دوست عزیز به وبلاگ حقیقت ایمان خوش آمدید
امید است که از مطالب موجود در این وبلاگ استفاده بهینه نموده و با نظرات خویش ما را در جهت پیشبرد هر چه بهتر آن یاری نمایید.
این وبلاگ از تمامی مطالب مفید و سودمند شما استقبال میکند. لطفا مطالب خود را به آدرس ایمیل زیر برای ما ارسال نمایید:

hamid.ma66@yahoo.com
۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۱, سه‌شنبه
از مدتها بدين سو، حرف هاي از طريق مردم به گوش ميرسيد كه رسانة انگليسي بي بي سي، به صورت يك جانبه در خدمت اهل تشيع افغانستان قرار دارد. اين حرفها را مردم از آن جا مطرح ميكردند كه مي ديدند اكثر گزارشگران اين رسانة انگليسي، كه در افغانستان مشغول كار هستند، معمولا متعلق به گروه شيعه بوده و در خدمت انتشار افكار و آراي اين فرقه قرار دارند و عمدا براي برجسته ساختن نقش اين فرقه در افغانستان از طريق گزارشهاي فرهنگي و سياسي و اجتماعي كه از داخل افغانستان تهيه ميكنند، مصروف فعاليت اند، نمونه اين گزارشگران ، مانند علي سليمي ، .هارون نجفي زاده و.... هستند كه اگر به گزارشهاي خبري و فرهنگي و اجتماعي افغانستان كه توسط اينان تهيه ميشود توجه نماييد، مينگريدكه گويي افغانستان كشوري با اكثريت شيعه و مخصوصا هزاره است كه هر جا نامي از افغانستان برده ميشود، حتما بايد چهره اي از قوميت هزاره در قطار اول آن به چشم آيد. اما اين گونه حرفها را مردم كمتر مورد توجه قرار ميدادند، و عده يي بر اين نظر بودند كه اين گونه گزارشها بدون آگاهي مقامات مسئول بي بي سي و با اِعمال نفوذ اهل تشيع در درون اين كانون خبري، انجام ميشود و خيلي اهميت ندارد، تا اينكه اخيرا از طريق تلويزيون بي بي سي مردم افغانستان شاهد گزارشي بودند كه توسط يكي از خبرنگاران زن افغان به نام ناجيه غلامي در داخل تهيه شده بود، اين گزارش ماهيت پليد و زشت اين رسانة انگليسي را كاملا هويدا كرد و نشان داد كه اين رسانه انگليسي اساسا و با آگاهي كامل، در خدمت پروژة فرهنگي و اجتماعي فرقة شيعه قرار داشته و با استفاده از عناصر شيعه يي كه به خدمت گرفته است، براي برجسته سازي نقش شيعه در افغانستان و برعكس كمرنگ كردن حيثيت و اعتبار اهل سنت شب و روز مصروف فعاليت است.

حرف از ناجية غلامي بود، بلي! معلوم شد كه اين زن هويت باختة افغان، كه اكنون از فرهنگ و كلتور افغاني خود شرم كرده و با زبان و لهجة ايراني در تلويزيون بي بي سي بلبل زباني ميكند، شيعه يي دو آتشه است كه هر چند تحت تاثير فرهنگ غرب چادر و حياي خود را به كناري گذاشته است اما در مجال تعصب و تعلق مذهبي هنوز هم به همان كيش شيعه گري خود پايبند و متعهد است و به عنوان عنصري فعال براي استفادة متقابل تمام وجود خود را در خدمت انگليس قرار داده چنانكه انگليس نيز با وي در اين جهت كاملا همسو و همنواست.

اين زن، در سفر اخير خود به افغانستان، گزارشي از پيشرفت انترنت در افغانستان ارائه كرد، كه 98 فيصد محتواي گزارشش، به صورت دربست و مستقيم! به فعاليتهاي انترنتي شيعه در افغانستان اختصاص داشت، از اين ميگذريم كه امري فاقد اهميت است، اما آن چه كه براي مردم افغانستان خصوصا جامعة مسلمان هرات غير قابل تحمل بود و عواطف و احساسات بسياري را جريحه دار كرد، گندي بود كه از ناحيه اين زن، در هرات به وجود آمد و فضاي هرات را متاسفانه متعفن ساخت. صورت واقعه به اين صورت بود كه مشار اليه، در جريان گزارش شيطاني خود، در روز جمعه وارد مسجد جامع بزرگ هرات يعني مسجد( محمد الرسول الله ) شده و از آن جا گوشه اي از سخنان واعظ بزرگوار مسجد جامع در بارة مفاسد رسانه يي و مشكلات اخلاقي كه رسانه ها براي مردم به وجود آورده اند، را ضبط كرده و اين سخنان را از طريق تلويزيون بي بي سي قسمي به صورت معكوس به دنيا گزارش كرد، كه گويي ، واعظ مسجد جامع بزرگ هرات، بر ضد پيشرفت هاي انترنتي و پديده هاي مدرن امروز، سخنراني ميكند و مردم را از نزديك شدن به اين پديده هاي علمي باز ميدارد! و سپس اين زن، به سراغ مسجد صادقيه در هرات رفته و در آن جا مصاحبه اي را با يك تن از آخند هاي شيعه در حالي به نمايش ميگذارد كه آخند شيعه در كنار كامپيوتر نشسته و از مفاد و اهميت انترنت و كامپيوتر به مردم صحبت ميكند و سپس به كافي نيتهاي خانواده گي اهل تشيع در هرات ميرود تا به زعم خود به دنيا نشان دهد كه مردم شيعه از آخند گرفته تا عوام كالانعام شان چقدر با فرهنگ و با تمدن اند كه با كامپيوتر و انترنت سر و كار دايم دارند و اين اهل سنت اند كه رهبران شان نيز دشمن علم و دانش و تكنولوژي بوده و چيزي از اين مسايل سر در نمي آورند! و نتيجه آن كه دنيا براي رسيدن به اهداف خود بايد بالاي شيعه در افغانستان سرمايه گذاري كنند كه اكنون در تمام اين زمينه ها حرف اول را ميزنند! نه اهل سنتي كه دشمني و بي علاقه گي شان با هر چه كه به نام تمدن و مدرنيته است كاملا واضح و آشكار است!

به همه حال آفتاب تا اخير پشت ابر نمي ماند، واقعيتها آشكار تر از آن است كه با اين گونه تحركات موذيانه بتوان از تحقق آن ها جلوگيري نمود، مردم افغانستان همه چيز را خيلي خوب ميدانند، و نقش اين رسانه ها را نيز براي رسيدن به اهداف پليد شان به خوبي درك ميكنند.

چيزي كه مهم است اين است كه رسانة بي بي سي در ميان مردم افغانستان با توجه با سابقة دور و درازي كه مردم افغانستان با انگليس دارند، رسانة شناخته شده است و مردم ما ميدانند كه انگليسها با اين گونه حركات خود در پي چه هستند،و يقينا كه آنان به هدفي كه براي خود تعيين كرده اند هرگز نميرسند، و افغانها اين درس را سابق نيز به آنان داده بودند، اكنون نيز حكايت همان است، بهتر است بيش از اين گندم بي مزد آرد نكنند، و به فكر نان باشند كه ميگويند، خربزه آب است!

اما اهل تشيع افغانستان بايد خود را به اين گونه ريسمان هاي پوسيده به چاه آويزان نكنند و از اين فكر بدر آيند كه با چنين مستمسكهاي عنكبوتي ميتوانند، بر يك امت غلبه حاصل كنند! اين گونه تحركات شيطان صفتانة غربي كه اكنون شيعه از عراق گرفته تا افغانستان، با آن خود را كاملا همآهنگ كرده اند، به جز از نفرت و كينه اي كه به زودي از جايي سرباز ميكند چيزي به منفعت آنان نمي افزايد، بهتر آن است كه شيعه مطابق به وزن خود، خود را بشناسد، و موقف خود را درك كند و دست از فزون خواهي آن هم در كشوري مانند افغانستان كه هيچ كارش قابل پيش بيني نيست باز دارد، چه اينان به عنوان يك اقليت و قناعت به حقي كه شايستة آن بودند، سالهاست كه در اين كشور زنده گي مسالمت آميز با ساير مردم افغانستان داشته اند و اكنون نيز ميخواهند كه با اين مردم در اين سرزمين زنده گي كنند، براي اين زنده گي چشم شان بايد به واقعيتهاي جامعة باشد كه در آن به سر ميبرند نه خواب و خيال هاي كه ديگران براي ايشان ديده اند! آري از قديم گفته اند: در بستر اين رود خانه، خس و خاشاك ها ميروند و اين ريگ است كه ميماند!

7 نظرات:

فروغ از هرات گفت...

كاملا مشخص و محرز است كه رسانه هاي غربي و استعماري در جهت پيشبرد اهداف خود دست به هر كاري ميزنند و براي اينكه بتوانند برنامه هاي خود را در كشورهاي اسلامي پياده كنند به اختلافات مذهبي دامن ميزنند. اما مطمئنا اين برنامه هاي آنان با هشياري ملت هاي مسلمان خنثي شده و دست آنا بيش از پيش براي همه رو شده و چهره كريهشان افشا خواهد شد

كمال گفت...

من فكر ميكنم كه شيعه ها از همون اول هم با دشمناي اسلام روي هم ريخته بودند تا يك ضربه كاري به پيكر دين بزنند و فرقي هم براشون نداره كه ايران باشه يا افغانستان يا عراق يا هر جاي ديگه دنيا
من از خدا ميخوام كه ريشه شون رو بكنه

احمد گفت...

آقا كمال به نظر من حرفاي شما ساخته و پرداخته ذهنتونه و تصورات واهي خودتون رو نوشتين اگه يه نگاهي به واقعيت بندازين مي بينين كه فعلا تنها كشوري كه توي دنيا مقابل آمريكا و اسرائيل و ساير استعمار گرا ايستادگي ميكنه همين حكومت ايرانه كه از قضا شيعه هم هست در ضمن يه نگاهي هم به حكومتهاي سني بندازين تا معلوم بشه كه كي دستش با استعمار توي يه كاسه است

عبدالقادر گفت...

خب من بايد در جواب احمد آقا بگم كه احمد آقا اين كه ايران در مقابل كشورهاي استعماري استادگي ميكنه به خاطر اين نيست كه ضد استعماري هست بلكه فعلا منافع ايران ايجاب ميكنه كه چنين موقفي داشته باشه چرا كه همين ايران پشتيبان شيعه هاي عراق و افغانستان هست و اتفاقا همين شيعه ها بيشترين همكاري و معاونت را به آمريكايي ها و اشغالگران دارند و اگر به تاريخ هم نگاهي بكنيد مي بينيد كه اكثر جنبش هاي آزادي خواهي در سرزمين هاي اسلامي توسط اهل سنت ايجاد و رهبري شده و نبايد فراموش كنيم كه شيعه قبل از نيز به جامعه اسلامي خيانت كرده و همانا همكاري خواجه نصير با هلاكو و قتل عام مردم بي گناه بغداد به دست مغول هست

احمد گفت...

عجيبه!!! عبدالقادر گرامي شما ظاهرا يك مطلب مهم را فراموش كرديد و اونم اينه كه اگه جنبش هاي آزادي خواهي در خيلي از كشور هاي اسلامي توسط اهل سنت ايجاد و رهبري شده به خاطر اينه كه مردم اون سرزمين ها سني هستند و ثانيا جنبش هاي آزادي خواهي در ايران به رهبري اهل تشيع هم كم نيستند چرا كه ايران تنها كشور با اكثريت شيعه هست به طور نمونه عرض ميكنم:‌ مبارزه دليران تنگستان عليه انگليس ها، مبارزه مردان جنگل و ميرزا كوچك بر عليه روسها،‌ مبارزه مشروطه خواهان بر عليه نظام خود كامه شاهي توسط مصدق،‌و از همه مهمتر مبارزه امام خميني و ايجاد انقلاب اسلامي.در ضمن مقاومت حزب الله در مقابل اسرائيل و حمايت همه جانبه جمهوري اسلامي از قيام هاي آزادي خواهانه حماس در فلسطين و مسلمانان بوسني و افغانستان هم فراموش نشه و اينكه ناگفته نمونه كه خواجه نصير براي پيشگيري از كشتار بيش از حد مردم به هلاكو نزديك شد و الا چه فجايعي كه اتفاق نمي افتاد فقط يه كم مطالعه كنيد همه چيز رو خواهيد فهميد

كريم گفت...

به نظر من اين بحث ها آب به آسياب دشمن ريختن هست و به جاي اينكه اين بحث ها را بكنيم همانطور كه خودتان گفتين اگه نگاهي به تاريخ بندازيم مي بينيم كه دشمن بدون توجه به شيعه و سني بودن هميشه مسلمان ها را مورد تهاجم قرار داده و حالا بايد كه با اتحاد و همدلي نقشه هاي شوم دشمن را عليه مسلمين خنثي كنيم- زنده باد اسلام

افشار از افغانستان گفت...

در جواب احمد آقا بعد از سلام بايد بگويم كه احمد جان عزيز! مطلب آن دوست عزيز اين نيست كه در ايران كدام مبارزة ملي به راه نيافتاده بلكه منظور عبدالقادر آن است كه در طول حيات اسلام! توجه كنيد! اسلام! هيچ حركتي به جز حركت تخريبي توسط اهل تشيع بر ضد اسلام به راه نيافتاده ! حركتهاي را كه شما اشاره كرديد در داخل ايران حركتهاي ملي بودند نه اسلامي! و اين كه شما از حركت خميني به عنوان حركت اسلامي نام مبيريد امت آن را نه عنوان حركت اسلامي بلكه حركتي شيعي ميپذيرد و حمايت آن از لبنان و فلسطين و بوسني و افغانستان هم نود و نه درصد براي حمايت و انتشار شيعه است نه براي اسلام! توجه داشته باشيد كه در طول تاريخ متاسفانه اهل تشيع به بهانة اين كه اقليت اند، هميش در تحت حمايت كفار خود را قرار داده و بر ضد اهل سنت جنگيده اند نمونه اش همين عراق اكنون است و نيز همكاري شيعه در افغانستان با جريان اشغالگري . شما توجه كن در طول دوران خونين انقلاب اسلامي افغانستان مگر چند فيصد شيعه بر ضد روسها فعال بودند؟آن هم براي اسلام! آن مزاري كه به دست طالبان كشته شد، بپرسيد چند عمليات ضد روسي انجام داد به جز تحكيم پايه هاي حزب وحدت شيعه در افغانستان واستفاده از موقعيت ها . حالا اينها مثال است : همنوايي فاطميهاي مصر با صليبي هاو جنگ با نورالدين زنگي، همنوايي ، صفويها با صليبيها و جنگ با عثمانيها، همنوايي آن مردك پست شيعه با هلاكو و همراهي در فتح بغداد و .... حالا اين ها به كجا و مبارزة سيد احمد بريلوي در هند بر ضد انگليس به كجا، اينها به كجا، حزب الله به كجا و حركت عزالدين قسام به كجا، اين به كجا و حركت عمر مختار در الجزاير به كجا، اين به كجا و حركت اخوان المسلمين به كجا برادر من حقايق را نگاه كنيد و بعدا به دفاع برخيزيد. معذرت از طول سخن.