دوست عزیز به وبلاگ حقیقت ایمان خوش آمدید
امید است که از مطالب موجود در این وبلاگ استفاده بهینه نموده و با نظرات خویش ما را در جهت پیشبرد هر چه بهتر آن یاری نمایید.
این وبلاگ از تمامی مطالب مفید و سودمند شما استقبال میکند. لطفا مطالب خود را به آدرس ایمیل زیر برای ما ارسال نمایید:

hamid.ma66@yahoo.com
۱۳۸۹ دی ۲۱, سه‌شنبه

نوشته: جواد حميد
مناسبات سياسي و اقتصادي و فرهنگي افغانستان با ايران در طول تاريخ معاصر كشور ما يعني حد اقل از آغاز قرن هژدهم ميلادي، كه كشور خراسان توسط قزلباشان فارسي صفوي مورد اشغال قرار گرفته بود، تا دورة فارسيهاي قاجاري كه قسمتهاي بزرگي از خراسان يا افغانستان فعلي به همكاري انگليستان و روسيه به كام كشور فارس يا ايران كنوني فرو برده شد، تا به اكنون كه رژيم رافضي شيعه در اين كشور حاكم گرديده است، بر پاية محكم و نيك استوار نبوده بلكه هميشه دولتهاي حاكم در ايران با سياستهاي خصمانه نسبت به مردم ما ،دست به اعمال خائنانة و واقعا نامردانة! بسيار برده اند.
نميخواهيم براي تبيين اين بحث خيلي به عمق قضاياي تاريخي وارد شويم و فقط نگاهي به اوضاع امروزين در كيفيت روابط ميان اين دو كشور ميتواند همة نگفته ها را به زيبايي براي ما بيان نمايد...


البته قبل از وارد شدن به بحث اصلي بايد خاطر نشان سازم كه منظور از شيعه در اين بحث همة شيعيان افغان نيست و منظور از قوم هزاره همة هزاره هاي وطن دوست و زحمت كش نيستند بلكه آن عده از شيعيان و هزاره هاي مطمح نظر ما هستند كه مصالح دين و دنياي خود را به مصلحت بيگانگان ميدانند و خود را در بست در خدمت فكر و تحقق اهداف دولتمردان ايراني قرار داده و ذليلانه تناب برده گي و خود فروختگي آنان را به نام مذهب به گردن خود آويخته اند و به اين ذلت آشكار افتخار هم ميكنند در حالي كه زمامداران ايراني كوچكترين ارزش و بهايي به آنان قايل نيستند و در حد يك ابزار پست از ايشان براي مقاصد خود كار ميگيرند!!
در طول دوران جهاد اسلامي در افغانستان در حالي كه ملت نجيب اين سرزمين، در سنگر هاي مقاومت و جهاد مصروف دفاع از كشور و منطقه براي جلوگيري از نفوذ روسها به سمت خاور ميانه بود، دولت ايران دست به تشكيل و ايجاد نيروهاي شيعه در افغانستان زده و با تبليغ تعصب و ترويج فرهنگ تشيع غاليانة رافضي، اقليت شيعة افغان مخصوصا هزاره ها را براي كسب امتيازات مذهبي آيندة بر ضد ملت افغانستان تجهيز و آماده ميكرد.
تنظيم هاي هفت گانه مجاهدين كه مركز شان در پاكستان بود، بديل سازي شد و هشت تنظيم شيعه افغاني تحت حمايت مستقيم مالي و لوژستيكي و سياسي ايران، در اين كشور ايجاد گرديد.
ادامة اين حمايت مذهبي از شيعيان تا به امروز به خوبي در كشور ما عيان است كه اثرات آن را به صورت بسيار واضح در ساحات سياسي و فرهنگي و حتي اقتصادي ميتوان ديد، به گونه كه حتي امروز نيز در شرايطي كه كشور افغانستان توسط صليبيهاي غربي به اشغال در آمده است، ايران با سازش با دشمنان خاك افغانستان و نوكران صليبي آنان، فقط و فقط به فكر تامين منافع مذهبي تشيع غاليانة خود و سرسپرده گانش در كشور ماست و طوري كه شاهديم علاوه بر كمكهاي رسمي كه به حكومت نامنهاد صليبي كرزي در كشور ما ميكند، از پرداخت رشوت و پركردن دهان اين نوكران اجنبي نيز با دالر هاي باد آورده كه مربوط به ملت مظلوم ايران است ، خود داري نميكند و اين همه براي آن است تا اين حلقات در مقابل جناياتي كه ايران با فرستادن ادوات جنگي و آدم كشي به افغانستان براي تحقق خواستهاي مذهبي خود مرتكب ميشود مهر سكوت بر لب نهند و در مسير آنان مانعي ايجاد نكنند.
جالب است بدانيم كه تلاشهاي مذهبي دولت ايران نسبت به افغانها به صورت بسيار پلان شده دنبال ميشود و قصد ايران براي تسلط فرهنگي و اقتصادي و سياسي كامل شيعه در افغانستان آينده رقم خورده است.
اكنون نوكران و مزدوران رژيم ايران، در داخل مراكز قدرت افغانستان جاي گرفته و همه ساله كساني مانند خليلي و محقق و محسني و انوري و .... ده ها نفر از مزدوران خود را براي بورسيه هاي تحصيلي به سوية عالي به ايران ميفرستند تا فردا به عنوان متخصص به كشور بازگردند و اهرمهاي فرهنگي افغانستان را در دست بگيرند و اين در حالي است كه معدود محصلان سني كه در ايران مصروف درس هستند، با اعمال فشار هاي مذهبي عوامل رژيم ايران در داخل دانشگاه هاي آن كشور مواجه هستند كه آنان را به سمت مذهب رافضي غالي اثني عشري دعوت ميكنند و از هيچ نوع توهين مذهبي نسبت به آنان دريغ نميورزند.
پلانهاي نفوذي ايران بالاي افغانستان به شكل گسترده در حال توسعه است، چنان كه هر روزه براي شيعيان با هزينه هاي هنگفتي كه از ايران ميرسد، مدارس و مكاتب و حسينه ها مانند مدرسة خاتم الانبياء در كابل و پوهنتونهاي قلابي در ولايات و مكاتب فرمايشي فراوان و نيز مراكز اقتصادي و فرهنگي و بالخصوص رسانه اي مختلف از جمله مطبوعات و راديو و تلويزيون جديد راه اندازي ميشود و اين ها همه علاوة جابجايي نفرات شيعه مخصوصا هزاره هاي خود فروخته و غالي به همكاري غرب، در سطوح مختلف اداري از بخشهاي نظامي و امنيتي و حتي تحصيلات عالي و ديگر بخشها در افغانستان است.
و همه ميدانند كه از طريق اين مراكز فتنه انگيز، يك سر به حريم ارزشهاي اعتقادي و مذهبي اهل سنت توهين روا ميدارند و به پخش خرافات در مين مردم مي پردازند. نمونه بارز ما در اين بحث ميتواند اشاره به تلويزيون مزدور تمدن در افغانستان باشد كه كاپي تلويزونهاي رافضي ايراني در كشور ماست و اكنون همزمان با پخش سريال تلويزيوني به نام مختار نامه در ايران ، در افغانستان نيز توسط اين چينل رافضي در افغانستان پخش ميشود و در آن طوري كه همگان ميدانند به اصحاب رسول الله صل الله عليه وسلم ، ازجمله شخصيت نامدار تاريخ صدر اسلام جناب عبدالله ابن زبير رضي الله عنه ، آشكارا توهين ميكنند. و جاي تاسف بسيار است كه از جامعه اهل سنت افغانستان هيچ صداي اعتراضي به اين گستاخي آشكار تا به حال بلند نشده است!!
و علت آن نيز معلوم است، اكثر علماي افغانستان دهان هاي شان توسط روافض با پول ايران بسته شده است از جمله رهبران كساني مانند رباني و سياف و ديگران نيز تناب مزدوري اين رژيم پست و خرافي را به گردن آويخته اند و اكنون در كابل شوراي را به نام شوراي وحدت و همبستگي؟؟ ايران راه اندازي كرده است كه اين خائنان همه در آن عضويت دارند و در اين شورا كساني به نماينده گي از ملت افغانستان اشتراك ميكند كه اصلا هيچ صلاحيتي براي اين كار ندارد و از اين خائنان براي تطبيق پلانهاي رافضه مزدور وار كار گرفته ميشود.
جالب اين جاست كه اگر در افغانستان كوچتكتري صداي از طرفي براي افشاي اين دسيسه هاي صليبي ، يهودي و رافضي بلند شود، شيعيان گلو مي در ند و تمام بوق هاي شان به صدا در مي آيد اما وقتي علنا خود به ساحت اعتقادات ما بيشرمانه توهين ميكنند، هيچ اعتراضي به گوش نميرسد!! كه البته اين واقعيت تلخ در حقيقت تاثير نفوذ ايران را در سطوح مختلف در كشور ما نشان ميدهند.
بايد اين زنگ خطر را به مردم كشور خود به صدا در بياور يم كه ، نفوذ اداري هزاره هاي غالي در افغانستان به حدي است كه هزاران تن از اين اجيران ايراني كه به نام متخصص به گونة قلابي از ايران با مدارك مختلف دكتورا و فوق ليسانس و ... وارد كشور شده اند ، هم اكنون در مهم ترين و حساس ترين بخشهاي اداري دولتي افغانستان جابجا شده اند از جمله بخشهاي كامپوتري كه مهم ترين اطلاعات دولتي را در خود جاي داده است اكنون در اكثر ادارات را در دست دارند و اطلاعات مهم كشوري را ساعت به ساعت به رژيم ايران گذارش ميكنند.
هدف نهايي حكومت ايران، از اين تلاشها فقط و فقط رسيدن به اهداف مذهبي است كه سرلوحه تلاشهاي اين كشور در افغانستان است و هرگز دولت ايراين براي مصلحت ورفاه ملت افغانستان حتي نيم قدم هم حاضر نيست كه بر دارد.
نمونة اخير اين بد نيتي خاينانه ، توقف تانكرهاي نفتي ملت افغانستان است كه با استفاده از حق ترانزيت كه جزئي از حقوق بين الدول ميباشد ميبايست ازخاك ايران وارد كشور ما گردد.
اما دولت ايران علاوه بر اين كه خود يك ليتر مواد سوختي را اجازه نميدهد كه از آن كشور به افغانستان صادر شود ، اكنون اين موادي را كه تجار افغانستان از كشور هاي ديگر خريداري كرده و ميخواهند از طريق ايران به كشور ما انتقال دهند نيز اجازة دخول به افغانستان نميدهد.
اما اگر تاجرهاي افغان خواسته باشند كه مثلا پفك نمكي و يا مواد بي كيفيت غذايي و يا ساير مواد ايراني را وارد افغانستان كنند، به ساده گي براي شان اجازه اين كار را ميدهد و حتي طوري كه در هرات مردم شاهدند كوشش هماره دولت ايران براي تخريب شهرك صنعتي و ورشكست كردن آن و تشويق تاجران افغان براي سرمايه گذاري در ايران و حتي دست زدن به ترور و ناامني هاي ديگر نيز ادامه دارد تا هميش مردم ما نيازمند تامين ابتدايي ترين وسايل از اين كشور باشند.
اخيرا مردم افغانستان شاهدند كه تلاشهاي ايران براي جلوگيري از استفادة بهتر از منابع آبي در كشور ما چقدر بالا گرفته است و حتي يكي از دلايل تقويت نيروهاي مخالف دولت افغانستان توسط ايران ايجاد مزاحمت فقط در راستاي پيشرفتهاي اقتصادي افغانستان ميباشد. و حتي اخيرا طوري كه حدس زده ميشود، شاهديم كه رژيم ايران وزيرخارجه خود را به خاطر عدم موفقيت وي در جلوگيري از امضاي قرار داد چهار جانبه ميان هند و پاكستان و تركمنستان و افغانستان براي انتقال خط لولة گاز از طريق افغانستان به هند و پاكستان، از كار بركنار كرد!
خوب اكنون سوال اين است كه ما چه نيازي به رابطه با چنين كشوري داريم؟
ملت افغانستان كوچكترين نيازي به رابطه با چنين كشوري كه به جز در پي زيان ما نيست ندارد. سفارت و كنسولگري هاي اين كشور به جز جاسوسي و پخش مزخرفات و مديريت مداخله ايران در افغانستان، ديگر چه وظيفه اي در خاك ما دارند؟
ميماند آن چند مليون نفري كه اكنون در ايران از دوران مهاجرت باقي اند.آنان بهتر است كه به كشورخود بيايند سي مليون جمعيت اكنون در اين جا زنده گي ميكند اين هم دو مليون ديگر!
اكنون از بابت اقتصادي شايد بيست فيصد نياز بازار افغانستان به ايران مشهود باشد، و از اين بابت اولا ضرر ما به مراتب از منفعت ما بيشتر است چرا كه من مطمئن هستم مانند مورد كانتينرهاي نيمروز كه كسي لايش را ديگر بالا نكرد! هزاران كانتينر مواد آدمكشي توسط رژيم ايران ازهمين مرزهاي رسمي تا كنون به نام بار تجارتي وارد كشور شده و باز هم خواهد شد!! و ثانيا آيا شركتهاي تجارتي وابسته به سپاه پاسداران و ديگر وابسته گان رژيم ايران از اين معاملات بيشتر نفع ميبرند يا ما؟ و ثالثا رفع اين نياز بيست فيصدي با توجه به تعميق روابط ما با كشور هاي مانند پاكستان و هند، آيا نميتواند به ساده گي ممكن گردد!
اظهرمن الشمس است كه اين كار به سادگي آب خوردن ممكن است، اما براي انجام اين كار شرافتمندانه ، مرداني ضرورت است كه از ملت خود نماينده گي كرده بتوانند و عزت را بشناسند و غيرت را تجربه كرده باشند تا آن را به منصة اجرا بگذارند!
حال سوال اساسي تر آن است كه مگر جناب كرزي كه خود شخصا، از دست رژيم ايران رشوت دريافت ميكند و خود ميخواهد تا وزيراني جاسوس شناخته شده مانند، عصمت اللهي را به عنوان وزير تحصيلات عالي در كشور معرفي كند!! و حتي بعد از اين كه توسط شورا راي نمي آورد، او را به عنوان مشاور خود در امور اداري كشور؟ را مقرر ميكند!! و نيز وزيران بيكفايت و دزدي كه اكثرا هر يك به گونه اي تحت تاثير اين گونه روابط با اين رژيم منحوث قرار دارند، ميتوانند دست به چنين اقدام شرافتمندانه اي به نفع ملت خود بزنند؟!
منتظريم نظرات خواننده گان محترم خود را در اين مورد بدانيم.


5 نظرات:

عصمت گفت...

به راستي هم كه تا به حال هيچ استفادة مثبتي از رابطه خود با ايران نبرده ايم و اين كشور به جز مشكل تراشي ديگر هيچ كاري در راستاي پيشرفت كشور ما ايجاد نكرده است.
اما در بارة آن اهدافي كه نوشته ايد بايد گفت كه ايران كور خوانده است و به جز تسريع روند تصفيه شيعه در افغانستتان اين گونه كارها هيج نفعي ندارد.
اشغال خارجي تا به كي ميتواند در افغاستان ادامه پيداكند؟بلاخره اين مردم افغانستان اند كه تصمميم ميگيرند . شيعه ها بايد خيلي هوشيار باششند و حساب خود را از هواداران خميني جدا كنند در غير آن ان شاءالله مانند خاشاك از افغانستان جاروب ميشوند.

خالد گفت...

سريال مختارنامه بزرگترين توهين به اصحاب پيامبر ماست و ما آن را محكوم ميكنيم و تلويزيون پاپي صفت تمدن رافضي رامتوجه خواهيم ساخت كه توهين به اهل سنت يعني چه؟
در ضمن سكوت علماي اهل سنت را نيز در اين باره محكوم ميكنيم.مگر اين علماي نامنهاد افغاسننان خبر ندارند كه علماي مصر و سعودي چه موضعي در برابر اين سريال گرفته اند.
و حتي علماي ايران نيز آن را محكوم كرده اند . چرا بايد اجازه بدهيم شيعه اين قدر پررو شود؟

sohrab گفت...

ان شاءالله گوش پاپيهاي خميني را در افغانستان ميبريم كه ديگر نان ما را نخورند و براي ديگران عوعو كنند.

ناشناس گفت...

با تشكر ازنويسنده عزيز كه تمام واقعيت ها را نوشته اند وايكاش همه ي مردم ما اين احساس وطن دوستي ومفهوم خاك وطن را بدانند اگر شيعه ويا سني هستيم ايكاش بنام افغان زندگي ميكرديم نه با آب ونان اغيار بيگانه انهم بيگانه ي مضر ودشمن كه مانند گرگ دندان هايش رابجان اين ملت تيزكرده است . آري نويسنده عزيز من هم مانند شما اين احساس اززماني كه خودم را شناخته ام سراغ دارم وهميشه رنجم اينست چرا مردم ما خاصتا انانيكه مزدور ايران ويا پاكستان ميشوند وتار پود اين كشور را بفروش ميرسانند اين همان ايران صفوي است اين همان دشمن ديرينه است كه امروز درداخل كشور ما ازاقشار محروم نهايت استفاده را به نفع خويش نموده است وهميشه بنام مذهب بنام دين وبنام اين وآن جاسوساني را گماشته است درداخل شهرهرات شما زماني متوجه اين امر ميشويد كه ساكنان اصلي هرات به حاشيه رفته اند وهزاره هاي غالي كه اغلبا براي وطن فروشي ونوكري ايران حاضرند تمام ولايت هرات را فراگرفته اند وپول هاي انگفت ازايران به ايشان ميرسد تا برايشان زمين وخانه بخرند وكرزي نوكر كرزي مزدور صليبي كرزي دست نشانده به داد مردم هرات اساسا گوش نميدهد چون ازمادر هزاره است واين برميگردد به يهودي ديگري بنام خليل زاد كه اساسا اين همه آشوب وفتنه را برپاه كرد ما فقط منتظرهستيم تا خداوند فرشتگان نجاتش را يكبار ديگربفرستد تا مزدوران ايراني صفت وغلامان حلقه بگوش را ازولايت هرات بيرون نماييم هرچند ساكنان اصلي هرات كسي بودباش ندارد واكثرا بخارج كشور مهاجرگرديده اند ولي حالا حاضريم كه اگرطالب ويا كسي ديگري بداد مردم هرات برسد چون ايران بيشرمانه گستاخانه وخصمانه هرات را مانند فلسطين اشغالي ساخته است

ناشناس گفت...

با تاييد نظرات عزيزان نظردهنده وهمچنان نويسنده محترم براستي ايران اززماني دست مداخله وگستاخي را شروع نموده كه به قول سردمداران يهودي صفت آنان ميخواهند مذهب شيعه را درتمام ممالك اسلامي برقدرت برسانند اما چون راه شان غلط است نه تنها كه خودشان مدفون خواهند گشت بلكه شيعه ها را درهركشوري به كشتن ويا هم فراري خواهند داد ايران كشوري است كه تنها منافع شيعه را درافغانستان جستجو ميكند وجاسوساني را كه دردم قونسلگري هاي ايران مشاهده ميكنيد كه هرهفته هرروز هرساعت بنام پاسپورت تجارت ويا زيارتي مخصوصا ويزه ميگرند فقط اشكارا براي ايران جاسوسي ميكنند ودولت مزدور كرزي با بي تفاوتي اين عملكرد قونسلگري هاي ايران را نظاره ميكند وشرم باد بركرزي كه نامش نام افغاني هم دستهاي ايران اززيربغلش هويدا گشت وبراستي انانيكه خيلي سنگ پشتونيزم وپشتونخواهي وافغانا يا پتان را سرميدهند حالا ديگرچي ميگويند ؟ مزدور آنهم مزدور ايران ؟ به قول معروف ضرب المثلي است كه ميگويند اگر گو ميخوري گوي پلو خور را بخور نه ازشوربا خور را