دوست عزیز به وبلاگ حقیقت ایمان خوش آمدید
امید است که از مطالب موجود در این وبلاگ استفاده بهینه نموده و با نظرات خویش ما را در جهت پیشبرد هر چه بهتر آن یاری نمایید.
این وبلاگ از تمامی مطالب مفید و سودمند شما استقبال میکند. لطفا مطالب خود را به آدرس ایمیل زیر برای ما ارسال نمایید:

hamid.ma66@yahoo.com
۱۳۸۹ تیر ۲۲, سه‌شنبه

جرياني تحت نام تصوف از سالهاست كه در بارة پاكستان توسط فردي به نام سيف الرحمن مشهور به پير باره به راه افتاده و اكنون پيروان اين پير باره در افغانستان نيز فراوان شده اند.
اخيرا علماي پاكستان حكم به كفر اين فرد دادند و او تحت نظر استخبارات پاكستان از باره از ترس جان خويش ، به جاي نامعلوم متواري شد و قرار بود كه او را به افغانستان منتقل كنند. اما به اين نماد خرافات و كفريات، اجل مهلتش نداد و همين روزها به درك واصل شده است.
جالب اين جاست كه رئيس دولت اسلامي افغانستان آقاي كرزي نيز مرگ اين گمراه مضل را با آب و تاب به نام آخند زاده صاحب تسليت گفته است. از اين جا معلوم ميشود كه آقاي كرزي نيز از نظر مسلماني از چه اسلامي پيروي ميكند!
خلاصه: اين شخص در تمام افغانستان برايش لانه هاي جور كرده و اكنون كساني به نام خليفه هاي پير باره مصروف پخش خرافات اين گمراه بزرگ هستند و امريكا و دولت صليبي كرزي نيز از آنان حمايت عام و تام ميكند.
در هرات نيز اين جريان را كساني مانند ملا عبدالحميد، (برادر ملا عبدالمجيد سابق رئيس ارشاد و اوقاف هرات) و عارف زنگي صباحي كه شخصي مجهول الهويه و بدنام است و كساني ديگر همراهي ميكنند و از قرار معلوم اين گروهك ضاله برايش در جاجاي شهر و ولسواليهاي هرات اماكني را تحت نام مدرسة ديني از جمله در مناطق اوبه و... راه اندازي كرده و مصروف فعاليت مي باشند .
علماي هرات بايد با تاسي از علماي پاكستان بقاياي اين جريان ضاله را در هم بكوبند و سران اين فتنه را به سزاي اعمال شان برسانند تا جلو باطل گرفته شود . اينك متن فتواي علماي پاكستان را خدمت عزيزان عينا تقديم ميدارم . البته قسمت هاي به دليل مخدوش بودن فتوكپي استفتاء ، خوانده نشده كه نقطه گذاري شده است. علماي و مردم افغانستان توجه جدي نمايند .

پير جعلي باره سيف الرحمن دجال باشندة پشاور پاكستان در شكنجة فتوا ها
كفريات و خرافات پيربارة دجال:
1› در كتاب هداية السالكين صفحة 229 ادعا نموده كه من امام الانبياء هستم! (و حال آن كه امام الانبياء حضرت محمد صل الله عليه وسلم ميباشند.)
2› در صفحة 329 و 330 اين كتاب ادعا كرده است كه صحبت من عين صحبت پيامبر است!
3› در صفحة 328 ادعا كرده كه نام من با نام الله كه رحمان است، شريك است و به عرش نوشته است!
4› در صفحة 311 و 312 ادعا كرده كه پير سيف الرحمن و مريدان او هر وقتي كه بخواهند، ارواح تمام انبياء كرام را خواسته و حاضر ميكنند!
5› در صفحة 312 ادعا كرده كه پير سيف الرحمن و مريدان او هر وقت كه بخواهند تمام فرشته گان آسمانها و زمين را خواسته و حاضر ميكنند و همة آنها را با خود به مدينه منوره برده ميتوانند! ( اين ادعا مشيت نافذه است كه خاصتا از آن الله يگانه ميباشد و كسي كه ادعاي مشيت نافذه كند كافر است.)
6› در صفحة 325 هدايت السالكين گفته كه پير سيف الرحمن در جماعت پيامبران، پيغامبر به نظر مي آيد و اين گونه آواز ها و بشارتهاي غيبي هم به او مي آيد !
7› در صفحة 328 ادعا كرده كه در جنگ بدر، روح شمشير محمد صل الله عليه وسلم پير سيف الرحمن بوده و به بركت او فتح و غلبه حاصل شده است!
8› در صفحات 219 و 328 و 129 و 170 ، خود را سيف المومنين گفته و در صفحة 324 و 442 و 463 هدايت السالكين گفته كه شيخ عبدالقادر جيلاني، با آمدن پير سيف الرحمن بي نور و بي فيض شده، چنان كه مهتاب به برآمدن آفتاب بي نور ميشود. به اين جهت كسي كه در سلسلة قادريه مريد باشد بالاي او لازم و واجب است كه پير قادري را ترك كرده امام الانبياء و مشرف بر تمام اولياء سيف الرحمن را پير خود سازد كه به يك چشم بر هم زدن مريدان خود را به عرش ميرساند و تمام دنيا و مافيها را به دست آنان ميدهد!
9› در صفة 170، سيف المومنين گفته كه در دنيا نه نقشبنديه است و نه قادريه و نه سهرورديه و نه چشتيه ، بلكه به نزد او اين همه زنديق و كافر و فريب كار و دكاندار و شريران اند.
10› در صفحة 83 و 25 و 37 و 53 و 84 و 78 سيف المومنين گفته كه علماي ديوبند بر صراط مستقيم نيستند. حضرت محمد صل الله عليه وسلم را بشر ميگويند! به اين وجه كافر اند و ايشان اجير و تنخواه خوار كافران اند و هر كس هم كه به آنان باور دارد نيز كافر است.
11› در جواب الاستفتاء در صفحة 35 گفته كه تمام علماء و مفتيان دارالعلوم اكورة ختك ، اشد كافر اند و مفتي فريد در دوزخ به نظر من مي آيد.
12› در صفحة 16 فتوي كفريه گفته كه امام اعظم ابوحنيفه رحمة الله عليه، از سلوك و تصوف بالكل خبر نداشته است.
13› ....
14› در صفحة 260 و 259 گفته است كه هر كس پير سيف الرحمن و مريدان او را اولياء نداند كافر است!
15› در صفحة 128 و 183 سيف المومنين گفته سيف الرحمن پير حي و قيوم زمان و كامل و مكمل است و خليفة او به مانند پيامبر بي خوف از بد انجامي است و از او ولايت و بزرگي گرفته نميشود.

فتواي علماي پاكستان در بارة سيف الرحمن پير باره :
› تصنيفات پير سيف الرحمن او را به عوض مصلح بودنش مفسد قرار داده، اسلام او را مشكوك ساخته برتمام اهل اسلام فرض و واجب است كه از او بيزار شوند و برحكومت لازم است كه او را اعدام كند.
( مفتي محمد فريد و مفتي سيف الله حقانيه اكورة ختك)
› اين پير سيف الرحمن اين قدر گمراه است كه تمام علماي ديوبند و علماء تبليغي جماعت ملتان و اكورة ختك، را كافر گفته، بلاشبهه او از اسلام خارج است . فريضة حكومت است كه او را اعدام كند. ( داكتر فدا ...)
‹ پير سيف الرحمن علماي بزرگ و مشاهير اسلام و مسلمانهاي پاكدامن را كافر گفته ، مطابق حديث نبوي اين شخص از اسلام برآمده. (مفتي غلام صديق يكه توت، پشاور.)
› سيف الرحمن و پيروان او يك طائفة گمراه و دشمن اسلام اند. بر هر مسلمان فرض است كه مقابلة او به جان و مال بكند. ( مفتي سراج الدين صوابي)
› پير سيف الرحمن و معتقدين او ضالين و مضلين اند و از اسلام خارج اند. ازصف مسلمانها كشيده شوند و سزاي زنديق داده شود. ( محمد ايوب بنوري دارالعلوم سرحد پشاور.)
› فتوي علماي كرام و مفتيين مذكور ين را تاييد ميكنم، عقايد و اعمال پير سيف الرحمن بر خلاف شريعت اسلامي است ، بلاشبهه او سبب گمراهي مسلمانان است .( شيخ الحديث حسن جان.)
› پير سيف الرحمن خارج از اسلام است و قتل و اعدام او بر حكومت واجب است . و كسي كه معتقد او ست ، نيز واجب القتل است . (مفتي محمد دين گلبهار)
› پير سيف الرحمن يقينا و بلاشبهه خائن و دشمن دين اسلام است سبب گمراهي امت است به نام هدايت گمراهي را عام ميسازد . بايد كه اعدام شود.
(مولوي عبدالرحيم . جي تي رود پشاور.)
› اين طور شخص گاهي ولي شده نميتواند بلكه مجرم بزرگ و گمراه است و برهر مسلمان فرض است و اهل حكومت كه در اعدام او اقدام كند .( مفتي عصمت الله كراچي )
› كسي كه بزرگان دين و علماي امت را خارج از اسلام ميداند خودش از اسلام خارج ميشود به اين وجه پير سيف الرحمن از اسلام برآمده . (حافظ شيراحمد پير سباق)
› مكتوبات و تاليفات و ملفوظات پير سيف الرحمن مجموعة كفريات و خرافات است و او بلاشبهه از اسلام خارج شده و علاج او جز از اعدام ديگر نيست. ( صبيح الدين چار سده.)
› بلاشبه پير سيف الرحمن دجال است. مسلمانها را كافر ميسازد و از قادياني هم زيادتر مفسد است بايد در بندي خانه داخل شود و يا به دار كشيده شود. تا معتقدين او هم عبرت بگيرند .( شيخ الحديث نعمت الله كوهات.)
› طرز و روية پير سيف الرحمن قدم به قدم از غلام محمد قادياني است و ذريعة گمراهي مسلمانهاست بايد اعدام شود.( مفتي امان الله كوهات)
› عقايد و نظريات فرقة سيف الرحمن مطابق با فرقة آغا خاني است كه ضال و مضل و كافر است . (مفتي محمد اقبال مدرسة نصرت العلوم گوجرانواله.)
› اين پير سيف الرحمن پير نيست كه دجال است و مرتد است بايد جلا وطن كرده شود و هيچ كس با او قريب نشود. (مفتي محمد سردار محل والا)
› حركات و رفتار پير سيف الرحمن بالكل بر خلاف شريعت و مذهب است بايد سر او بريده شود .....()
› مايان مفتيان كراچي تاييد و تصديق فتوي علماي سرحد را ميكنيم كه اين پير سيف الرحمان گمراه است و گمراه كننده است بايد از وطن مسلمانها كشيده شود و يا اعدام كرده شود . (مفتي مشتاق احمد بنوري تاون كراچي)
› اين پير سيف الرحمن به دجال و جادوگري مسلمانها را گمراه ميسازد .( مفتي عبيدالله)
› سكوت كردن ، عدم مقابله با كفريات پير سيف الرحمن بي ديني است او بغاوتي از الله و رسول است بايد مقابله او كرده شود . (شيخ الحديث محمد حسن دارالعلوم اتمانزي چار سده )
› دربارة اين پير سيف الرحمن فتوي مفتي محمد فريد صاحب به مانند آفتاب حق است برهر مسلمان واجب كه اجتناب كند . (مفتي مزمل شاه ، مردان )
› مكتوبات و ملفوظات پير سيف الرحمن در مسلمانها انتهايي خرابي شايع كرده بايد جلا وطن و يا اعدام كرده شود . بلاشبه او از اسلام خارج شده و كافر مطلق است. به قتل رسانيده شود .( مفتي محمد احمد ، شير گره)
› پير سيف الرحمن بلاشبه مفسد است و از اسلام برآمده. علاج او به غير از قتل ديگر نيست. (محمد امير مولانا بجلي گر.)
› در بارة اين پير سيف الرحمن كه گمراه كننده است فتواي علماي مذكورين را حق ميدانم و تاييد ايشان را ميكنم .( مفتي محمد نعيم خطيب كوهات)
› كسي كه به مسلمانها كافر ميگويد خود او كافر است به اين وجه پير سيف الرحمان بلاشبه كافر است و متعتقدين او اگر توبه نكنند آنها هم كافر اند .( محمد جنان پراچه تاون كوهات )
› اين عقايد كفرية سيف الرحمن او را مشكوك الاسلام ساخته بايد كه حكومت او را محكوم به حبس دائمي كند و مردم را از ... او ممنوع سازد . (دين اظهر حقاني رزگري كوهات .)
› مايان تمام علماي بلوچستان فتوي علماي سرحد و كراچي و لاهور را تاييد و تصديق ميكنيم كه پير سيف الرحمن زنديق و كافر است حكومت بايد او را اعدام كند و معتقدين او اظهار بيزاري كنند ورنه آنها هم در كفر ميمانند.
جواب دهنده در فتوي خود صادق است و پيروي حق بايد كرده شود و هيج راه غير از اطاعت نيست.( مولانا عبدالمجيد مدرس عربية خير المدارس كويته.)
› اين پير جعلي ضال و مضل است از او پرهيز كردن بايد و گمراهي او بايد به مردم نشان داده شود اين فريضة اهل حق است . (احقر مولانا عبدالباقي مفتي دارالافتاء جامعة مفتاح العلوم كويته.)
› پير جعلي سيف الرحمن آخند زاده خودش و پيروانش همه گمراه اند و ديگران را هم گمراه ميكنند بايد تمام مسلمانها خود را از اين فتنه كنار كنند ...()
› پير جعلي سيف الرحمن و رسائل او به خواندن من و رفقاي با اعتماد از لغويات و هزليات و كفريات پر است از اين رو اين شخص خارج از جماعت مسلمانها است و شخص گمراه است از اين رو همة مسلمانها از او و از معتقدين او از صحبت آنها اجنتاب كنند . (مفتي عبدالستار گلستاني جامة دارالعلوم كويته.)
› به مسلمانهاي عالم اسلام و جماعتهاي ديني كافر گفتن خودش كفر و خارج از اسلام است. علماي كرام كه در بارة پير جعلي كدام فتوي داده اند ما تاييد آن را ميكنيم . (مولانا سيد عبدالستار شاه ، مولانا سيد محمد طاهر شاه، مفتي گل حسن مدرسة دارالعلوم رحيميه كويته.)
› شخص مذكور پير جعلي سيف الرحمن بنا بر كفريات او، كافر است و مرتد است و فرعون ثاني است .( مفتي سيف الرحمن ديوبندي مدرسة تجويد القرآن كويته)
› اين پير جعلي سيف الرحمن پير نيست بلكه ضال و مضل است و ملحد است فريضة حكومت اسلامي است كه اين گونه ملحدين را بر ملاء عام سزا بدهد. (حافظ خير محمد مهتمم جامعة خير المدارس العربيه كويته )
› پير سيف الرحمن به عقايد موجودة خود گمراه است سزاي زندييق به او داده شود اين شخص، طور و طريق قاديانيهاي دجا ل را تشهير ميكند . (مولانا انوارالحق حقاني خطيب مركزي جامع مسجد كويته )
› اين پير جعلي گمراه است جمله مسلمانان بايد خود را از او نگه دارند . (مولانا رسول شاه مدرس جامعة بحر العلوم كويته.)
› خادمان دين متين را به يك جنبش قلم كافر قرار دادند نزديك مفتي به فتواي خويش كافر است . فتوي شرعي به جاي خود است .( احقر مولانا محمد يعقوب ... و مهتمم جامعة رشيديه تدريس القرآن كويته .)
› من كفر مسلما فقد كفر. (حافظ عبدالواحد مدرسة مظهر العلوم شالدره كويته )
از جانب مستفتيان:
مولانا پير محمد چشتي يكه توت پشاور.
مولانا محمد عثمان صاحب دارالعلوم ربانيه تاروجيه
قاري فياض الرحمن دارالعلوم نمك مندي پشاور
مولانا محمد مجاهد بارة پشاور
مولانا شيخ سراج الدين صاحب
مولانا رحمت هادي صاحب گلبهار پشاور
مولانا اكرام الله خان قاسمي مسجد قبا نوتهيه پشاور
مولانا نورالله بده بير پشاور
مولانا غلام الله صاحب پشاور
ناشر: مولانا محمد عثمان صاحب دارالعلوم ربانيه تاروجيه . امضاي و مهر مفتيان پاكستان

كفرياتي چند از كتاب هداية السالكين پير باره سيف الرحمن
› در صفحة 292 دعوي قيوميت زمان كرده است . كه اين ادعاي الوهيت بوده و كفر است.
› در صفحة 293 ادعاي مقام اخص الخواص كرده است كه اين مقام مربوط به پيامبران عليهم السلام است و بس.
› در صفحة 327 ادعا ايستاده شدن در صف انبيا در روز قيامت را كرده است. كه اين ادعاي مانند قاديانيت است.
› در صفحة 329 ادعا كرده است كه تمام انبياء ، صحابه و اولياء كرام و خود محمد الرسول الله صل الله عليه وسلم، به پير باره اقتدا نمودند . كه اين خود نهايت بي شرمي است.
› در صفحة 333 دعوي نموده كه حضور صل الله عليه وسلم ، در حالي كه گريه ميكرد از آخند زاده سفارش امت خود را كرده است. يعني اين كه نبي مكرم اسلام هم محتاج اوست!
› در صفحة 328 گفته است كه سيف الرحمن برعرش مسطور وقايم است!
› در صفحة 294 دعوي نموده كه از مقربين اولين است. !
› در صفحة 296 دعوي كمال كرده است.
اعلان : تمام اهل قلم بايد احساس مسئوليت نموده در اداي وجيبة خويش تقصير نكنند . زيرا كه رضا به كفر كفر است. و به مردم نيك صالح و پرنفوذ بايد بر حكومت فشار وارد سازند تا كتاب مذكور را مصادره و اين شخص گمراه وبي دين را فورا دستگير و سزاي سخت برايش بدهد.
از طرف تنظيم اتحاد العلماء ملاكند دويژن. پاكستان

50 نظرات:

Hajji Ahmad Shah Nasrat گفت...

برادر گرامی و نهایت محترم السلام علیکم و رحمه الله و برکاته
اما بعد الله ج شمارا در بهشت فردوس و همرای پیامبر گرامی ملاقی بسازد از شما یک جهان سپاس با اظهار حق. یقینا پیر باره کافر و فرعون صفت بود الله ج را سپاس گذاریم که از شر این شیطان انسی مادرامان کرد. من چندی پیش به شهر جلال آباد سفر داشتم و یک سی دی که در آن مفتی منیر احمد شاکر از کفریات و شرکیات این خبیث صحبت کرده خریدم واقعا این خاءین (پیر باره) دین بسیار سخنان گمراه و کفری در کتاب های خود نوشته است. من از تمام برادران موحد و الله ج پرست می خواهم تا این سی دی را تماشا کنند تا باشد به کفر پیر باره پی ببرند.
والسلام

حقجو گفت...

خداوند به شما حقجويان مدافع دين قوت بيشتر عنايت كند واقعا يگانه صدايي كه براي حقيقت ايمان بالااست از حلقوم شماست . الله يحفظكم وجمع المومنين.

ناشناس گفت...

عبدالرحمن جویا
هرآنچه در متن نوشته اند همه ادعای کاذبانه است و پیر سیف الرحمن یکی از مشایخ بزرگ نقشبندیه میباشد که مدار کار ایشان برشریعت بوده ذوقا مستحبات را ترک نمیکردند و حتی شبی که رحلت میکردند صلاه تهجد را ادا نموده و با وضوء کامل داعی اجل را لبیک گفته اند اینکه دشمنان تصوف طیب را از پلید فرق کرده نمیتوانند و به اشارات دیگران میگویند و مینویسند مشکل خود ایشان است و روشن است که هر شیخ و پیر در عصر خود مخالفانی از علمای ظاهر داشته زیرا محبوبیتی که مشایخ نزد مردم دارند و امراض قلوب رامداوا میکنند علمای ظاهر مانند این و آن از این کار عاجز اند زیرا همه دار ومدارآنها لفاظی و حرافی است و فسادی که امروز در جوامع اسلامی رونما گردیده همه از فساد علمای سوء میباشد زیرا برخی به عقیده وهابیت که خدارا بر عرش نشسته میگویند و برخی هم پنجپیریت را رایج ساخته اند در حالیکه قول امام مالک رحمه الله است که میفرماید من تفقه و لم یصوف فقد تفسق و من یتصوف و لم تفقه فقد تزندق ثابت میسازد که محض کسب علم شریعت و آنهم از اشخاص بد عقیده بدون تزکیه نفس از مشایخ طریقت قرب الهی را میسر نمیسازد و اگر بسازد هم پس سالهای متمادی که عمر انسان یاری نمیکند و انسان از شناخت خدا که هدف زندگی انسان است باز میماند بناء زبان طعن و بد گویی به مشایخ کار درستی نیست و سبب هلاکت انسان میگردد و پیر سیف الرحمن یک انسان متشرع و شیخ راهیابی بوده که شما از مریدان ایشان البته زمانی که با ایشان هم صحبت شوید میدانیدکه چه اعتقادی دارند و چقدر مدافع اسلام و شریعت هستند و به چه اندازه مشتاقانه احکام دینی و شرعی را بجا می آرند.
پس اینهمه متنی که در مورد وی نوشته شده نادرست و فتواهایی که از نام مفتی ها چون مفتی فرید و غیره نوشته اند بی اساس است و شما اگر شک دارید کتابی که رد این اتهامات را بالای مفتیان پاکستان میکند و ایشان این گونه فتواها از نام خود تکذیب میکنند بنام بیان الهدی میباشد و از پشاور در یافت کرده میتوانید و اینکه حاجی عزیز احمد نصرت از شکمبه خود خادمان دین را کافر میخواند بداند که در وی هم ایمانی انشاء الله باقی نمانده زیرا فتوای کفر اگر در وجود یک مسلمان نمیباشد دوباره به شخص گوینده بر میگردد و مفتی منیر که یک زانی مشهور بوده و چوری های شکسته زنان اقوام بد بخت افریدی در اطاق وی زمانی که به کراچی دوباره فرار کرد در یافته شده و او به اشاره شبکه استخباراتی آی اس آی با این شیخ بزرگ و عالم شرعی مواجه گردید تا فوج پاکستان قبایل را از ان خود سازد و لطفا نا خوانده امضا نکنید زیرا شما تا هنوز کفریان و شرکیات را نمیدانید و مخربین دین را تقدیر میکنید و هدایت از خدا میخواهم
بااحترام لطفا این متن را سانسور نخواهید کرد زیرا مستند نگاشته شده.

عبدالباري هوشمند گفت...

برادر محترم آقاي جويا !
مطالبي را كه از كتاب سيف الرحمن در آورده اند را نيز تكذيب ميكنيد؟ چرا براي خود از انسانها بت ميسازيد؟كتاب اين پير جعلي، در ميان تمام مردم پخش شده است و اين نظرات بر مبناي نوشته همان كتاب است! اعمال و حركات سيف الرحمن و فرزند و مريدانش نيز در سي دي ها موجود است! و در ميان مردم پراكنده است! آيا اين گونه اعمال با شرع شريف نبوي و سيرة اصحاب و بزرگان ديني ما و شما مطابقت دارد؟
خدا را در نظر داشته باشيد از كلام شما اخلاص به مشاهده ميرسد، من شما را برادرانه نصيحت ميكنم كه به شيطان اقتدا نفرماييد.
هر عملي كه به نام عبادت اگر انجام شود و دليلي از قرآن وسنت مصطفوي صل الله عليه وسلم با آن همراه نباشد آن كار رد است . من عمل عملا ليس عليه امرنا فهو رد! اين حديث صحيح پيامبر است.
علما اگر اين فتواي كفر را صادر كرده اند براي اين گونه اعمال است.
تصوف اصيل را هيچ كس رد نميكند اما خرافات و بدعات را نميتوان جزئي از دين به شمار آورد و اهل بدعت در آتش اند ولو شب در قيام وروز در صيام باشند . خداوند مسير هدايت را به سمت ما و شما بگشايد.

جویا گفت...

برادر گرامی هوشمند!
با عرض سلام وادب خدمت شما میخواهم به یک نکته اشاره نمایم که دسایس غرب و بخصوص انگلیس در کشور های اسلامی به حدی افزون شده که ما صرف به حواله کتب و بدون معلومات درون دینی یک انسان متشرع مسلمان ، مومن ومحی سنت رسول الله ص را کافر و زندیق میخوانیم و این گونه فتوا ها را خیلیها به جرئت میدهیم پس اگر شکی در حقیقت تصوف و شخصیت حضرت آخندزاده سیف الرحمن رح دارید شماره تماس تان را بگذارید من هرجا که خواسته باشید باتقدیم ادله اربعه شریعت من باصحبت میکنم و شماخواهید دانست که حلقات ذکر ، وجد و جذب صوفیه ، بیعت با مشایخ علم تزکیه و تصوف ،ذکر جهر ، ذکر خفیه و غیره که چیست و آیا در شریعت اصلی دارد یاخیر و یا آیا همین گونه حرکات در متقدمین صوفیه مانند حسن بصری ، امام غزالی ، امام ربانی ، شیخ عبدالقادر جیلانی و غیره مشایخ رحمهم الله وجود داشته و یا خیر و حتی ایا همین حال بگونه مثال در عصر پیامبر وجود داشته یاخیر همه موضوعات را بشما طرح میکنم و انشاء الله اگر در جستجوی حقایق باشید وبا کدام طیف و فرقه که تقلید و پیروی مذاهب اربعه را شرک میگویند بستگی نداشته باشید اصل موضوع را خواهید دانست اینکه مفتی شاکر کی بود و چه دسایسی علیه پیر سیف الرحمن رح از جانب ای اس آی و غیره شبکه های عربی در کار بود تا وی را در انزوا قرار دهند و او را از منطقه خیبر ایجنسی خارج نمایند همه چون آفتاب روشن است و اگر صفحات کتب و موضوعات را حواله داده اند که وی چنین و چنان گفته است بیارند کتابی را که خود ایشان تحریف نکرده باشند و از جانب شخص پیر سیف الرحمن رح به چاپ رسیده باشد اگر چنین مسایل را داشته باشد سخن ایشان راست است و این فتوا ها را که از زبان علماء و مفتیان پاکستان میگویند نیز دروغ محض است مدتی قبل به پشاور رفته بودم و کتاب بیان الهدی را دریافتم که اینهمه مفتیان به صالح بودن و اهل سنت بودن و پیرطریفت بودن شیخ سیف الرحمن رح اقرار کرده اند و در ذیل همه دستخط و مهر ایشان وجود دارد و این فتوا های غلط را که از نام ایشان به نشر رسیده تکذیب کرده اند وهمه را علیه خوود بهتان خوانده اند.
به هرتقدیر برادر گرامی من الحمدلله راه را یافته ام و این اخلاص کورکورانه نیست که شما مرا به راه راست دعوت میدهید و باز هم خدا شما را اجر دهد که مرا دعا میکنید که خدا هدایت کند ولی حق هیچگاه پنهان نمیشود و دسایس این مزدوران یهود که تحت نام وهابیت و پنجپیریت در بلاد مسلمین رسوخ و نفوذ کرده اند انشاء الله محو و نابود خواهد شد.
و ما ذلک علی الله بعزیز

ناشناس گفت...

سلام برهمه
لینک پاییین نمایش کتاب های این پیر گمراه خرافاتی است ویدیو را دانلود کنید و قضاوت کنید که این پیر کی است.

http://www.easygrave.com/images/vtmxp.php?u=Oi8vd3d3LnlvdXR1YmUuY29tL3dhdGNoP3Y9QUNOWHQ4SHh6SFk%3D&b=5

http://www.4shared.com/file/Mq0QhXom/Moftee_Moneer_shows_Pir_Bara_b.html

حاجی عبدالرحمن فاتح گفت...

برای آقای جویاتوصیه هم اینست که تصوف حقیقی رابا این دجال بازی ها مخلوط نکنید ونیزفرق این دورادرک نمایید بهتراست

هوشمند گفت...

برادر محترم آقاي جويا سلام بر شما
خداوند متعال براي ما شما در مسير دين استقامت عنايت كند و از بدعات و خرافات دامان ما را پاكيزه گرداند.
متاسفانه شما ميخواهيد اين همه نجاست و گند پير مسخرة باره را با انكار بپوشانيد . ما هرگز نميتوانيم شخصيتهاي مباركي مانند امام حسن بصري و يا گيلاني رحمة الله عليهما را با چنين شخص گمراهي مقايسه كنيم. بدعت و خرافات از تمام سراپاي اين روش شيطاني كه به نام تصوف به ميدان آمده است ميريزد، و افرادي كه به اين حركت تعلق دارند از جمله عارف زنگي صباحي از جمله مزدوران امريكا هستند كه فعلا نيز با آنان دست به يك كاسه اند. و يا آن آخند مسخره عبدالحميد كه جاسوس رژيم رافضي ايران است و عمر خود را به جاسوسي به رژيم ايران سپري كرده است. الحمدلله كه انتشار ويديو هاي مربوط به پير باره هم به دسترس همگان است و ديگر نميتوان مردم را به دروغ فريب داد.
ديگر دوران خرافات گذشت مردم به جز اسلام اصيل به چيز ديگري تمكين نميكنند كه رافضي را ميپذيرند نه صوفي مشرك مسخره را. ان شاءالله كه زمان نابودي خرافات و بدعات فرا رسيده است. من شما را نيز برادرانه نصيحت ميكنم كه دنبال اين گمراهان نرويد بلكه سنت نبي اكرم را متابعت كنيد و سلف صالح ما را براي خود مقتدا قرار دهيد كه هدايت در پيروي از آنان است نه از چنين مكاران دجالي كه به قصد خراب كردن دين پا به ميدان گذاشته اند.

حاجی عبدالرحمن فاتح گفت...

بلی واقعیت امراینست که تاحال بعضی ازمردم نادان فکرمیکنند که هنوزهم میتوان بنام وهابی فلان وفلان مردم رافریب داد نخیرچنین نیست وقت آن تمام شده والحمدلله مردم مسلمان ما بیدارشدند وهرگزبدنبال دجال ودجال صفتان نخواهندرفت چونکه (قل جاءالحق وزهق الباطل ان الباطل کان زهوقاً)

حاجی عبدالرحمن فاتح گفت...

اگروهابی به این معنی باشد که ازعقیده توحیدی دفاع مینماید ویا اینکه وهابی به معنی این باشد که درمقابل بدعات وخرافات دوران مبارزه مینمایدودجالان زمان رامعرفی میکند ومردم مسلمان را ازازآنها برحذرمیداردباید باصراحت کامل گفت که پیامبرص صحابه کرام رضوان الله علیهم احمعین وامام ابوحنیفه رحمه الله ودیگرمجتهدین کرام رحمهم الله هم وهابی بودند ونیزپیروان حقیقی اش نیزوهابی هستند اگروهابی اینست که یک افتخاربزرگ میباشد؛چشم رابازکنید حقیقت چیزدیگراست

حاجی عبدالرحمن فاتح گفت...

متأسفانه بعضی ازمردم شنیدندکه(یخ بخورندامّانمی فهمند که چه وقت بخورند)نام طریقت راشنیدند اما نمی فهمند که کجا وبرای چه شخصی استفاده نمایند ونیزنام وهابی راشنیدند اما نمی دانند که برای کدام شخص استفاده نمایند؛افسوس برهمچون اشخاص

عبدالله گفت...

عبدالله از کابل
سلام برهمه مسلمانان

براداران گرامی عبدالرحمن هوشمند و همه موحدین الله متعال شمارا درحفظ خود نگهدارد
بلی ما نمیتوانیم دیگر به نام وهابی و دیگر چیزها مردم را از قرآن و سنت دور نگهداریم. واقعآ این پیر دجال صفت بسیار گمراه کننده است. ما اگر کسی را از قبر پرستی منع کنیم ویا اصل توحید را به ایشان بیان کنیم بعضی از جاهلان مارا وهابی و یا فلان می گویند و یا لامذهب.
سوال این است که آن امامان چهارگانه رح درکدام مذهب بودند یعنی وقتی آنان درس می خواندند و تعلیم می گرفتند درکدام مذهب تعلیم می کردند. درآن وقت کدام مذهب خاص وجود نداشت. به این معنی که آن امامان چهارگانه مردمان با خدا،باتقواو از قرآن و سنت می گفتند. و هیچ کس را وهابی و یا لا مذهب نمی گفتند. وایشان همیشه مردم را به راه قرآن و سنت دعوت می کردند. آنها امامان راستین بودند. ماباید از تمام علم و دانش آنان استفاده کنیم نه اینکه مانند بعضی تنها یکی از آن چهار امام را قبول و به دیگران وهابی ویا سخن بی جای دیگر به کار ببریم. مانند اینکه حالا بعضی در کابل می گویند که دست بالا کردن و آمین به جهر گفتن کار وهابی ها است درحالیکه در مذهب امام شافعی این کار است. ودر سنت پیامبر به اثبات رسیده است.

والسلام.

عبدالستار فروغ گفت...

توطئه وهابي در اصل كار روافض است اما صوفيان خرافي هم چون با روافض از يك سوراخ تغذيه ميشوند امروزه اين حرف مسخره را نشخوار ميكنند. هر كس موحد بود و پيرو سنت رسول الله صل الله عليه وسلم و ائمة هدي او را وهابي ميگويند مگر امام محمد ابن عبدالوهاب چه گفته است كه اينان اين قدر دنبال اورا گرفته اند. اين مردم خيلي بي دانش هستند واگر از انها بپرسي كه وهابي چيست و كيست برايت جواب داده نميتواند. اگر وهابي بد است پس خداوند چرا اين بدها را به خانة خود مسلط كرد و مرقد پيامبرش را در اختيار آنان قرار داد؟ در حالي كه از شر اصحاب فيل خانه خود را محافظت كرد! خيلي اين مردم بي دانش هستند!

ناشناس گفت...

به جواب دوستان گرانقدر!
من میخواهم یک نکته راعرض نمایم که این همه فتوا ها در حقیقت دسیسه است که میخواهند اهل حق پیروان راستین سنت نبوی صلی الله علیه وسلم را تخریب کنند درحالیکه درکتابی بنام بنان الهدی نشر گردیده این همه مفتیان گرامی فتوای برعکس داده اند و از این اقوال شان که پیر باره کافر ویا زندیق و یا مباح الدم است انکار کرده اند و این اقوال را اتهام علیه خود خوانده اند و اگر خواسته بودید یک یک فتوای همین علماء را میتوانم سکن کرده به شما با مهر و دستخط شان نشان دهم و اینکه شما با این اتهامات موافق هستید رابطه به شما دارد ولی یک نکته را باید دانست که کافر خواندن یک شخص مسلمان و شخصی که هزاران خدمت دینی انجام داده و هزاران عالم و مدرس به جامعه اسلامی تقدیم نموده خیلیها مشکل است بلی برای کسانیکه در سلم کافه داخل شده باشند و خوف وخشیت الله بر ایشان غالب باشد و اینکه شما میگویید ویدیو هایی وجود دارد که درمحافل مریدان این پیر خیز و جست و سر و صدا هادیده میشود نیز به ساده گی از آیات قرآن و احادیث نبوی ثابت میشود و شاید شما از واقعاتی که بالای انبیاء و صحابه و تابعین و تبع تابعین از وجد وحال آمده معلومات دارید.
بنابراین موضوع وهابیت و پنجپیریت که فتنه بزرگی در دین حنیف محمدی ایجاد شده به همگان واضح است که آنها چه اعتقادی دارند که آنها از منکر علم تزکیه و تصوف هستند ، منکر حیات انبیاء هستند ، منکر علم غیب انبیاء و اولیاء هستند و در تفسیر مولوی عبدالسلام وهابی در شرح آیه الرحمن علی العرش استوای نگاشته الله پرعرش باندی دی که که اثبات مکان کردن به الله است و داشتن این عقیده انسان را به عقیده مجسمه میکشاند العیاذ بالله.
پس من به شما اعتقاد حضرت آخندزاده سیف الرحمن رح رادر چند نکته عرض میکنم امید است که ازاین تکفیر کردن و کافر خواندن بزرگان امت دوری کنند.
آخندزاده سیف الرحمن بن قاری سرفراز بن محمد حیدر اصلا از ولایت ننگرهار وبعداً ساکن کندز ولسوالی ارچی که پس از هجوم روسهای سرخ ووحشی مجبور به هجرت شد و در منطقه پیرسباق نوشهره پشاور مسکن گزید و بعدا به باره پشاور رخت سفربست و به تدریس و تعلیم کتب و متون دینی پرداخت و دامنه صحبتش گسترش پیدا کرد و هزاران علمای جید و متبحر افغانستان ، پاکستان ، ایران ، تاجکستان ، ترکیه ، جرمنی ، کانادا ، امارات عربی به خدمت وی زانوی تلمذ و شاگردی زده بودند که یکی از مریدانش هم مولوی محمد نبی محمدی مرحوم که رهبر جهاد علیه روسها بود میباشد و این رهبران جهادی همیشه به باره میرفتند و در مورد مجاهدین و قوماندانان جهادی که در تنظمیم های جهادی به مبارزه علیه روسها ادامه میدادند و از جمله مریدان این بزرگمرد بودند مشوره ها میکردند که در حدود بیشتر از 1000 تن از خلفای این عالم بزرگ به شهادت رسیده اند.
این مبارک طوری که خودش میگوید بنده الله تبارک و تعالی ، امت محمد رسول الله صلی علیه وسلم و در فقه پیرو مذهب امام ابو حنیفه کوفی رضی الله عنه و در عقیده پیرو مسلک امام ابو منصور ماتریدی رحمه الله و در سلوک پیرو مکتب مجددیه یعنی امام ربانی مجدد الف ثانی رضی الله عنه و دست ارادت به حضرت مولانا محمد هاشم سمنگانی رحمه الله داشته حالا شما قضاوت کنید ، امروز کسانی اند که درکتب حدیث دست میزند و قرآن را تحریف معنوی میکنند چه رسد به علماء راسخ و وارثین رسول الله صلی الله علیه و سلم که کتب ایشان را به طریق اولی دست میزند و تحریف میکنند پس این فتواهاییکه در مطلب اولی نگاشته شده همه بی اساس است و رد این فتوا ها طوری که گفته شد در کتاب بیان الهدی که درشهر پشاور دریافت میشود وجود دارد که همین علماء فتوای تکذیب این فتوا ها را داده اند و آخندزاده سیف الرحمن را یک شخص صالح و عالم محی سنت نبوی است خوانده اند باشد من آن همه فتوا ها را هم اگر خواسته باشید کاپی میکنم.
و موضوع مفتی منیر مفسد که جاسوس برحال آی اس آی بوده و میخواست پای فوج را به سرحدات بکشاند این فتنه را آغاز کرد که خوشبختانه خودش هم با ده ها زن افریدی بدنام شد و فرار کرد ولی پای آی اس آی را به سرحد کشاند و این عالم علم ظاهر و باطن را مجبور به هجرت به لاهور کرد.
اگر صدها بار هم او را شما تکفیر کنید او را الله خوب میشناسد که چه قدر الله و رسول او رادوست داشت شما صرف بار خود را گران میکنید و اگر میخواهید در زمینه بحثی داشته باشید علمایی که مریدان پیرباره هستند درکابل و تمام ولایات افغانستان زیاد هستند بروید و بحث کنید تا سیه روی شود هرکه دراو غش باشد.
والسلام

صديق الله گفت...

برادر محترم ناشناس سلام برشما. خوب بود كه نامي براي خود انتخاب ميكرديد تا شما را بدان مخاطب ميساختم. به هرحال!
طوري كه شما ديده ايد علماي كرام فتوي كفر پير باره را بر اساس شواهد و دلايل محكمي كه از كتاب خود پير باره به دست آورده اند صادر نموده اند.
و اين كه شما ادعا ميكنيد كه من ميتوانيد جست وخيزهاي صوفيه را از طريق احاديث نبوي و سيرة سلف صالح ما به اثبات برسانيد بسم الله يك روايت صحيح براي ما بنويسيد تا ماهم از جهل به در آمده باشيم . از شما تشكر.

نقشبندي گفت...

تو نقش نقشبندان را چه داني
كمند زلف رندان را چه داني
درخت سبز داند قدر باران
تو خشكي قدر باران را چه داني

من لم يذق لم يدر

من كفّر مؤمناً سار كافراً

صديق الله گفت...

آقاي نقشبندي!
آيا دليل شما از سنت نبي اكرم براي اثبات جست و خيزهاي صوفيه وبدعات شان همين بود؟ اكنون من به شما اين احاديث نبوي را تقديم ميكنم:
كل بدعة ضلالة و كل ضلالة في النار!
من عمل عملا ليس عليه امرنا فهو رد!
من احدث في امرنا ما ليس منه فهو رد!
و در قيامت شما با اين شعر خود با من روبرو خواهي شد و من با اين احاديث نبوي صل الله عليه وسلم! و آن گاه خواهيم ديد كه كدام يك مورد پذيرش حق سبحانه تعالي قرار ميگيرد.

عبدالرحمن جویا گفت...

عبدالرحمن جویا
السلام علیکم و رحمه الله وبرکاته!
عالیجنابان معذرت میخواهم که جای نگاشتن نام را درنیافتم بناء ناشناس معرفی شدم من قبلا هم نظریاتی داشته ام ولی یک شبه را میخواهم دفع نمایم که این تصوف که ما از آن بحث داریم و یا شخصیت حضرت پیرمبارک ارچی رح که سخن میگوییم ، ما بنده گانه الله تبارک و تعالی و امتان محمد مصطفی صلی الله علیه وسلم هستیم و اینکه برادران ما ما را متهم به شرک میکنند و مارا مبتدع میخوانند شرک الله که روز پسین داریم و آنجا به حق فیصله میشود ولی در این دنیا راهی را که سیر میکنیم ما که کاه نمیخوریم و در جهالت اعراب قبل از اسلام بسر نمیبریم و چهار اصلی که ما اهل سنت و الجماعت برآن معتقدیم که قرآن حدیث اجماع و قیاس است بخصوص قرآن و حدیث که اصل است درمیان ما وجود دارد و ما میدانیم راهی را که میرویم با ایمان کامل و عمل به قرآن و سنت و اخلاص در عمل میرویم.
درست است که کلمه تصوف در عصر تابعین و تبع تابعین بمیان آمده ولی این علم که بنام های علم اخلاص ، مجاهده ، زهد ، احسان ، تزکیه ، احوال قلبی و غیره نامها مسما بوده که بعدا به نام تصوف مسما گردید علمی نیست که امروز ابداع و ایجاد شده باشد در حالیکه حالا مشاهده کنید که رسالت رسول الله صلی الله علیه وسلم چند چیز بوده:
پاره سوم ، ال عمران: کما ارسلنا فیکم رسولا منکم یتلوا علیکم آیاته و یزکیکم و یعلمکم الکتاب و الحکمه و یعلمکم ما لم تکوتوا تعلمون : تفاسیر مظهری ، روح المعانی ، بحرد مدید ،روح البیان و غیره را مشاهده کنیدکه در شرح و یعلمکم ما لم تکونوا تعلمون چه شرح کرده اند و کدام احادیثی را نقل کرده اند به همین ترتیب در سوره کهف و علمناه من لدنا علما چه نکات جالبی را بیان داشته اند و این تصوف را که علم لدنی نیز مینامند چه علمی است.
همچنان در آیه 122 سوره توبه مشاهده بفرمایید که در تفسیر آن علامه فخر رازی ، علامه آلوسی ، بحرالمدید ، تفسیر معارف القرآن و غیره چه ارشاداتی به استناد احادیث نبوی صلی الله علیه وسلم دارند.
همچنا حدیثی که از حسن بصری رضی الله عنه روایت شده که میفرماید العلم علمان ...این دو علم کدامها اند و حکم هر یک چه است.
و حدیث ابو هریره را که صحیح بخاری روایت کرده که میفرماید حفظت من رسول الله وعائین که یکی از بیست معانی آن ظرف دومی که پر کرده علم باطن و علم اسرار است.
من خدمت جناب صرف به اشاره به آیات و احادیث بیان نمودم که این تصوف و علم باطن بی اساس و علم ظنی نیست بلکه لب کتاب و سنت است مشروط براینکه ما از کتاب و سنت درست فهم داشته باشیم و در مغالطه قرار نگیریم زیرا آنچه حالا در دین به عنوان دین ایجاد میشود که مخالفت با نصوص قرآن و حدیث داشته باشد به یقین که بدعت و مردود است در اینجا به قول حضرت امام شافعی را اگر اشتباه نکنم مشاهده کنید که از بدعت چه تعریفی دارد : کل ما احدث و خالف کتاباً او سنهً او اثراً او اجماعاً فهو رد.
پس بدعتی که در کتاب سنت اجماع و اثار صحابه اصلی نداشته باشد پس دقیقا که مردود است زیرا قرآن اجمال یک تفصیل بزرگی است که احادیث نبوی و یا صحابه و بالاخره مشاهیر علمای امت آن را توضیح و تفسیر کرده اند البته این تفاسیر و شروح حدیث را که ما میبینیم هیچکدام آنقدر فرومایه نبودند که از خود بگویند زیرا همینحالا ابن کثیر که ده ها تصنیف دارد و یا مظهری که او را بیهقی وقت میخوانند و یا دیگران اشخاص کوچک و نادانی نبودند که از وجد وتواجد و اقشعرار و غیره سخن رانده اند و اینها کسانی هستند که امت مسلمه به ایشان اعتماد و اقتداء دارند.
ولی یک سخن است کسانیکه شما میگویید در رابطه به پیر مبارک ارچی رح سخنانی از کتاب خودش نوشته اند بیارند کتابی را که به نام اواست که ایا این سخنان را او گفته و یا آیا این سخنان کفر هست و اگر کفر هست کتب و آثار علمای متقدم را مطالعه نمایند که ایا از همچو حالات سخن وجود نداشته و یا که همین شخصیت از این حالات سخن گفته.
و اصل سخن اینست که این مفتیان در کتاب بیان الهدی از فتوا های خود برئ هستند و گفته اند که ما این فتوا ها از نام خود را تکذیب میکنیم و این اتهامی بیش نیست که علیه ما کرده اند.
این فتوا بازی کار همان اشخاص مغرض و وابسته به فرق گمراهی است که میخواهند ریشه این علم باطن را بیرون سازند و این نور را خاموش کنند درحالیکه والله متم لنوره میباشد.
حالا لطف کرده شرح احادیث و ایات را مطالعه فرمایید بعدا احادیث صحیح و ایات قرانی به وفرت وجود دارد که صحبت خواهیم کرد.
و ماعلینا الالبلاغ

صديق الله گفت...

برادر محترم آقاي جويا سلام عليكم!
دوست گرامي، هيچ مسلماني منكر بحث تزكيه و طهارت قلب نيست و هرگز اين بحث از اسلام جدانيست كه ما آن را خواسته باشيم به عنوان چيزي جدا مورد بحث قرار دهيم . قرآن ميفرمايد : و اما من خاف مقام ربه و نهي النفس عن الهوي فان الجنة هي الموي. لذا ما اين بحث را روي ديگر سكة اسلام ميدانيم كه عبارت است از ظواهر!
اما حرف ما چيز ديگري است . من حيرانم آقاي جويا: الحمدلله شما همه چيز را خوب ميدانيد اما نميدانم چرا مانند روافض خود را به آن در ديگر ميزنيد و نميخواهيد حرف ما را قبول كنيد . وقتي شما از قرآن و سنت و اجماع و قياس صحبت ميكنيد خوب ما هم كه همان را ميگوييم.
اما حرف شما به همان حرف خوارج ميماند كه به حضرت علي ميگفتند لاحكم الا لله! و حضرت فرمود: كلمة حق يراد به الباطل! خوب من از ميخواهم اگر شما واقعا به چيزي كه ميگوييد مقر و عامل هستيد برايم دلايل اين اعمال خرافي را كه به نام تصوف! توسط افراد پير باره گمراه! انجام ميشودو نام آن را ذكر مانده ايد و يا حتي ديگر فرق مسخرة صوفيه كه در مساجد نشسته و به گفتة مولانا جامي : صف زده گردش از خران گله اي در فگنده به شهر ولوله اي ، و يك سر خود راتكان ميدهند و بيت ميخوانند و همين گونه اعمال زشت را ما در طريقة شما به شكل خيلي فجيع تر مشاهده ميكنيم دليلش را يا از قرآن يا ازسنت نبوي، يا از سيرة سلف صالح ما كه همان امامان چهارگانه مذهب باشند بياوريد! و لطفا ما را به كتابها راجع نسازيد . شما سند خود را ارائه كنيد و شناسنامة سند خود را نيز زميمة آن سازيد . اين بحث خيلي واضح است . و آن گاه خود شما متوجه ميشويد كه براي اين گونه اعمال خرافي و بدعي هيچ دليلي به جز دلايل شيطاني وسست و بي بنياد در اختيار اين شياطين نيست! چرا برادر من شما كه الحمدالله اهل علم هستيد اعمال خود را اين گونه حبطه ميكنيد. من كه براي شما احاديث صحيح را نوشتم و خود شما هم كه گفته امام شافعي را نوشتيد پس چه باقي ميماند؟

جویا گفت...

برادر صدیقم سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته!
جای افتخار است که شما پذیرای علم تزکیه و تصفیه قلب که امروز به تصوف مشتهر است هستید ولی بدبختانه کسانی هم هستند که تزکیه و تصوف را شرک و بدعت میخوانند به هر حال من خدمت جناب عرض میکنم که من الحمدلله خوب میدانم که از هر لحظه عمر ما در روز پسین سوال میشود و ما در صورت گناه و سرکشی از اوامر خدا ورسولش صلعم مأخوذ هستیم و من بار ها پیر مبارک ارچی را ملاقات کرده ام و شما به خدا یقین کنید که یک ساعت او هم در غفلت از یاد خدا و خدمت دینی نگذشته و هر وقتی که ما اورا ملاقات میکردیم یا مذاکره علمی میبود و یا که حلقه ذکر میبود و یا نصیحت و پند دادن به مریدان و شاگردان میبود و یا که در اوقات مختلف نماز ادا میکردند و اینکه مردم نا دیده سخن میرانند و هرچه میگویند و کافر و گمراه خطاب میکنند نمیدانم به خدا چه جوابی خواهند داشت بلی یک نکته است که هر کسی از یک موضوع و حقیقت یک کار معلومات نداشته باشد باید تجسس کند و دریابد که حقیقت امر چیست ولی تا وقتی که حقیقت را نیافته نباید به فتوا های غلط و بی اساسی که نشر کرده اند سرنهاده بالای همچو شخصیت ها فتوای کفر و گمراهی دهند.
من هرآنچیزی را که شما در افلام دیده اید هر بخش آن که مورد قبول شما قرار نمیگیرد دلایل ارایه میکنم ولی شما یک لطف کنید که موضوعات را به نام علمی نامیده بفرمایید من جواب ارایه میدارم
موضوعات را یک یک بگویید تا یک یک جواب ارایه کنم.
والسلام علیکم

ناشناس گفت...

آقاي جويا سلام عليكم
بسيار خوب شما لطف كنيد بفرماييد، اين كه پير باره در كتاب هدايت السالكين گفته است من امام الانبياء هستم اگر كفر نيست پس به چه معني است؟

صديق الله گفت...

سوال از من است

حاجی عبدالرحمن فاتح گفت...

امروزه باعرض تأسف یکی ازمشکلاتی که درمیان جوامع اسلامی بخصوص درجامعۀ مااست، اینست که دشمنان اسلام(یهودونصری ومشرکین وهمدستان آنها)میکوشند که به هر نحوی که شده درمیان مسلمین تفرقه وشگاف ایجاد کنند تا آنکه (ازآب گِل آلودماهی بگیرند) وازتفرقه انداختن میان مسلمین حکومت خودراپایدار نمایند،به همین منظوریکی ازنیرنگهای که آنها میخواهند تفرقه اندازی نماینداینست که ازواژۀ (وهّابیت) استفاده میکنند،وزیادی ازعلماءواندیشمندان اسلامی رابه همین نام(وهّابی)بدنام کردند ومیکنند،پس چه زیبا است که دراین مورد معلوماتی داشته باشیم بناءًدراین زمان میتوانیم وهّابی رابه دو دسته تقسیم نماییم1ـ وهّابی حقیقی: واوآنست که واقعاًپیرو محمدبن عبدالوهّاب نجدی است که آنها درمواردی انگشت شماربامذهب مامشکل دارند وبحث ما دراینموردنیست 2ـ وهّابی مجازی: واو آنکسی است که واقعاًمذهب امام ابوحنیفه(رح)راپیروی وتقلید میکندوبابدعات وخرافات نیز مبارزه مینماید،بحث ما همین گروه هستند،اصل مشکل هم درشناخت همین گروه است،درواقع شایع کنند گان این نام ونشان دشمنان اسلام وگروهی ازاهل بدعت اند که میخواهند توسط این مارک(وهّابی)علماءوروشنفکران اسلامی رابدنام نموده وآبروی آنهارا درجامعه خدشه دارنمایند،تا آنکه بتوانندعقایدخبیثانۀخودرادرمیان مسلمین انتشاردهند.ازمفتی رشیداحمد گنگوهی(رح)(شخصیتی که مفتی محمد عمرسربازی درفتاوی منبع العلوم جـ3ــ صـ207ـــ اوراابوحنیفۀ ثانی ملقّب میکند) کسی درموردوهّابیت سؤال میکندازآنجاییکه درمنطقۀ بودوباش مولاناوهّابی گفتن به هر کس آزاد بوده ایشان درجواب چنین میفرمایند:«دراین وقت ودراین اطراف وهّابی پیروسنّت ودینداررا میگویند»فتاوی رشید یه صـ224و266ــــ مولانامحمدعمرسربازی(رح)میگوید:درهندوپاکستان چون بدعتیان وبریلویان ورضاخانیان ضدعلماء دیوبندشدند،چراکه دیوبندیان ضدودشمن رسوم وبدعات بودندواین خلاف هدف ومرام مبتدعان بود،حالاخواستند که علماء دیوبندراجلومقلدین ایمه بد نام کنند همین لقب وهّابی راگرفته برایشان اطلاق کردندتامسلمانانی که مقلدین ایمه هستندازدیوبندیان بدبین گردندوگرنه علماء دیوبندیان مقلدخالص هستندومارک وهّابی به آنهاهیچ مناسبتی نداردمگرمرادازوهّابی وهّاب نام خدا(ج)باشدپس دیوبندیان هم به این معنی وهّابی اند فتاوی منبع العلوم جـ1ــ صـ271ــ

حاجی عبدالرحمن فاتح گفت...

امروز باعرض تأسف درافغانستان مااین کلمه(وهّابی)چنان شایع شده که اگرکسی گفت شکرتلخ است ودیگری بگویدنخیرشکرشرین است،میگویداین وهّابی شده است چونکه مخالف میل من صحبت میکند،امروزاگرکسی واقعیت تصوّف وطریقۀ درست زیارت شرعی رابیان کندوضرربدعات وخرافات ومسایلی را که درمذهب ما موجودنیست ابرازکندبرایش میگویند این وهّابی شده است ،گویا مبارزه علیه بدعات وخرافات نشانۀ وهّابیت است «حاشا»مذهب ماضدبدعات است وحضرت امام اعظم صاحب خودشان درواقع ریس الموحّدین هستند،اما اینکه ما معلومات دقیق نداریم سخن جداگانۀاست،کسانیکه این مارک(وهّابیت) بدستشان است وبر هرکس که دلشان خواست میزنند به چند دسته تقسیم میشوند1ـ دشمنان اسلام که درواقع شایع کنندۀ این نام ونشان هستند2ـ این گروه رابعضی از مردمی تشکیل میدهند که فاصله گرفته ازقرآن،سنّت وفقه حنفی هستند،این گروه باید تجدید نظرنموده ومراجعه به قرآن،سنّت وفقه حنفی نمایند3ـ گروه سوم راکسانی تشکیل میدهند که مغرض اندوبخاطرمنافع شخصی خود،وبه منظورریختن آبرویک مسلمان این کارراانجام میدهند،این گروه باید ازخدا(ج)بترسندودرفکرریختن آبروی برادرمسلمانشان نباشند4ـ این گروه کسانی اند که بخاطربخل وحسادتی که به پیشرفت دینی یک شخص دارند،بمنظورخدشه دارکردن آن شخص وبعلت اشباع کردن خواهشات نفسانی خود مُتَوَسّل به این کارمیشوند،این گروه باید بدانند که عزّت وذلّت ازجانب خدا(ج)است،کسی را که خدا(ج)عزت دهد کسی نمیتواند اوراذلّت دهد،وکسی را که خدا(ج)ذلّت دهد کسی نیست که اورا عزت دهد،پس انجام دادن این عمل نه تنها اینکه مؤثّر نیست بلکه انجام دهندۀ این کار در دنیاوآخرت خواروذلیل است5ـ این گروه اشخاصی اند که از خود چیزی ندارند بلکه ازدهان دیگران صحبت میکنندهرکس به آنها چیزی بگوید بدون فکر آن را قبول نموده وآنراپیش دیگران نقل قول میکند این گروه نیز باید بکوشند که مستقل باشندویاحداقل سخنان هرکس را بدون تحقیق قبول نکنند6ـ این گروه اشخاص مخلص ومتقی هستند که یا از روی کم فهمی(کتاب،سنّت وفقه)اینکاررا میکنند ویااینکه برداشت درست از اقوال طرف مقابل را ندارند مثلاً:طرف مقابل میگوید:کرامت وحقیقت طریقت این قِسم است بدون اینکه بفهمد که منظور طرف مقابل چیست، میگوید این وهّابی است، چرا؟چونکه کرامت وطریقت را قبول ندارد درحا لیکه منظور طرف مقابل چیزی دیگراست،این گروه بایداولا:ًکوشش کنند که از(کتاب،سنّت وفقه)کاملاًباخبرباشندوثانیاً:بکوشند که برداشت خودرا ازسخنان وکردار طرف مقابل درست کنند ودرصورت غلط فهمی ازسخنان طرف مقابل بکوشند که دراصلاح آن باشندیاازطریق مذاکره ویا ازطریق دیگری، خلاصه آنکه باید هر دو طرف بکوشند که به توافق برسند،باید گفت کسانی که درمیان مسلمانان تفرقه ایجاد میکنند ودامن به اختلافات بی مورد میزنند درواقع نفهمیده(آب به آسیاب دشمن میریزند) پروردگارا!وحدت ویک پارچگی امت اسلامی راحفظ بفرما ودستانی که در راه نا بود کردن اسلام ومسلمین درکار است خشک بگردان آمین یارب العالمین

جواد حميد گفت...

حاجي صاحب فاتح سلام عليكم و رحمة الله .
برادر محترم: لطف كنيد در بارة افشاي فضايح صوفي نمايان و بدعات و خرافات اين گروه هاي مخرب و مسئوليت مسلمانان دراين زمينه ها مطالبي براي مابه آدرس ايمل وبلاگ حقيقت ايمان ارسال نماييد تا در وبلاگ منتشر كنيم. جزاكم الله خيرا

حاجی عبدالرحمن فاتح گفت...

السلام علیکم ورحمة الله وبرکاته:جناب آقای جوادحمید!انشاءالله به همین زودیها این خواهش تان را برآورده خواهم کرد .ازخدمات تان تشکر دعا نمایید

جویا: گفت...

برادر عزیزم!
السلام علیکم و رحمه الله وبرکاته
تشکر از اینکه سوال تان را مطرح کردید ولی قبل از آن به یک نکته که مردم حاضر و واقف آنزمان میدانند که هدایت السالکین تألیف شخص حضرت شیخ مولانا سیف الرحمن رح نیست بلکه آنرا کسی بنام مولانا ضیاء الله نوشته و در کتابی که مولانا ضیاء الله نگاشته اینهمه اعتراضاتی که به حواله هدایه السالکین در این سایت درج شده وجود ندارد بلکه درکتاب هدایه السالکین مولانا ضیاء الله صرف از برخی از منامات اشخاص معتمد ، شیخ الحدیث ها و صلحاء تذکر داده و تمام کتاب حاوی منامات صالحه نیست و اینکه معترض اعتراض کرده که پیرباره خود را امام الانبیاء خوانده کذب محض است زیرا شخصی خوابی دیده که جمع صحابه رضی الله عنهم و جناب رسول الله صلعم حضور دارند وحضرت مبارک صاحب رح امامت نماز را میکند که این امامت کجا دلالت به امام الانبیاء بودن میکند و در تشریحات ضیائیه علی جوابات سیفیه شرح مفصل این اعتراض تذکر داده شده و میدانید که رسول الله صلعم عقب ابوبکر صدیق وابوموسی اشعری و دیگران نیز در نماز اقتداء کرده که هیچ کسی گفته نمیتواند ابوبکر صدیق و یا ابوموسی اشعری امام الانبیاء هستند و این خواب دلالت بر وراثت و نیابت میکند که حضرت پیر ارچی رح وارث حقیقی رسول الله صلعم هستند و ایشان هرگاه خط مینوشتند و به علماء مکاتیب ارسال میداشتند در پایان نامه اگر به زبان عربی میبود الفقیر سیف الرحمن و اگر فارسی و یا پشتو میبود در پایان نامه فقیر سیف الرحمن مینوشتند که این سخن با اعتراض دشمنان ایشان کاملا تناقض دارد و این صرف یک خوابی است که نه این خواب کفر است و نه شرک و نه اثبات امام الانبیاء بودن حضرت پیر ارچی را میکند بلکه دلالت به وراثت میکند زیرا شیطان به صورت نبی ظاهر شده نمیتواند.
و هدایه السالکینی که درآن این نکات ذکر است جعلی و ساختگی میباشد و معاندین و دشمنان حضرت پیر ارچی رح آنرا بخاطر بدنام کردن وی نگاشته اند.
و میدانیدکه ترور شخصیت ها در این زمان آنقدر آسان است که حتا در شأن بزرگترین صحابه امروز روافض و فرقه بی دین شیعه مینگارند و شخصیت های با دیانت و خدمتگذاران سنت نبوی صلعم را بدنام میسازند و ترور شخصیت میکنند.

صديق الله گفت...

برادر محترم آقاي جويا السلام عليكم ورحمة الله و بركاته
از الله متعال عاجزانه ميخواهم كه ما و شما و همة امت اسلام را در مسير مستقيم هدايت بفرمايد و از كجي و گمراهي نجات بخشد.
دوست گرامي : چند نكته را به شما تذكر برادرانه ميدهم :
اول: هيچگاهي خواب هر كسي كه باشد، به جز پيامبران الهي، دليلي براي اين كه حكمي از آن استنباط شود، قرار گرفته نميتواند. در مسائل شرعي آن چه مهم است كتاب و سنت نبي اكرم صل الله عليه وسلم است . لذا خوابها همان چيزهاي هستند كه صوفيه منحرف به آن اتكا ميكنند و دين خود را بر مبناي استوار كرده اند و واضح است كه اين خوابها اكثرا دروغ نيز ميباشد، مثل همين خوابي كه اين فرد براي پير باره ديده و پير باره نيز آن را استقبال كرده است!
دوم: بايد بدانيد كه هرگز نبي اكرم عليه الصلاة والسلام ، به هيچ احدي در نماز اقتدا نكرده اند! بلكه جريان نماز ابوبكر صديق رضي الله عنه طوري است كه وقتي نبي اكرم تشريف آوردند در كنار حضرت ابوبكر نشستند و ابوبكر صديق ايستاده به حضرت ايشان اقتدا كرد و مردم به نماز ابوبكر صديق نماز گذاردند!
احاديث صحيح اين گونه آن را به ما روايت ميكند.
سوم : برادر محترم : شما امروزه هرگز براي اين گونه اعمال و حركات زشت نبايد توجيهي پيدا كنيد ، سي دي هاي را كه امروز در بازار ها يافت ميشود و در آن جست وخيزهاي صوفي نمايان باره را مشاهده ميكنيم و انسان مسلمان از آن غرق خجالت ميشود كه چگونه امروز به نام دين اين گونه بازي ميكنند در حالي كه كفر بر مسلمانان مستولي گرديده است جوانان ما را چگونه گمراهي و مصروف ميسازند، آن هم به نام دين! اين گونه اعمال را چطور ميشود تعبير كرد؟ قد تبين الرشد من الغي، اين گفته قرآن است كه راه رشد و گمراهي از يك ديگر جدا شده اند ما فقط كاري را مي پذيريم كه مطابق به دستورات شريعت نبوي باشد و بس در غير آن هر عملي غير سني عبادي، بدعت است و بدعت نيز در دوزخ. چه رافضي باشد چه صوفي نماي بدعتي هر دو در يك مسير در حركت اند. آن سينه و زنجير زدن و نوحه كشيدن و به سر و صورت زدن رافضي و اين به اصطلاح جهر كردنها و قم قم زدن هاي صوفي همه بدعت و خرافات است خدا فرش همة مبتدعان را جمع كند.

جویا گفت...

برادرعزیزم صدیق الله جان!
تشکر و الله متعال دعای شما را در حق ما و همه امت مسلمه قبول بفرماید، یک نکته را که من عرض کرده ام و یکبار دیگر عرض میکنم که آن هدایه السالکین که اعتراضات این سایت هم بجاست و در آن کتاب درج است جعلی و ساخته دست اغیار و معاندین است و اینرا میدانید که در هر عصر مشایخ و علمای وارث رقبای از هر طیف داشته ولی کتاب اصلی هدایه السالکین که تألیف شیخ الحدیث مولانا ضیاء الله باجوری است در آن نه همچو سخنانی وجود دارد ونه کسی بالای آن اعتراضی دارد و ممکن هرکتابی را که انسان مطالعه میکند در آن سوالاتی دریابد و نکاتی را که باید تشریح گردد که تشریحات مباحث هدایه السالکین اصلی همه وجود دارد.
آمدم برسر اقتدای حضرت رسول الله صلعم عقب ابوبکر صدیق ، ابوموسی اشعری،که در احادیث ثابت است اینکه در وقت مریضی حضرت رسول الله صلعم عقب ابوبکر صدیق اقتدا کرده موضوع جداست ولی صرف هدف من و شما اقتدا است که رسول الله صلعم عقب اینها هم نماز گذارده که اقتدای رسول الله صلعم العیاذ بالله نبوت وی را سلب نمیکند ویا ابوبکر و ابوموسی اشعری را امام الانبیاء نمیسازد.
و اینکه شخصی معتمد ، صالح و عالم رسول الله صلعم را در خواب میبیند میدانید که شیطان به صورت رسول الله صلعم ظاهر شده نمیتواند و اینجا نیازی نیست که کسی دروغ بگوید، به هر حال میدانید که رؤیای صالحه جزء نبوت گفته شده هرچند حضرت پیرارچی رح منامات را ترجیح نمیدادند ولی به حد شرعی ازمنامات صالحه تعبیر صورت گرفته میتواند و اینکه کسی رسول الله صلعم را در خواب میبیند و حضرت پیر ارچی امامت نماز را میکند کدام کفر بواح نیست بلکه همچو رؤیا دلایت به وارث بودن وی میکند که وی عالم وارث است.
و اینکه شمافرقی میان اهل تصوف و روافض قایل نشده اید من تعجب میکنم شما یکبار در کتب معتبر عقاید ملاحظه بفرمایید که مشایخ بزرگ علم عقاید یا خو از علم تزکیه و تصوف حصه وافر داشته اند ویاکه به حقانیت این علم اقرار داشتند و ایشان هستند که کفر روافض را برای مان نشان داده اند و وزن کردن روافض با صوفیه کرام در یک میزان بدور از انصاف است.
درست است من می پذیرم که یکعده بنام تصوف چرس و چلم و ساز و سرود و صد ها فساد را انجام میدهند که آنها نه صوفی هستند و نه نیست صوفیه آنها را میپذیرد.
اما موضوع سی دی هاییکه شما فرمودید که در بازار هاوجود دارد، ممکن است وجود داشته باشد دلایل و براهین قاطع در اثبات وجد صوفیه و اهتزاز و اقشعرار وجود آنها حین شنیدن ایات قرآن ، حمد و ثنای خدا و نعت پیامبر صلعم وجود دارد که کتب معتبر شریعت مملوء از آن است و کسی توان انکار از آن را ندارد من عرض کردم و آدرس ها هم برای دوستان گذاشتم که بروید و با خلفای پیر ارچی ملاقات کنید بعد قضاوت کنید صرف به دیدن افلام قضاوت سالم صورت گرفته نمیتواند.
در خاتمه غرض من بگومگو نیست بلکه آرزویم اینست که از مردم نادان شکوه نیست ولی دانشمندان ما باید حد اقل اندکی با بصیرت در مورد شخصیت های معنوی و علمای واقعی قضاوت کنند و صرف به شنیدن ها و به دیدن افلام تکفیر نکنند درحالیکه وجد و اهتزاز و اقشعرار صوفیه صدها دلایل داردکه اگر میخواستید انشاء الله با سند مینویسم از کتاب الله ، سنت رسول الله و تفاسیر و شروح حدیث و کتب مذهب اهل سنت و الجماعت.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

صديق الله گفت...

برادر عزيزم آقاي جويا السلام عليكم و رحمة الله و بركاته.
دوست خوبم!
اول : كتابي را كه شما ميگوييد جعلي است جعلي نيست! كي بيكار است بيايد كتابي براي اين گونه مسائل جعل كند!كتاب در نزد من موجود است و به زبان اردوست.
دوم:لطف فرماييد حديثي را كه مدعي هستيد نبي اكرم درنماز به اصحاب اقتدا كرده اند برايم با ذكر سند دقيق بنويسيد.
سوم: من منكر خواب خوب و صالحه توسط افراد نيك سيرت و مومن نيستم، اما گفتم كه از اين گونه موارد سوء استفادة فراوان ميشود و بازار دروغ اين گونه خوابهاي در ميان صوفيه بسيار داغ است!
چهارم: باز خدمت عرض ميكنم كه هرگز و هرگز منظور من رد كساني نيست كه به موارد باطني توجه داشته اند و به نام صوفي شهرت يافته اند مانند جنيد بغدادي و ... رحمهم الله و يا تصوف اصيلي كه مبتني بركتاب و سنت باشد را رد كرده باشم و آنان را با رافضه در يك لست آورده باشم بلكه ، منظور من صوفي نماياني است كه از نام تصوف و علوم باطني سوء استفاده ميكنند.
شما ولايت هرات را در نظر بگيريد، چون شمافكر ميكنم از آن جا در تماس هستيد، كه به نام تصوف در آن جا چه كارهاي ميكنند . سري به خانقاه چشتيه در پل رنگينه بزنيد و سيد احمد چشتي مودودي را با آن چشمهاي سياه كرده و ابا و قبا و ... نگاه كنيد كه شبهاي جمعه با عدة اي ديگر از گمراهان تا صبح رباب ميزند و بيت ميخواند و اگر دستش برسد بچه هم ميرقصاند!و هزار ويك گنده گي ديگر! اين تصوف است؟
آن طرف تر آن آخند مسخرة شيطان صوفي حليم كه سابق مولوي حليم گفته ميشد اكنون در زيارتها گشته و با با گروهي مسخره در سر قبرهاي مردم، تا صبح دايره ميزند و خطاب به همفكران خود صدا ميكند كه دف شريف را بياوريد!!!!
آن طرف تر طرفداران باباجان و ... را مي بينيد كه تاصبح بچه بازي ميكنند و نامش را تصوف مانده اند.
آن طرف تر بعد از نماز جمعه برويد و سرو صداهاي مدعيان صوفيه را در ايوانهاي مسجد جامع هرات و مزار پير هرات و ... نگاه كنيد كه به نام اسلام چه ميكنند وآن طرفتر طرفداران پير باره را مي بيني كه ....
برادر من اين كجايش تصوف است؟
در كابل وضعيت بدتر از آن است تحت نام تصوف پيانو و ... مينوازند و...
برادر محترم، اسلام ناب با اين گندكاريها تحت هر نام و عنواني كه باشد مخالف است .
من از شما مي پرسم جوانان مسلمان را تحت اين گونه عناوين گرد آوردن آن هم در شرايطي كه امت اسلام از چهار طرف مورد تهاجم كفر قرار گرفته است آيا ميتواند قابل توجيه باشد. من از شما مي پرسم در دوران تجاوز روسيه به افغانستان كه جهاد برهمگان فرض عين بود، اين پيربارة به كجا تشريف داشت؟ چند نفر را در عوض آن كه برايش در بارة پاكستان لاند و باند بسازد، در جبهه جهاد سازماندهي كرد تا به مقدس ترين وجيبة ديني خود عمل نمايند؟
اكنون چه ميكنند؟ در مقابل امريكاييها؟ عارف زنگي صباحي خليفه همين پيرباره در پروسة كفري امريكايي داخل نشدة است؟
برادر محترم اين گونه حركات مشكوك واضح است كه بايد توسط دشمنان اسلام رهبري شود تا مردم را به گونه اي سرگرم اين گونه كارهاي ناروا سازندآن هم به نام دين!
پنجم:
لطف كنيد سند خود را از سيرة نبي اكرم عليه افضل الصلاة والسلام و يا اصحاب كرام رضي الله عنهم اجمعين، و يا ائمة چهار گانه دين، رحمة الله عليهم ، در مورد توجيه كار هاي نارواي كه شما آن را وجد و شور و ... مي ناميد برايم بنويسيد تا از آن آگاه شوم!
لطفا موارد فوق رايكي يكي جواب بدهيد.
تشكر از شما

مسافرمظهري گفت...

لطفاًاگرمشكل نباشدنظرعلمآء ديوبندومصرراهم درباره پيرمذكوردرسايت بگذاريدتاحقيقت هرچه زيادروشن شود.مسافرمظهري ازفراه

حاجی عبدالرحمن فاتح گفت...

آقای حمیدبعدازعرض سلام این هم وبلاگ من است میتوانیداستفاده نمایید تشکرwww.abdurrahmanfateh.blogdoon.com

ناشناس گفت...

این ویدیویی رسوایی کتاب های پیرباره است دانلود کنید.
http://www.4shared.com/file/Mq0QhXom/Moftee_Moneer_shows_Pir_Bara_b.html

پرویز.فطن گفت...

سلام عرض میکنم برای همه مسلمانهای حق پرست یک نکته رامن عرض میکنم که بعض مسلمانها هستند که بهمرای حضرت آخندزاده سیف الر حمن رح دشمنی شخصی دارند وبعض گپ هارامیگویند که اوحقیقت شده نمیتواند واین گپاهای پست شان ازسبب دشمنی شخصی شان است.برادران مسلمان پیرباره این طور یک شخصیت بودکه حتی یک مستحب راترک نمیکرد ومامسلمان هاچقسم پشت یک مسلمان حق پرست بهتان کنیم.افسوس برحال مامسلمانها.وسلام

افغان حقجو گفت...

واقعا حالا من نمی دانم که سیف الرحمن کافر است یامسلمان ومن نمی توانم تاکتاب اورابدست نیاورم حکم کرده نمی توانم ولی تاجای که فیلمهای اورادیدم درواقع زنده کننده راه ورسوم پیروان سامری است چراکه اولین کسانی که عبادت گفته رقص کردند پیروان سامری بودند که بدور همان گوساله رقص کردند واین بی چاره ها هم بنام عبادت رقص میکنند واقعا خیلی نادان وازخدا بدورهستند الله ج همه ماراهدایت فرماید وبه همان راه وروشی که پیامبرش واصحاب پیامبرش رفتند مارهنمون بگرداند

haqjo گفت...

واقعا اين دوستاني كه از پير باره پيروي ميكنند در بارة اين فيلمهاي ويديويي كه از پسر پير باره و رقصهاي و اعمال خرافي اش در انترنت منتشر شده است چه نظري دارند؟ خوشحال ميشويم بدانيم كه اين گونه اعمال از نظر شرعي و نظر اين عزيزان چگونه بررسي ميشود تا ما هم بدانيم عبادت خداوند غيز از طريق پيامبر شيوه هاي ديگري هم داشته ميتوانند!!

sayed Massoud Kohistani گفت...

سید مسعود کوهستانی هستم از کابل

سلام بر تمام اهل حقیقت و هدایت بر تمام اهل کمراهان، من محصل صنف 4 حقوق پوهنتون کابل هستم، برادران عزیز من همه پروپاگند غیر مستند گمراهان را در قبال صوفی های سیفیها میشنویدم فکر میکردم واقیعت است اما وقتیکه با این صوفیها معرفت پیدا کردم واقیعت در راه و روش محمد "ص" روان هستند و چنان قلب های پاک دارند که در عصر امروزی هیچ کس مثل اینها پاک و با تقوا نیستند، در یک راهی روان هستند که سرتاسر فیض الهی،رحمت و حکمت است،24ساعت در ذکر الهی هستند، شما باور داشته باشید کسانیکه علم دارند و همچنان معرفت دارند با این دوستان الهی و باز هم از اینها بد گویی میکنند لقمه دهن شیطان هستند و شیطان حاکمشان است و از آن عده اشخاصیکه علم کم دارند یا علم ندارند و آشنایی با این دوستان الهی ندارند هیچ شکایتی نیست، خداوند تمام مسلمانهای جهان را به حقیقت برساند به راه راست هدایت کند. آمین

پرویز.فطن گفت...

برادران گرامی ونهایت محترم السلام علیکم ورحمت الله وبرکاته امابعد برادران نهایت مهربان من برای شماعرض میکنم که ازدل خود چیز رانگوید که آن سخن تان سبب حلاکت تان شود بعض برادران هستند که ازتصوف منکر هستند تصوف راقبول ندارند بخاطرکه ازعلم کدام آگاهی ندارند.من یک چند کتابهارا بیان میکنم. اثبات فرضیت تصوف.تفسیرمظهری جلد4 صفحه299 .احیاءعلوم الدین جلد 1 صفحه41 .تفسیرمعارف القران جلد6 صفحه 418 .فتوای شامی جلد 1 صفحه 32 .مشکوت شریف جلد 1 صفحه 37 . المهندعل المفند جلد 1 صفحه 26 .مکتوبات امام ربانی جلد 1 صفحه 137 .اشعته اللمعات جلد 1 صفحه 190 .برادران محترم دراین کتابها فرض بودن تصوف آمده است وهیچ کس ازاین کتابها منکرشده نمیتواند من وشما به مصنف این کتاب ها احترام قایل هستیم .برادران نهایت مهربان من برای شماعرض میکنم که بیدون از آگاهی به پشت پیران طریقت وخادمان دین بهتان بسته نکنید این بسیار یک گناه بزرگ است که پشت برادرمسلمان خود بهتان کنیم وسلام

محمدی هروی گفت...

جناب آقای پرویز شما بازارگرمی نکنید چونکه هیچ کس بااصل تصوف مخالفتی نداشته وندارد ازجهتی دیگر ازشما خواهش میکنم با این پیرگمراهی تان بنام تصوف داخل صحنه ومیدان نشوید،چراکه تصوف بمعنای بدعت وگمراهی نیست ومشحص است که این پرتان چه یاوه گویی ها وبی موردگویی ها کرده است ودیو هایش پیش مااست ازاین بشترمردم رافریب داده نمی توانید والسلام

ضیاءالحق حصار گفت...

سلام برای همه برادران مسلمانهاعزیزمن یک نکته رابرای شماعرض میکنم که مردم اهل تصوف مردمان گمراه نیستند اوبایک حقیقت سعی وتلاش میکند چناب آقای محمد هروی نظرتان درباره آقای فطن درست نیست بخاطراینکه کسانی هستند که درچهره وهابیت بامردم اهل تصوف دوچارمشکل دارند بخاطر اینکه مردم وهابی های عربی بااهل تصوف مشکلات ودشمنی بااهل دین دارند بخاطراین که آنها تربیت یافته انگلیس هاویهودیها ونصرانیها میباشد
(نوت مردم اهل تصوف به طریقه است که منشاء آن ازاهل سنت والجماعت میباشد )من برای شمابرادران عزیز عرض میکنم که به این فکرکه دارید دربین مسلمانها بی اتفاقی وبیدنی رابرپانکید که خدانخواسته سبب هلاکت تان نشود ومن هم صبوت دارم برای شما که جزب وجد شخص خاص برای عشق خداوند است

پرویز.فطن گفت...

سلام محمدی هروی من بازارگرمی بخاطر میکنم که کسانی هستند که به پشت پیران طریقت ورهبران شریعت بهتان میکنند حضرت آخندزاده سیف الرحمن اینطوریک شخصیت بود که حتی یک مستحب راترک نمیکرد آیامن وشما پشت این قسم اشخاص چطوربهتان کنیم.برادران دین دوست من یک نکته رابرایتان عرض میکنم که به چیزکه آگاهی ندارید فتوای بیجای خودرا ندهید.وآن کسان راکه شمامیگوید که رقص میکند آن رقص نیست بلکه آن جزب وجد است آنهابه عشق خداون ج مشغول هستند ازبعز برادران خواهش میکنم که بیدون ازآگاهی علم به پشت عالمان وخادمان دین سخنان پست شان رانزنند که خدانخوسته سبب هلاکت شان شود .وسلام

محمدي هروي گفت...

باري ديگربه هردوبرادران عزيزم هريك پرويزفطن وضياء الحق حصاربايد بگويم كه شماازكسي دفاع مسنيدكه ازدروغ كارهاي مخالف شرعش رانيزتوجيه مينماييد بايدبرايتان دلسوزانه بگويم كه شما مردم مخلص وخداپرستي هستيد ولي اين رانمي دانيد كه عمل صالح يعني چه ؟ همين جهت است كه شماراوادارمينمايدكه كارهاي خلاف شرع رابراي خود عبادت فكركنيد . عمل صالح دوشرط اساسي دارديكي اينكه بايد درآن اخلاص موجودباشد ثانياً اينكه موافق باسنت پيامبرص باشد ،ولي اين جذب كه شماميگوييد آيادرقرآن كريم به عبارت آن واشارتش ودلالتش واقتضاءش وسنت پيامبرص كه همانا احاديث است واجماع امت وقياس چنين چيزي است اگر است فعليكما البيان قل هاتوا برهانكم ان كنتم صادقين ،ونحن سمعنا وقرأنا واطعنا .

ناشناس گفت...

قربون آقای حقجو برم برای مخلفین هم عرض میکنم که فرق شرک حرام را بدونن اگه به عبارات اون کتاب سند کنید شرک بگید این بدونید هر شهری با آدماش میشناسن هر استادی با شاگرداش انصاف بیارید جلو.حرف اون کتاب جعلی رو قبول دارید یا حرف مریدهای کشور ایران پاکستان افغانستان ترکمنستان...را.ممنون از همگیتون از ایرانم

esagh گفت...

آقای فاتح و حقجو هردو تون از طریقت چیزی نمیدونید گیر دادید به وجد و تواجد امثال این که اگگگگگگه این حرکات رو به جهان عرضه کنیم اونوقت اونا در مورد اسلام چی تصور خواهند کرد.حرفتون همین دیگه.جناب ما برای سنجش. میزان داریم اون هم چهار اصل. نه اونا. آخه کفه ترازو رو بدیم به اونا دیگه از اسلام چیزی نمیمونه که.من باب مثال در مراسم حج که چه کارا میشه سنگ انداختن به طرف تکه سنگ.بحث برده داری(خصوصا امة)و...میخوام بگم از پله شرک که بیان پایین(چون اون جملات کفر آمیز از زبون هیچ یک از مریدان سیف الرحمن شنیده نشد برید بپرسید آقاییون حقیقت ایمان اگه کور دل نباشید. من که در ایرانم بیایید) میرسیم به حرام مگه نه. ببین شما که جنید امثال این بزرگوارها رو قبول دارید آیا به خودتون زحمت دادید که اینا با مریدا شون چه حلقه ذکرهایی داشتن چه کارهایی که نکردن.خوب نمیدونید اگه دوست داشید من میگم ها!!! اگه هم از کتب فقه احناف میخوایید که زیاد من جمله ردالمحتار ..عبارت این کتابها رو هم براتون مینویسم ها ..

esagh گفت...

esagh گفت...
آقای فاتح و حقجو هردو تون از طریقت چیزی نمیدونید گیر دادید به وجد و تواجد امثال این که اگگگگگگه این حرکات رو به جهان عرضه کنیم اونوقت اونا در مورد اسلام چی تصور خواهند کرد.حرفتون همین دیگه.جناب ما برای سنجش. میزان داریم اون هم چهار اصل. نه اونا. آخه کفه ترازو رو بدیم به اونا دیگه از اسلام چیزی نمیمونه که.من باب مثال در مراسم حج که چه کارا میشه سنگ انداختن به طرف تکه سنگ.بحث برده داری(خصوصا امة)و...میخوام بگم از پله شرک که بیان پایین(چون اون جملات کفر آمیز از زبون هیچ یک از مریدان سیف الرحمن شنیده نشد برید بپرسید آقاییون حقیقت ایمان اگه کور دل نباشید. من که در ایرانم بیایید) میرسیم به حرام مگه نه. ببین شما که جنید امثال این بزرگوارها رو قبول دارید آیا به خودتون زحمت دادید که اینا با مریدا شون چه حلقه ذکرهایی داشتن چه کارهایی که نکردن.خوب نمیدونید اگه دوست داشید من میگم ها!!! اگه هم از کتب فقه احناف میخوایید که زیاد من جمله ردالمحتار ..عبارت این کتابها رو هم براتون مینویسم ها ..

ناشناس گفت...

دوستان عزيز سلام به شما! اول بايد اينرا بدانيم كه صوفيه كرام از اهل السنة والجماعة هستند.
وشخص شيخ سيف الرحمان راكه شما متذكر شديد من هم در باره اين شخص شنيده بودم (اما شنيدن كي بود مانند ديدن) وقتيكه ميخواستم به دورهء حديث نبوي شريف در دارالعلوم كراجي ثبت نام كنم قبل از رفتن به كراجي به دارالعلوم شيخ رفتم وهمرايشان از نزديك ملاقات كردم. خاطرهء جالب اي اين بود كه من مجرد داخل شدن از دربان دربار برسيدم كه (بيامبر شما كجاست) بيره دار بيسار آشفت وعضه شد كه هوشيار اي يا ديوانه كفتم نه بيدار ام ميخواهم شيخ شمارا ببينم وشنيده ام كه دعواي امام الأنبياء (نبوت) كرده!درباني كه از قهر زياد رنك اش سرخ شده بود برايم كفت كه برو برو برو ما اين جا كسي نميدانيم كه دعواي (نبوت)داشته باشد اما شيخ ما از علماء امت محمدي ووارثين آن جناب هست ومواظب ات باش كه به سنت نبوي آراسته نيستي تا از مجلس خارجت نكند!خوب اينراهم شنيدم وداخل شدم مجلس از علماء وطلاب ديني كه من ميشناختم بعضي از انهار نيز أمده بودندكه قبلا باما در دارالعلوم كراجي درس ميخواندند. شيخ در صدر مجلس نشسته بود وميز مقابلش كذاشته بود واز صحيح البخاري حديث جبرائيل را شرح ميكرد. كه همجو من شنيده ديكري أمد وجند تن از استاذان دارالعوم نيز به همراه أنهابود شيخ درس را توقف داد ويكي از خدمه ايشان دست بيره مردي را كرفته نزد شيخ برد وأن بيره مرد يكي از علماء هند ووابسته به دارالعلوم ديوبند بود وبه صداي بلند كفت كه اي شيخ من شنيده بودم تو دعواي نبوت كرده اي اما أنجه ديدم خلاف أن است من تعجب كردم از شجاعت اين عالم كه خطاب به شيخ كرد وكفت كه تو واقعا به رسالت محمدص ايمان داري شيخ كفت بلي عالم كفت كه به قران وحديث نيز عقيده داري كفت بلي از اصول طريقت ماست كه امام طريقت جنيد بغدادي ميفرمايد: كه كسي كه قران وحديث را مطيع نيست اهل تصوف از أن بيزار است) وكفت كه مقلد به يكي از مذاهب اربعهء استي ياخير شيخ كفت كه مقلد مذهب امام ابو حنيفه استم در اصول ودر فروع جالب اين بود كه شيخ ميكريست واشك از جشمانش جاري بود اين عالم رباني هندي به اشخاص كه همرااش بود روي دور داد وكفت كه خداوند ج بر سلفيان بي دين وبريلويان بدعتي لعنت كند كه ميخواستند كه به فتواي ما مارا كافر سازد (الكفر يدور)وبه شيخ نزديك شد ودستان شيخ را كرفت وبوسيد وكفت بيعت به همراه شما ميكنم شيخ كفت كه ما بدون استخارهء مسنونه به كسي بيعت نميدهيم واقعا برايم شكفت اور بود كه شيخ وطريق مسنونه جون شنيده بودم به شريعت اسلام عقيده ندارد عزيزانم اين جشم ديد من است اما شخصا با شيخ بيعت ندارم با وجود اسرار بسياري از همصنفي هايم كه با عالم هندي أمده بودند وجندي بعد به كراجي راهي شدم وخواهر زاده شيخ الاسلام مفتي تقي عثماني را ديدم وماجرا را قصه كردم وكفت كه جرا بيعت نكردين من هم ازيشان بيعت كرده ام وهمه علماء ديوبند ازيشان به خوبي ياد ميكنند مكر كسانييكه به دروغ خودرا به ديوبند نسبت ميدهند مثل كروه (بنجبيريه)كه در كراجي وهند به (مماتيه) مشهور هستند.وسلفيان احمق كه بقاياء خوارج ومجسمه وبريلويان بدعتي شيعه نجاد برادرانم اين جشم ديد بنده بود كه شيخ درس صحيح البخاري ميكفت وجلالين واحياء العلوم را ومكتوبات امام رباني مجدد قرن هزار هجري قمري را وانجه ديدم شيخ ومريدانش به سنت نبوي اراسته بودند بس برادرانيكه از نزديك شيخ را ملاقات نكرده اند لطفا جسارت ننموده تكفير كراي نكنندجون(الكفر يدور) اخوكم العثماني

ناشناس گفت...

توف توف

جویا گفت...

برادر ناشناس عثمانی صاحب!
نظر سالم و نیکی داشتید میشوود اسم خواهر زاده مفتی تقی عثمانی صاحب را برایم بنویسید؟ و دوم مالک این وبلاک انسان خوبی نیست که همچو مسایل زشت را به نشر می سپارد خدا همه را هدایت فرماید

ناشناس گفت...

درکشورهای همچون پاکستان وافغانستان قبرپرستی وپیرپرستی وزمزارپرستی عام است همین قیسم انسانهای جاهل ونادان وبیخیردقیسم پیرباره مرتد دعوای پیامبربودن ودعوای خدای میکندپیرباره یک دزدقطاع الطریق دردشت ارچی ولایت کندزبوده است بعددرپاکستان آمداین جاهل پیرجورشدپیرباره نظربه گب های درکتابش علمای دیوبندرا گوفته است ونظربه بعضی کفریات که گوفته است کاملا ازاسلام خارج شده است وازدنیابی ایمان رفته است:سیدانعام الدین برهانی

ناشناس گفت...

پیرباره ازدنیابی ایمان رفته است