اگر كدام احمقي در كشور ما يافت شود كه برضد قرآن كاري بكند، ما به وي اجازة چنين كاري نميدهيم! اما از جانب ديگر عملا، براي از ميان بردن و ريشه كن كردن قرآن شب و روز در داخل خانة ما دستش در كار است، و ثانيه اي از دشمني با قرآن دست بر نميدارد!
امت اسلام! دشمن اكنون در خانة شماست و شب وروز براي تاختن به نواميس شما دست اندر كار است! دشمن به فكر گرفتن ناموس شما و قرآن شما و اسلام شما و خانة شماست! نبايد اكنون ما به اين گونه حركات دلخوش باشيم و از تعقيب مسئوليت حتمي خود كه عبارت از آماده گي براي مقابله با دشمن است، غافل بمانيم و اين آماده گي جز با رفتن به سمت قرآن امكانش هرگز موجود نيست!
درس مهمي كه از اين گونه تعاملات ميتوان گرفت اين نكته است كه دشمن اكنون بالاي حساس ترين نقطه دست گذاشته است و ميداند كه جايگاه قرآن در نزد امت اسلام، چقدر رفيع و بلند است و هما ن را نشانه گرفته است.
امت اسلام نيز بايد اكنون اين حساسيت را بيش از گذشته درك كند و براي مقابله با دشمن ، براي شناخت قرآن و به كاربستن دستورات قرآن كمر همت بربندد كه اين رمز پيروزي وي در اين تقابل مهم به شمار ميرود. قرآن همان محوريت سرنوشت سازي است كه اگر از امت گرفته شود، ديگر حيات امت ما مفهومي نميتواند داشته باشد.
بگذار آن كشيش قرآن را بسوزاند، اشكالي ندارد ، بلكه اين كار مافي الضمير دشمن را طوري كه قرآن ميگويد : و ماتخفي صدورهم اكبر، يعني آن چه كه در سينه نهان دارد، بزرگ تر است ) براي همگان آشكار ميسازد، اما از سوختاندن قرآن توسط دشمن مهم تر، مهجور ساختن آن توسط مسلمانان از زنده گي عملي است كه پيامبر را نيز نسبت به ما خداي نخواسته شاكي ميسازد آن گاه كه به فرمودة قرآن پيامبر ميگويد: يارب ان قومي اتخذوا هذا القرآن مهجورا . يارب اين امت من قرآن را از خود دور ساختند!
قرآن هرگز با آتش زدن آن ملعون و يا اهانت آن كافر نسبت بدان، حتك حرمت نميشود، قرآن در لوح محفوظ جاي دارد، اما اهانت به قرآن توسط مسلمان بي توجهي به دستورات و فرامين آن است كه متاسفانه امروز در ميان امت اسلامي كم و بيش آن را مشاهده ميكنيم.
لهذا آناني كه دلشان به قرآن ميسوزد، بايد براي احياي فرامين آن و زنده ساختن دستورات انسان ساز آن قيام كنند!
متاسفانه امروزه ديده ميشود كه امت فقط به ظواهر قرآن وابسته اند و از مفاهيم آن كاملا بيگانه شده اند. مينگريم كه قاريي را برا ي قرائت قرآن آن هم در بدل پول، از مصر و يا جايي ديگر به كشور هاي مانند ايران و افغانستان و ... دعوت ميكنند و مشتي جاهل گوش به تغني آن مردك مسخره زده و با صدا و هياهو همراه با تغني آيات الهي، بالا و پايين مي پرند، در حالي كه از معاني و مفاهيم آن هيچ نميدانند و ادب قرآن يعني استماع و سكوت و تفكر را كه امري الهي است پشت پا ميزنند و قرآن را وسيلة ساعت تيري و خوشگذراني خويش قرار ميدهند!
آيا اين گونه حركات مغاير با روح اصيل دين نيست، آيا اين به معني تجليل از مقام قرآن است؟ هرگز! قرآن كتاب تدبر و تذكر است نه وسيلة بازي جاهلان و سبكسران!
متاسفانه قرآن امروزه اين چنين مظلوم قرار گرفته است، كه كافران آن را ميسوزانند و مسلمانان نيز آن را مهجور قرار داده اند!
اميدوارهستيم كه امت اسلامي بيش از اين نسبت به قرآن بي توجهي نكند و براي زنده ساختن آن و دخالت دادن آن در تمامي شئوون زنده گي خود عملا قدم بردارد و به سوي قرآن خود دست آشتي دراز نمايد.

0 نظرات: