۱۳۸۹ اسفند ۴, چهارشنبه
پايگاه خبري الجزيره قطر در گزارشي فاش كرد كه رژيم صهيونيستي براي حل بحران تداوم نسل يهوديان و بحران جمعيتي خود به يهوديسازي قبايل افغانستان و كوچاندن آنان به فلسطين اشغالي روي آورده است.
پايگاه خبري الجزيره در مقالهاي به نام "صنعت يهوديهاي افغان " به قلم "بشير الانصاري " گزارش كرد كه رژيم صهيونيستي براي حل مشكل و بحران در نسل يهوديان دست به دامن قبايل افغانستان شده است و در صدد است آنان را يهودي كند و سپس به فلسطين اشغالي انتقال بدهد.
الجزيره با به استهزا گرفتن موجوديت، تاريخ و هويت رژيمصهيونيستي نوشت: چه بدبخت است اين دولت عبري [رژيم صهيونيستي] با آن جغرافياي محدود و تاريخ ساختگي و هويت دروغين و بمب بحران جمعيتي كه در قلبش كاشته شده و هر لحظه آماده انفجار است. چنين افكار و دغدغههاي هولناكي هميشه با دولتهاي مختلف در اسرائيل بوده و سبب شده است تا اسرائيل در فكر يهودي كردن قبايل و سپس مهاجرت دادن آنها به "سرزمين موعود " باشد تا بدين ترتيب از يك سو نياز خود به دفاع و امنيت و از يك سو خطر جمعيتي را كه سرنوشت اسرائيل را تهديد ميكند، پاسخ بگويد...
بشيرالانصاري افزود: در راستاي همين اهداف، اسرائيليها به تاريخسازي بر اساس افسانهها و نسبسازي در قبايل مختلف كه برخي از آنان كاملا با هم متفاوت است روي آوردهاند سپس طرحي را آغاز كردهاند مبني بر پيدا كردن قبايل گم شده يهودي در روسيه، هند، اتيوپي، آسياي ميانه، گينه، چين، نيجريه، ژاپن، قبايل سرخپوست آمريكاي شمالي و اخيرا نيز در زير آوارها و خرابههاي افغانستان. اين جستجو بر اساس آيه شماره 12 باب يازدهم "سفر اشعياء " كتاب مقدس (تورات) است كه ميگويد: پرچمي برافراشته ميشود و پراكندهشدگان اسرائيل و تبعيدشدگان يهود از چهار سوي زمين گرد هم جمع ميشوند ". اسرائيليها هر گونه كه بخواهند و با منافعشان سازگار باشد و هر گونه كه بر رژيم آنان سرپوش سياسي، ديني يا قانوني بگذارد تفسير ميكنند همانطور كه تلاش ميكنند مهندسي ژنتيك را بهانهاي قرار دهند براي مشروعيت بخشيدن علمي به مقولههاي تورات.
الجزيره نوشت: پس از آنكه طرح سازش با برخي دولتهاي عربي به پايان رسيد، ديدگان موسسات و نهادهاي اسرائيل به افغانستان دوخته شد تا بدين صورت به قلب بزرگترين جامعه قبيلوي كره خاكي نفوذ كنند. قبايل پشتون مسلماني كه در نوار مرزي افغانستان و پاكستان زندگي ميكنند.
از اصالت نژاد تا نژاد ساختگي
از اصالت نژاد تا نژاد ساختگي
الجزيره نوشت: بر عكس مسيحيت كه در افغانستان سابقهاي ندارد شهرهاي بزرگ افغانستان مثل كابل، هرات، بلخ، ميمنه، غزنه و قندهار در طول قرون اخير شاهد اقليتهاي يهودي بوده است. اقليت يهودي در افغانستان به اندازه تاريخ مكتوب اين كشور سابقه دارد. علاوه بر اين مقبرهاي يهودي در ولايت غور وجود دارد كه نوشتههاي آن به زمان ماقبل حمله مغولها باز ميگردد. مورخان پيشين مانند ادريسي، ابنحوقل، جوزجاني، المقدسي و يعقوبي به وجود برخي گروههاي يهودي در برخي شهرهاي افغانستان اشاره كردهاند.
الجزيره افزود: جوزجاني مؤلف كتاب طبقات ناصري (1260 م) از وجود اقليتي يهودي در منطقه غور در غرب افغانستان سخن گفته است. علاوه بر اين ابنحوقل و ادريسي نيز از وجود اقليتي يهودي در كابل سخن گفتهاند. ابنحوقل در كتاب "المسالك و الممالك " از حضور گروهي يهودي در كابل نوشته است. سپس ادريسي (492-559 هجري) عبارت ابنحوقل را با كمي تغيير در كتاب "نزهة المشتاق فياختراق الآفاق " ذكر كرده كه: كابل از شهرهاي مجاور هند در بلاد بخارستان و شهري جليلالقدر و خوشساخت است... دژهايي مستحكم دارد و هيچ راهي براي بالا رفتن از آن نيست. در اين شهر مسلمانان بسيارند و گروههايي از كفار يهود در آن حضور دارند.
همچنين مؤلف "حدودالعالم " (327 هجري) از منطقهاي كه يهوديه نام داشت سخن گفته است: جهودان شهري آباد و با خير و بركت است. اين شهر بر دامنه كوه و در خود مقري براي ملك جوزجان دارد. همچنين المقدسي (قرن 4 هجري) در "احسنالتقاسيم " و يعقوبي (287 هجري) در معجمالبلدان از شهري در افغانستان كه يهوديه ناميده شده است سخن گفتهاند.
گروهي از يك مرد
الجزيره نوشت: طبق اعلام روزنامه "هرالد تريبون " (شماره 4 نوامبر 1969) اقليتهاي يهودي در اوايل قرن بيستم حدود 10 هزا نفر ميشده است كه پس از تاسيس اسرائيل در سال 1948 و پس از جنگ 1967 و آتش زدن مسجدالاقصي در سال 1969 اقليتهاي يهودي با حساسيت مردم افغانستان روبهرو شدند. امري كه سبب مهاجرت ثروتمندان يهودي به شهر نيويورك آمريكا و مهاجرت فقراي آنان به محله "بخارا " در قدس و تلآويو شد و جز 30 خانواده يهودي از آنان در افغانستان باقي نماند.
به نوشته الجزيره، تعداد يهوديان افغانيالاصل كه اكنون در اسرائيل هستند طبق منابع اسرائيلي حدود 10 هزار نفر است و شهر نيويورك فقط 200 خانوار از يهوديان افغان را در خود جاي داده است. نخستين كسي كه مهاجرت يهود افغان را به فلسطين آغاز كرده فردي به نام "ملا بنيامين " در سال 1892 بود.
بنابر اين گزارش، يهود افغان، همانطور كه "اسحق بن زوي " از روساي اوليه اسرائيل اعلام كرده است ويژگيهاي خاص خود را دارند اينان القاب ديني رايج ميان علماي مسلمانان افغان مانند ملاگردشي، ملاجان، ملاكويين و ملابنيامين براي خود استفاده ميكنند.
عجيب اين است كه اسحق لوي كه در ژانويه 2005 در كابل از دنيا رفت و به فلسطين منتقل شد تا در جبل زيتون دفن شود آيات قرآن را مانند حرز و دعا (تعويذ) مينوشت و به مشتريان افغان خود ميداد. پس از مرگ وي "زبلان سمنتو " سخنگوي گروه يهوديهاي افغان شد. زبلان در كنيسه يهودي زندگي ميكند كه 40 سال پيش در كابل پايتخت افغانستان ساخته شد و آرزو دارد كه او نقطه پاياني تاريخ اقليت يهود در خاك افغانستان را به نام خود ثبت كند ولي آيا وي موفق ميشود يا اينكه صهيونيسم ميتواند صفحه تازهاي رقم بزند و دوباره تاريخ افسانهاي جديدي خلق كند؟
يهوديسازي قبايل افغانستان، راهي براي نا امن كردن خاورميانه
الجزيره در ادامه تصريح كرد، رژيم صهيونيستي با دو هدف در صدد جعل انساب قبايل افغاني و منسوب كردن آنان به اقوام يهودي است.
الجزيره با اشاره به تلاش رژيم صهيونيستي براي هويتسازي و جعل هويت يهودي نوشت: عادت و رسمي در قبايل افغان وجود دارد كه بر اساس آن هر قبيلهاي نسب خود را به يك پيامبر يا يك نماد بزرگ تاريخي منسوب ميكند. داستاني در ميان قبايل پشتون و نسبت آنان به يكي از سبطهاي بنياسرائيل وجود دارد و ميگويد كه بختنصر پس از كشتار وسيع آنان، آنها را در كوههاي غور در غرب افغانستان اسكان ميدهد و سيد جمالالدين [اسعدآبادي] مشهورترين فردي است كه از اين افسانه سخن ميگويد: محل زندگي خود را به يادبود سرزمين خود در خاك شام، غور ناميدند و همچنين به بغتو ناميدند كه تغيير يافته بختو منسوب به بختنصر است. سپس جمعيت آنان افزايش يافت و بر منطقه حاكم شدند و ميان آنان و يهوديان ساكن سرزمينهاي عربي مراسلات و نامهنگاريهايي بود.
الجزيره افزود: زماني كه يهوديان عرب وارد اسلام شدند... "افغانها جماعتي از امراي خود را [نزد آنان] فرستادند و در ميان آنان فردي بود به نام قيس كه با چهل و هفت واسطه به يكي از سبطهاي بنياسرائيل و با پنجاه و پنج واسطه به ابراهيم (ع) منسوب بود. "خالد "[؟] آنان را به نزد رسول خدا (ص) برد و اين جماعت افغان مشمول عنايت پيامبر شدند و پيامبر قيس را مشمول عنايت خاص خود كرد و او را عبدالرشيد خواند و به او لقب امير داد و اعلام كرد كه وي شايسته اين لقب است زيرا وي از نسل امراي بنياسرائيل است ". ولي كوچكترين مشابهتي بين زبان پشتو، زبان افغانها و زبان عبريها وجود ندارد.
الجزيره افزود: بله اعتقاد آنان به اين امر با توجه به بُعد مسافتي كه بين سرزمين آنان و مقر اسرائيليهاست و وجود مكاني به نام "خيبر " در سرزمينشان شايد موجب پديد آمدن اين تصور شده است كه اين روايت درست است (افغاني، تتمهالبيان ص 17-19 چاپ الموسوعات، مصر 1901)
جنگ نسب ها
بشيرالانصاري نويسنده مقاله در ادامه با اشاره به روايت مذكور مينويسد، داستاني كه افغاني در كتاب خود اشاره كرده است براي نخستين بار در دربار جهانگير، سلطان مغول در سال 1613 م. در هند و به دست نعمتالله هروي مؤلف كتاب "مخزن افغاني " ترويج شده است.
اين كتاب كه باستانشناسان و مورخان و سياستمداران صهيونيست، گمشده خود را در آن پيدا كردند چنان محل سرمايهگذاري صهيونيسم قرار گرفته است كه ديگر ارزش علمي خود را از دست داده است. علاوه بر اين، كتاب مذكور در فضاي دشمني و رقابت حكومتهاي مغول در هند از يك سو و رقابت برخي از قبايل پشتون مانند "يوسفري " و "ختك " از سوي ديگر نوشته شده است.
به نوشته الجزيره، به استناد اين داستانها گروهي از صهيونيستها سندي جعلي و ساختگي به زبان انگليسي با نام "در جستجوي قبايل گمشده "، خلق كردند كه از قبيلهاي يهودي و گمشده سخن ميگويد كه در گذرگاه خيبر در مرز افغانستان و پاكستان مستقر شده است و سپس اسلام آورده و به نام پشتون معروف شده است. اين گروه صهيونيست سپس اين سند جعلي را به مراكز صهيونيستي ارائه و آن را در شبكههاي تلويزيوني اسرائيل و غير آن به نمايش گذاشتند.
بنابر اين گزارش، سپس خاخام الياهو ابيحايل به ميدان آمد و به روزنامه صهيونيستي يديعوت آحارونوت اعلام كرد كه وي بقاياي ميراث و خون يهوديان را در رگهاي طالبان مشاهده كرده است.
وي همچنين مدعي ميشود كه نام "رباني " تحريف نام يهودي "رابين " است و بر همين اساس خواستار تقويت اين ارتباط خوني و سرمايهگذاري بر آن شد. مشابه چنين مقالهاي در روزنامه صهيونيستي هاآرتص نيز منتشر شده است.
الجزيره به تلاشهاي سياسي رژيم صهيونيستي براي خلق هويت ساختگي براي قبايل افغانستاني نيز اشاره كرد و نوشت: تلاشهاي سياسي براي اين امر در اقدام وزارت خارجه اسرائيل به اعطاي بورس تحصيلي "شهناز علي " پژوهشگر زن هندي در مسائل علم ژنتيك نمود يافت. فردي كه از خون اعضاي قبيله پشتون ساكن در شهر "لكنهو " هند نمونهبرداري كرد تا با همكاري پژوهشگران اسرائيلي در مركز اسرائيل "تخنيون " در شهر حيفا رابطه ژنتيك پشتونها و قبايل گمشده يهودي را بيابد. علاوه بر اين فردي هندي به نام "ناوراس افريدي " ومنسوب به يكي از قبايل مدنظر رژيم صهيونيستي وجود دارد كه وي نيز براي طرح كشف ريشههاي يهودي درقبيله خود بورس تحصيلي دريافت كرده است.
خلق كانون بحران در قلب آسيا
الجزيره در ادامه به هدف ديگر رژيم صهيونيستي از خلق هويت جديد در افغانستان و منسوب كردن آنان به قبايل يهودي اشاره ميكند و مينويسد يكي ديگر از اهداف خلق هويت، ايجاد نقطهاي بحراني و اختلافي در افغانستان و منطقه، براي سوء استفاده از آن در مواقع ضروري است.
الجزيره نوشت: اگر برخي ملتها و نژادها براي جذب افراد تلاش ميكنند، صهيونيسم جهاني براي صيد همه قبايل دنيا كر بسته است. آنچه درباره ارتباط قبيله پشتون با قبايل يهود گفته ميشود چيزي جز تحريف حقايق تاريخي و تحريف عرق و نژاد وتاريخ سازي نيست.
همانطور كه سيدجمالالدين [افغاني] گفته است، كوچكترين ارتباطي بين زبان پشتو و زبان عبري نيست همانطور كه "جيمز درمستتر " زبانشناس فرانسوي كه تحقيقات بسياري در حوزه زبانهاي افغانستاني دارد، اعتقاد دارد كه زبان پشتو از اصالت آريايي سرچشمه گرفته است و هيچ ارتباطي به زبانهاي سامي ندارد. درمستتر كسي است كه خود متولد شده از پدر و مادري يهودي است.
الجزيره تصريح كرد: همانطور كه "اسحق بن زوي " از رؤساي اوليه اسرائيلي ذكر كرده است يهوديهاي افغان همه و بدون استثنا به زبان فارسي سخن ميگويند زباني كه روزگاري زبان ارتباطي ساكنان منطقه از آسياي ميانه تا شمال چين و قلب هند و منطقه وسيع خاورميانه بوده است.
نويسنده مقاله افزود: تاريخنگاران افغانستان اتفاق نظر دارند كه پشتونها از قبايل آريايي (سيدبهادر شاه، پشتونها در آئينه تاريخ) هستد. تصور نميكنم كه پژوهش علمي كه در مركز اسرائيلي تخنيون و براساس كشف رمز ژنتيكي پشتونها در جريان است بتواند اشتراكي در ژنهاي پشتونها و يهود بيش از آن اشتراكهاي عمومي چيزي بيابند كه ميان يهود و پسر عموهاي آنان از اعراب فلسطين كه روزانه منازل آنان بر سر كودكان شيرخوارشان خراب ميشود وجود دارد.
بنابر اين گزارش، پس از بازگشت مهاجران اروپايي از اسرائيل به كشورهاي اصلي خود، دولت عبري زبان تلاش ميكند تا اعضاي قبايل فقير جهان سوم را در ماموريتي كه تحمل آن براي اروپاييها دشوار است به فلسطين اشغالي جذب كند. "جعفر هادي حسن " پژوهشگر امور اسرائيل معتقد است كه سازمان "شابي اسرائيل" توانسته است برخي از افراد قبايل پشتون را يهودي كند و به اسرائيل مهاجرت بدهد تا وظيفه مراقبت از مرزهاي اسرائيل و راهها و حدود و ثغور آن را بر عهده بگيرند. همچنانكه اين سازمان اكنون تلاش ميكند تا آداب دين يهود را به زبان پشتو ترجمه و آن را ميان افراد اين قبايل توزيع كند.
الجزيره تصريح كرد: طرح صهيونيسم جهاني اين است كه قبايل پشتون را براي كاشت تخم اختلاف ديني و نژاد و دودستگي به دو گروه يهودي و غيريهودي تقسيم و پشتوانهاي راهبردي براي دولت اسرائيل ايجاد كند تا با خلق كانون بحران در قلب آسيا مقدمات درگيريهاي قبيلوي را در منطقه فراهم كند.
نويسنده در پايان تاكيد كرد: دو دهه پيشين شاهد پديدهاي به نام "اعراب افغان " بود كه اين امر منبع نگراني شديدي براي اسرائيليها شده بود. آيا صهيونيسم جهاني با "صنعت يهود افغان " خود در حال پاسخ دادن به اين پديده است و خطاب به ملتهاي منطقه ميگويد: اين پاسخ آن؟
0 نظرات: