دوست عزیز به وبلاگ حقیقت ایمان خوش آمدید
امید است که از مطالب موجود در این وبلاگ استفاده بهینه نموده و با نظرات خویش ما را در جهت پیشبرد هر چه بهتر آن یاری نمایید.
این وبلاگ از تمامی مطالب مفید و سودمند شما استقبال میکند. لطفا مطالب خود را به آدرس ایمیل زیر برای ما ارسال نمایید:

hamid.ma66@yahoo.com
۱۳۸۹ مرداد ۶, چهارشنبه
منطقة سيستان و بلوچستان ايران اخيرا به كانون درد سر براي حكومت ايران تبديل شده است. هر چند در اين منطقه از مدتها قبل نا آراميهايي وجود داشت اما طي چند سال اخير شاهد اوج گيري اين حركات در اين منطقه هستيم ، حمله به كاروانهاي دولتي ، حمله به شخصيتهاي دولتي و اخيرا نيزحمله با مراكز تجمع شيعيان در زاهدان با حملات استشهادي از جمله مواردي است كه وضعيت اين منطقه را به خوبي نمايان ميكند.
هر چند دولت ايران در اين زمينه هميش كوشيده تا لجنش را به دامان ديگران پاك كند و ديگران را مسبب اين نا بساماني معرفي نمايد اما نگاهي به واقعيتهاي موجود منطقه ما را به حقيقتي ديگر ميرساند كه بايد به آن به صورت جدي پرداخته شود.
ريشة مشكل در حال ازدياد بلوچستان را بايد در كيفيت تعامل رژيم ايران با مردم نجيب و با غيرت اين حوزه جستجو كنيم . تعاملي كه هرگز بر مبناي معيار هاي انساني و ملي در اين كشور عيار نبوده بلكه بر مبناي تعصبات مذهبي خاص و نگاه استيلا جويانه دولتمداران ايراني بر روي مردم محروم اين منطقه به انواع مختلف اعمال گرديده است.
ميدانيم كه سيستان و بلوچستان ايران يكي از محروم ترين استان هاي ايران به شمار ميرود كه در آن علاوه بر اين كه هيچ كاري براي ايجاد رفاه اجتماعي از جانب دولت ايران صورت نگرفته است، بلكه آن چه انجام شده است همه قدمهاي بر ضد تمامي ارزشهاي مورد قبول مردم اين خطه است از قبيل، جابجايي شيعه يان وابسته به رژيم ايران براي برهم زدن تركيب جمعيتي بلوچستان و بخشيدن تمام امكانات و زمينه هاي اقتصادي منطقه به اين شيعياني كه برشانه هاي مردم به گونة تحميلي برنشانيده شده و يكسر خون مردم محروم را انگل وار ميمكند و مانند يهود، سرمايه هاي مسلمانان مظلوم بلوچ را چور و چپاول ميكنند.
اعمال ددمنشانه رژيم ايران به اين نيز منحصر نميشود بلكه، در طي اين مدت طولاني هزاران تن از شخصتيهاي فرهنگي و ديني و اجتماعي اين منطقه را به بهانه هاي واهي دستگير و اعدام نموده است و حتي اجازة كار فرهنگي و ديني را براي اهالي بلوچستان به شدت محدود و منحصر ساخته است قسمي كه دنيا شاهد است ، خيلي از مساجد و مدارس ديني اهل سنت و جماعت را ويران و نابود كرده اند و حتي اجازه انجام مراسم عبادي و مجالس ديني را نيز به آنان كه اكثريت قاطع شان اهل سنت هستند نميدهد. علاوه برآن روز به روز دولت متعصب ايران، به تعداد مكاتب و تكاياي و حسينه ها وديگر اماكن خرافي شيعه در منطقه مي افزايد و ميكوشد تا به هر ترتيي كه هست در نهايت ريشة اهل سنت را از منطقه بركنده و بخشكاند . از نگاه اداري نيز وقتي نگاه ميكنيم ، در راس ادارات دولتي اين منطقة سني نشين، حتي ادارات بسيار بي اهميت نيز، حتي يك مسلمان سني قرار ندارد و همه مراكز حتي مثلا پمپ بنزينها نيز در دست شيعيان غالي قرار دارد.
واضح است كه چنين وضعيتي كه يك روز و يك سال نيست بلكه بيش از سي سال بر اين منطقه محروم اعمال ميشود ، چه نتايجي ميتواند در نهايت در پي داشته باشد ،آيا اين مردم مظلوم تا چه وقت بايد اين همه ظلم و بي عدالتي را تحمل كنند و يكسر اعدام شوند و اموال شان مصادره شوند و خانه و مسجد شان تخريب شود و از همة امتيازات محروم باشند!...
اين است كه ما شاهد قيامهاي توسط مردم مظلوم اين منطقه هستيم ، كه يكي از اين نماد هاي مقاومت عبدالمالك ريگي بود كه توسط امريكايي ها دستگير شده و به دست سفاكان رژيم خونخوار ايران داده شد و بدون محاكمه با عجله و وارخطايي او و برادرش و ده ها تن ديگر را اعدام كردند.
اما آيا با اين اعدامها مشكل اين منطقه حل ميشود؟ خير بلكه طوري كه ديديم اخيرا حملة استشهادي در زاهدان تعدادي از خرافتيان رافضه را به درك واصل كرد كه اين گونه حركت ها، يكي از نمونه هاي اين قيام بر ضد ظلم و جور رژيم ايران است كه هرگز نميتوان آن را جلو گرفت و هر روز به وسعت آن افزوده ميشود.
دولت ايران اگر خواهان حل اين موضوع است بايد در نگاه خود به بسياري از قضايا از جمله مواردي كه مربوط به جمعيت بيست و پنج مليوني اهل سنت و جماعت ميشود، تجديد نظر كند و از اعمال سياستهاي جابرانة و متعصبانة مذهبي بالاي اهل سنت و جماعت دست بكشد. امروز شيعه در ايران در ميان خود جماعت اهل تشيع با چالشهاي فراواني مواجه است و بزرگان شيعه از پاسخ دادن به بسياري از سوالهاي شيعيان عاجز مانده اند، در چنين حالي كجا خواهند توانست با چنين اعمالي بالاي اهل سنت تسلط پيدا نمايند، و يا با كشتن مسلمانان و تخريب مساجد و اماكن ديني شان تا به حال چه موفقيتي توانسته است به دست بياورد كه منبعد بياورد.
شرايط داخلي ايران و جهاني و منطقه ديگر به رژيم خرافي ايران اين اجازه را نميدهد كه هر چه خواسته باشد بكند و كسي در جوابش حرفي به ميان نياورد . از اين پس مردم ايران جواب اعدام را با اعدام انقلابي خواهند داد و اين روند روز به روز در حال گسترش است.
مگر اين كه چند نفر عاقلي در ميان سياست مداران ايراني يافت شود كه حقوق همة مردم ايران را در نظر بياورند و دست از اين همه ظلم و ستم نسبت به جماعت بزرگ اهل سنت و جماعت بردارند . ميماند مسايل مذهبي كه راه حل آن خرج پول و اعمال زور نيست و بايد هر كس حرف خود را از ماجراي منطق و عقلانيت به دنيا تقديم كند اين گز و اين هم ميدان.


0 نظرات: