دوست عزیز به وبلاگ حقیقت ایمان خوش آمدید
امید است که از مطالب موجود در این وبلاگ استفاده بهینه نموده و با نظرات خویش ما را در جهت پیشبرد هر چه بهتر آن یاری نمایید.
این وبلاگ از تمامی مطالب مفید و سودمند شما استقبال میکند. لطفا مطالب خود را به آدرس ایمیل زیر برای ما ارسال نمایید:

hamid.ma66@yahoo.com
۱۳۸۹ بهمن ۱, جمعه
 ايران را ميتوان كشور خرافات نام نهاد.


خرافه گرايي، متاسفانه به دليل شرايط نا مناسب سياسي و اقتصادي تبديل به يكي از بزرگترين معضلات اجتماعي در اين كشور گرديده است كه مع الاسف روز به روز در حال گسترش است.


عدم وجود اعتقاد صحيح ديني، و عدم آگاهي كامل اجتماعي از مباني اصيل اسلامي و جلوگيري از تبليغ و رشد مكتب اصيل و انسان ساز اسلام در اين كشور، موجب گشته است كه شيادان و دكانداران مذاهب خرافي رفض و صوفيگري و عرافي و كف بيني وحتي اعتقادات زردتشتي و مسيحي و بهايي و ... در اين مملكت پيروان زياد تري پيدا كرده و بازار اين گونه خرا فه هاي دين سوز و عقل ستيز را بيشتر از بيش براي استفاده سود جويان گرم و گرمتر سازد....



اكنون كه دكانداران مذهب خرافي رافضه در ايران براي دومين بار بعد از دوران سياه و خرافه پسند حكومت صفوي بر اريكه قدرت اين كشور نشسته اند، و اين بار دست شان نيز براي چپاول سرمايه هاي ملت ايران از بابت فروش منابع نفتي و تجاري اين كشور كاملا بازتر است و همچنان زمينه براي مدرن ساختن بازار خرافات نيز از گذشته بيشتر مساعد، مي بينيم كه روند رشد خرافات نيز سير بسيار تندي تري به خود گرفته و همه امكانات اقتصادي و رسانه اي دولتي براي پرورش و بذر تخم خرافه در دلهاي مردم به كار گرفته شده و فعال گرديده اند.


يكي از نماد هاي برجستة اين خرافه گرايي مسجدي به نام جمكران است كه در آن چاه هاي قرار دارد و ادعا شده است كه امام زمان شيعيان در آن رفت و آمد دارد!!


مطلب زير براي بيان اين حقيقت به حد كافي گوياست كه آن را تقديم خواننده گان محترم وبلاگ حقيقت ايمان ميكنيم اميد است كه موجب انتباه مومنان گردد و بيش از اين ايمان خود را با اين گونه مزحزفات غارت شيطان ننمايند


ایران در چاه جمکران






از ماه تا چاه


ایران در چاه جمکران


الاهه بقراط


اگر اطلاعات «موثق علمی و تاریخی» درباره این چاه می خواهید، به سایت جمکران، که روستایی است در نزدیکی قم، رجوع کنید! در آنجا نمونه های «علمی» بسیاری در مورد بیمارانی که با «مالیدن» خود به زنجیر مسجد جمکران «شفا» یافته اند و پیروزی معجزه آسای «سپاه اسلام» در فلان عملیات جنگی علیه عراق بر اثر دعای فلان ملا خواهید یافت. افسوس که برای این نوع «علم» جایزه نوبل وجود ندارد وگرنه جمهوری اسلامی هر سال برنده می شد. اعتراف می کنم برای نوشتن این مقاله مجبور شدم مزخرفاتی را بخوانم که در شرایطی غیر از سلطه جمهوری اسلامی در ایران هرگز نمی خواندم. مطالبی که نثر الکن آنها خواننده را به یاد آن آخوند در «چرند و پرند» دهخدا می اندازد که می خواست یک نامه عربی را به فارسی ترجمه کند. گمان نمی کنم این نوع مطالب مانند «حلیة المتقین» ملا محمد باقر مجلسی و «توضیح المسائل» ملا روح الله خمینی می توانستند هرگز مصرف دیگری جز خنده و مزاح داشته باشند. جای بزرگانی مانند میرزا فتحعلی آخوندزاده و میرزا آقاخان کرمانی و احمد کسروی و علی دشتی خالی که ببینند چگونه ایران را هنوز و همچنان در چاه خرافات فرو می برند و چگونه ایرانیان از شوخی روزگار از عکس «امام سیزدهم» در ماه به تصویر جعلی «امام دوازدهم» در قعر چاه دخیل بسته اند. واقعا چرا خرافه پرستان به اندازه دروغگویانی که آنان را به خرافه پرستی دعوت می کنند، ذره ای از موهبت عقل برخوردار نیستند؟!


از ماهِ بلاهت


مسجد جمکران در سال 1379 یعنی سه سال پس از آغاز ریاست جمهوری محمد خاتمی و در پناه دولت و مجلس «اصلاحات» برای نخستین بار صاحب تولیت شد و طرحی برای گسترش آن در دستور کار قرار گرفت که به یک هزار و دویست میلیارد ریال اعتبار نیاز داشت. از آنجا که تهیه همه مبلغ از سوی دولت ممکن نبود، تصمیم گرفته شد از منبع پردرآمد خرافه پرستی استفاده شود. به همین منظور ابتدا یک چاه و سپس چاه های بیشتری در اطراف مسجد اولیه حفر شد! زائران «عریضه» های خود را در چاه های جداگانه زنانه و مردانه می اندازند و برای این حد از بلاهت خود که احتمالا به ژرفای همان چاه جمکران است، دویست تومان هم دستی می دهند. جمع این مبلغ به دلیل هجوم حماقت سر به میلیون ها تومان می زند. از من نخواهید به خرافات، حماقت و بلاهت عوام زیر نام «اعتقادات مدهبی» احترام بگذارم و از این راه حقه بازی و فریبکاری «دکانداران دین» (اصطلاح احمد کسروی) را که در ایران حکومت می کنند تأیید کنم. این را هم بگویم که «عوام» الزاما شامل بیسوادان و لایه های فرودست اجتماع نمی شود. می توان با سواد، مهندس، دکتر و تحصیل کرده اروپا و آمریکا بود، به فرادستان جامعه تعلق داشت و حتی مدعی سکولاریسم، فمینیسم و سوسیالیسم و همه چیزهای مدرن بود، ولی همزمان شعوری عامیانه و خرافه پرست داشت. و البته می توان بی سواد و تنگدست بود ولی جزو «عوام» نبود. عقل و خرد موهبتی است که از علم و ثروت و ایدئولوژی و عقاید سیاسی حاصل نمی شود. بلکه خیلی ساده باید آن را داشت تا نه به ماه چشم دوخت و نه در چاه افتاد.


تا چاهِ حماقت


آوازه چاه جمکران و «کرامات» یا «معجزات» آن از مرزهای ایران فراتر رفته است. سید حسن نصرالله رهبر گروه تروریستی حزب الله لبنان چنین نقل می کند: «یک دفعه به همراه شورای حزب الله لبنان محضر مقام معظم رهبری [ علی خامنه ای] بودیم. اوج سختی و تنگنای ما بود و خیلی به حزب الله سخت می گذشت… ایشان به ما امید دادند و فرمودند: …من در اداره امور کشور بعضی وقتها حل مسائل برایم دشوار می شود و دیگر هیچ راهی پیدا نمی شود به دوستان و اعوان و انصار می گویم که آماده شوید به جمکران برویم، راه قم را پیش می گیریم و راهی مسجد جمکران می شویم».


به همین منظور و برای «اداره امور کشور» یکی از نخستین مصوبات «دولت امام زمان» اختصاص یک اعتبار ده میلیارد ریالی برای ساختن غذاخوری و مهمانپذیر در اطراف مسجد جمکران بود. دومین اقدام دولت احمدی نژاد اختصاص پنج میلیارد ریال از اعتبار هزینه های پیش بینی نشده برای ایجاد شبکه خط آهن و ریل به سوی این مسجد بود و در سومین اقدام، ده میلیارد ریال باز هم از محل هزینه های پیش بینی نشده به تکمیل پروژه تفریحی – خرافی چاه جمکران اختصاص یافت.


«طرح جامع» این مسجد که در دست اجراست، در مساحت 250 هکتار پیاده می شود و شامل پنج شبستان، چندین ساختمان اصلی، چهارده گلدسته اصلی، هشت دروازه، ساختمان های اداری، چندین پارکینگ سرپوشیده و سرویس بهداشتی و حمام است که تنها برای «فاز اول» آن 980 میلیارد ریال هزینه برآورد شده که تا کنون حدود 39 میلیارد ریال آن خرج شده است. دم و دستگاه مسجد جمکران مانند دیگر بنیادهای جمهوری اسلامی که بر اقتصاد کشور چنگ انداخته اند به یک امپراتوری تبدیل شده که دهها بخش مختلف در آن سازمان دهی شده اند تا با سرمایه ای عظیم و پشتکاری بی همتا به خرافات در میان مردم دامن بزنند.


در «دفتر کرامات» این مسجد خبر شفای بیماری و رفع مشکلاتی از این قبیل به چشم می خورد: بیماری های اعصاب و روان، دیسک کمر، روماتیسم، سرطان بدخیم، سکته مغزی، رفع مشکل شهریه طلاب، نجات سرنشینان هواپیمای مشهد و رفع مشکل نازایی! «امام زمان» از چاه جمکران یک تنه به رقابت با پزشکان، خلبانان، امدادگران و بانکهای کشور برخاسته است! راست گفته اند تا احمق در جهان است، مفلس در نمی ماند!


وقتی خبر انداختن «میثاق وزرای دولت با امام زمان» در چاه جمکران و حتی گزارش دقیق جلسه دولت پخش شد و ماجرای چاه بالا گرفت، آن را تکذیب کردند و گفتند می خواهند مردم ما را «خرافاتی» نشان دهند. ولی وقتی یک آدم ظاهرا عاقل نامه یا «عریضه» به «امام زمان» می نویسد، بعد چادر و کفش و کلاه می کند و به جمکران می رود، در صف می ایستد، پول می دهد و نامه اش را در یک چاه می اندازد و انتظار هم دارد که مشکلاتش حل شود، باید او را چه نامید؟


به یاد می آورم سالها پیش در درس فلسفه دانشکده علوم سیاسی برلین بحث بر سر «تولرانس» و بردباری بود. استادمان از باورها و ایمان سخن گفت و از دانشجویی پرسید چگونه برخی موضوعاتی را که به آنها باور دارد توجیه می کند؟ دانشجو که یک جوان سیاه پوست و محجوب بود با لبخندی حاکی از بی معنی بودن این پرسش پاسخ داد: «دلیلی ندارد اعتقاداتم را توجیه کنم. در انجیل چنین آمده و من انجیل را قبول دارم!» استادمان خندید و چیزی نگفت. او می دانست با «عقل» نمی توان به بحث «ایمان» رفت. ولی ماجرای چاه جمکران نه ایمان، بلکه همکاری شیادی و حماقت است. حتی عنوان «خرافه» هم برایش زیاد است.


از سوی دیگر، هنگامی که ساختار حقوقی به گونه ای است که احقاق حق گاه تنها با ارتکاب یک جنایت جدید ممکن است (قصاص)، هنگامی که ساختار اداری به گونه ای است که تنها «از ما بهتران» امکان ترقی و پیشرفت دارند (گزینش ایدئولوژیک)، هنگامی که ساختار فرهنگی به گونه ای است که پیش پا افتاده ترین فعالیت های اجتماعی به یک کار مخفی تبدیل می شود (محدویت های موجود برای زنان و جوانان)، هنگامی که ساختار اقتصادی به گونه ای است که فاصله بین فرودستان و فرادستان بیش از پیش نجومی می شود (فقر، بیکاری و عدم تأمین اجتماعی) عجیب نیست اگر چاه جمکران به اداره تأمین اجتماعی، بیمارستان، دادگستری و یا بنگاه زوج یابی و دفتر ازدواج و طلاق آن مردمی تبدیل شود که برآوردن آرزوها و حل مشکلات خود را نه در ساختار سیاسی و از حکومت و دستگاه دولت، بلکه در قعر چاه و از «صاحب زمان» می طلبند. برای انسان خردمند اما این عقل است که همواره «صاحب زمان» و راهنمای اوست. به راستی چگونه ملتی که زمانی به روشنایی نور و اوج آسمان ایمان داشت، این چنین در تاریکی چاه و قعر زمین فرو می غلتد؟


برای خرافات نیازی به «ایمان» نیست. تنها غیبت کبرای عقل لازم است. آن کسانی که بیست و هفت سال پیش تصویر «امام» را در اوج و ماه آسمان دیدند، همان روز در قعر چاه جمکران بودند و خبر نداشتند! تمام ایران در چاه جمکران فرو می شد و کسی را باکی نبود. انقلاب بود! انقلاب! بین آن ماهِ انقلاب تا این چاهِ خرافات فاصله ای نیست. از آن ماه، جز به این چاه، راه دیگری نبود.


http://www.alefbe.com






30 نظرات:

خالد گفت...

واقعا بلاهت در اين كشور بيداد ميكند.
اما اخيرا مردم ايران متوجه شده اند كه اين گونه خرافه هاهمه براي شيره ماليدن بر سر مردم بيچاره است. ولي جو فعلي به مردم ايران اجازه نميدهد صداي خود را بر ضد اين گونه خرافات بلند كنند چون دولت ايران به شدت از اين پروژه ها حمايت ميكند و جز اين راهي نيز ندارد.

فرهيخت گفت...

كتابها و گفتارهاي احمد كسروي در روزنامه پرچم را در پايگاه زير بخوانيد :
www.kasravi-ahmad.blogspot.com
در آنجا گفتارهايي درباره‌ي خرافات هست كه مي توانيد بخوانيد. آنزمان دولت هنوز به خرافه پروري آغاز نكرده بود.البته كوشندگان سياسي اي كه با خرافات نبرد كنند هم نبوده اند.

مسلم گفت...

خداوند روح شهيد بزرگوار و مظلوم و حامي حقيقت مرحوم كسروي را با شهداي صدر اسلام محشور فرمايد ، واقعا اين شخصيت والا مقام براي بيداري مردم ايران و نجات شان از چنگال سياه رفض و خرافات خدمات شايسته اي را انجام داد و من كتاب شيعه گري ايشان را خواندم و خواندن آن را به ديگران نيز توصيه ميكنم. اميد است كه روزي اين زحمات مخلصانه براي بيداري هرچه بيشتر ملت ايران و نجات شان از اين اختاپوس كثيف شيعه گري كاملا به ثمر رسد و ايران اسلامي به اصل و ريشه هاي واقعي خود برگردد. و دوباره مسير بزرگاني چون سعدي و حافظ و مولوي و عطار و امام مسلم نيشابوري و غزالي بر ملت ايران گشوده شود و پيروي ازاين سروران ملت ايران را سرفراز سازد واز اين ننگ بزرگ رافضه گري نجات دهد.

كااظم گفت...

اي واي! كي اين ملت ميفهمه كه اين آخوندا با دين ما چه كردند؟ چه جوري اعتقاد اصيل رو ازمون گرفتند و بجاش ايجوري افكارخريفو قالب كردند!
به خدا اگه زورم يه روزي برسه تا صدتاازي آخوندهاي كثيف و نكشم دلم خنك نميشه. اشاالله اين روز دير نيست ملت ايران با اينا حسابشو پاك ميكنه.
آقا خالد خوب نوشته كه ملت ايران ديگه گول ايجور خرافاتو نميخورند.

فاطمه گفت...

اي كاش ازين امام زداده ها هم كمي ميگفتيد، الان توي ايران هرجابري يك قبر هست كه ميگن امام زاده فلان توشه. و آخوندا به مردم ميگن برين اونجا و حاجات بطلبيد و اين مردم ساده و احمق هم ميرن اونجا و شمع روشن ميكنن و گريه وزاري كه اي امام زاده حاجات ما رو برآورده كن. و ايجوري مردمو از خدا دور ميكنن . و كسي از خودش نميپرسه كه اولا اين قدر امام زاده كجابوده؟! و دوما گيريم كه اينا امام و يا امام زاده باشند، اگر اينا مالك دنيا هستند اولا چرا مردند؟ و دوما پس خدا اينجا چه كاره است؟! و چرا بنده رو با خدا شريكش ميسازين؟ در كجاي قرآن داريم كه بايد از مرده طلب حاجات بكنيم و اونا ميتونن مشكلات ما رو درك كنن؟ واي از اين همه حماقت و ناداني!!

محسن گفت...

جالبه بدونين اخيرا نامة به دستخط امام زمان در جمكران براي مردم توزيع شده است!!!
و همين مردم براي به دست آوردن اون سرودست ميشكنن!!!!!!!!!!!

حكمت گفت...

به گفتة ما افغانها ميگويند ترب ها به ته جوال است! شما منتظر باشيد از اين جوال خيلي چيزهاي شگفتي آورترهم به در خواهد آمد. روزنة خرافات وقتي گشوده شد تبديل به شتررو هم ميشود!!!

Unknown گفت...

سلام

لازم دانستم دباره ذكر كنم كه امامان نمردند.

وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاء عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ

آيه ي 169 سوره ي آل عمران



شما به چه دليل به شهيدان ميگيد مرده؟

Unknown گفت...

سلام

يك سوال هم دارم...پيامبر صلي الله عليه و آله
جانشين تايين كرد يا نه؟


اگر كرد...پس كي بود؟


اگر نكرد...پس چرا ابوبكر عمر را جانشين معرفي كرد...
در مورد تايين عثمان براي جامشيني هم
در ويكي پديا هست كه:


بنوشته تاریخ یعقوبی عمر ابو طلحة بن زید بن سهل انصاری را بر این کار گماشت و گفت: اگر چهار نفر نظرى دادند و دو نفر مخالف شدند، آن دو نفر را گردن بزن و اگر سه نفر توافق کردند و سه نفر مخالفت نمودند، سه نفرى که عبد الرحمان در میان ایشان نیست، گردن بزن، و اگر سه روز گذشت و بر کسى توافق حاصل نکردند، همه ایشان را گردن بزن».[۳]

http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B9%D8%AB%D9%85%D8%A7%D9%86

Unknown گفت...

سلام
باز هم سوال ميپرسم...


در نهج البلاغه هم اسم شيعه بيان شده...پس چطور به شيعه توهين ميكنيد؟



( ومنه في ذكر السائرين إلى البصرة لحربه عليه السلام ) فقدموا على عمالي وخزان بيت مال المسلمين الذي في يدي ، وعلى أهل مصر كلهم في طاعتي وعلى بيعتي ، فشتتوا كلمتهم ، وأفسدوا علي جماعتهم . ووثبوا على شيعتي فقتلوا طائفة منهم غدرا ، وطائفة عضوا على أسيافهم فضاربوا بها حتى لقوا الله صادقين .

نهج البلاغة : من کلام له في الشکوي من قريش و ظلمهم له ، باب ومنه في ذكر السائرين إلى البصرة لحربه عليه السلام حديث 218.

آنان بر ماموران من و خزانه‏داران بيت المال مسلمين که در اختيار من بود و نيز بر اهل شهرى كه همه در اطاعت و بيعت من بودند وارد شدند، اجتماع آنها را برهم زدند و انديشه آنان را در باره من تباه كردند، بر شيعيان من حمله بردند، عده‏اى را ناجوانمردانه كشتند، ولى جمعى از ايشان دليرانه دست به قبضه شمشير برده و با آنان جنگيدند تا سرانجام صادقانه به ديدار پروردگار خود نايل آمدند و شربت شهادت نوشيدند .



از سايت موئسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=1317

Unknown گفت...

سلام

شما كه در حديث غدير ترديد نداريد
سوالي كه هست اين است كه آيا مولا به معني دوست است؟


معناي «مولي» به معناي «اولي» از ديدگاه اهل لغت

1 . الكلبي ، محمد بن السائب ، (متوفى 146 هـ)
2 . الفراء ، يحيي بن زياد ، (متوفاي 207هـ)
3 . أبي عبيدة ، معمر بن المثني ، (متوفاي 210هـ)
4 . الزجاج ، أبو اسحاق ، (متوفاي 311هـ)
5 . أبو بكر الأنباري (متوفاي 328هـ)‌‌‌
6 . أبو القاسم صاحب بن عُبّاد الطالقاني (متوفاي 385هـ)
7 . الدقيقي النحوي (متوفاي614هـ)
8 . إبن منظور الأفريقي (متوفاي 711هـ)
9 . أبو البقاء الكفوي (متوفاي 1094هـ)
10 . الحسيني الزبيدي (متوفاي 1205هـ)

«مولي» به معناي «اولي» از ديدگاه مفسران

1 . محمد بن اسماعيل بخاري (متوفاي 256هـ)
2 . أبو عبد الرحمن سلمي (متوفاي 412هـ)
3 . أبو القاسم القشيري (متوفاي 465هـ)
4 . علي بن احمد واحدي (متوفاي 468هـ)
5 . محمد بن فتوح حميدي (متوفاي 488هـ)
6 . ابن عطيه اندلسي (متوفاي 546هـ)
7 . بيضاوي (متوفاي 685هـ)
8 . أبو عبد الله قرطبي (متوفاي 671هـ)
9. نسفي (متوفاي 710هـ)
10 . علاء الدين خازن (متوفاي 725هـ)
11 . سعد الدين تفتازاني (متوفاي791هـ)
12 . فيروز آبادي ، متوفاي 817هـ)
13 . ابن عادل حنبلي (متوفاي880هـ)
14 . جلال الدين محمد بن احمد المحلي (متوفاي 854هـ)
15 . محمد علي شوكاني (متوفاي 1250هـ)
نتيجه

استنباط امامت از حديث غدير ، از ديدگاه علماي اهل سنت

1 . أبو حامد غزالي
2 . سبط ابن جوزي
3 . محمد بن طلحة شافعي (متوفاي 658هـ)
4 . ابراهيم بن سيار ،‌ معروف به نظام معتزلي (متوفاي 220هـ به بعد)



از سايت موئسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?frame=1&bank=maghalat&id=130



اگر رجوع كنيد به اين لينك و مطالب را ببينيد...اگر واقعاً دليلي بر رد امامت امام علي داريد بيان كنيد

khaled گفت...

جناب نجات سلام
- اگر امامان كه به نظر شما شهيد شده اند،نمردند، پس چرا زنان شان بعد از ايشان عروس ميشوند؟ چرا براي شان غذا نميدهيد؟ چرا آنان را در قبر گذاشته و بالاي شان خاك ريخته ايد؟
خدا براي پيامبر خود كه خيلي مقامشان از مقام امامان بالاتر است ميفرمايد: انك ميت و انهم ميتون!!! تو ميميري و آنان نيز ميميرند.
و ميفرمايد : كل نفس ذائقة الموت!! هر نفسي چشندة مرگ است!
حالا تو آمده و با چند رافضي مسخره كساني را زنده مي انگاري و فكر ميكني در صلاحيتهاي خداوند هم ايشان نقش دارند آيا اين عقيدة تو برخلاف نص صريح قرآن نيست؟كمي تامل كن و نگاه كن كه وقتي رافضي دست به تاويل ميبرد چه فسادي بزرگي را در نظر دارد تا در عقيده مسلمان به وجود آورد!!
پس آن زندهگي كه خدا از آن ياد كرده يك زندهگي معنوي است كه آن را نميتوان با زنده گي دنيا قياس كرد و آنان را مانند دوران زنده گي شان در امور دنيا موثر و قابل دانست!! چنان كه گفتم ميبيني كه تمام روابط و قوانين زنده گي و شرعي در مورد آنان از ميان ميرود يعني زنان شان عروس ميشوند و مال شان تقسيم ميگردد پس روابط مادي شان با عالم كاملا گسسته است!! و اما از كيفيت زنده گي معنوي شان هم ما و تو هيچ خبري نداريم. و هيچ سندي موجود نيست كه آنان را شريك خدا در كار ها معرفي كرده باشد!
- و اما پيامبر جانشين مستقيم تعين نكرد ولي تلويحا حضرت ابوبكر را به مردم معرفي نمود و تمايل خود را نسبت به خلافت ايشان با انتساب ايشان به عنوان امام نماز مسلمين كه وظيفة شخص خود پيامبر بود به مردم نشان داد.
اما بايد گفت كه كار زعامت و رهبري امت اسلامي هرگز با وصيت به پيش نميرفت و اين كار را پيامبر به خود امت واگذار فرمود تا به هر طريقي كه خواستند براي خود رهبر تعيين نمايند و چنان كه ديديم در صدر اسلام هم شيوة تعيين زعامت مختلف بود و امروز هم ميتواند به شيوه هاي گوناگون اين كار انجام گيرد و در اين راه امت اسلامي به بن بست مسخرة رافضه از قرن سوم هجري مواجه نشده اند كه وقتي حضرت حسن عسكري وفات كرد و فرزندي از ايشان باقي نماند ، به دروغ به ايشان فرزندي قايل شدند كه امروز رافضه او را يك دم در چاه جمكران ميجويند و يك دم در سرداب سامرا!!!
- و اما در مورد شيعه بايد گفت كه شيعه اگر به معني پيرو باشد اين اصطلاح در قرن اول هجري در دورة خلافت حضرت علي به ميان آمد كه مردم به شيعة علي و معاويه تقسيم شدند!! و مااهل سنت نيز خود را به اين حساب شيعة علي ميدانيم اما بحث ما شيعة رافضي است كه جزگروهك هاي ضال و مضل است و افكاري دارد مانند امامت الهي و عصمت و مهدويت و اين خرافات ديگر...
- و اما جواب خود در موضوع غدير را ميتواني در مطلب غدير به روايتي ديگر و حقيقت غدير مشاهده كني.
- و در بارة امامت سيدنا علي رضي الله عنه هيچ مومني شك ندارد ايشان يكي از امامان شاخص و برجستة امت اسلام هستند
كه امت اين وظيفة سنگين را بر دوش ايشان گذاشت و ايشان نيز با كمال اخلاص و امانت داري به دوش كشيد تا زماني كه به فيض شهادت نايل شد. اما آن امامتي را كه ما نمي پذيريم ميتواني حقيقت آن را در مطلب امامت شيعه عين ايمان يا عين كفر ملاحظه كنيد.

Unknown گفت...

سلام
-من آيه اي از قرآن نشان دادم...مسلمانان در سلام نماز خطاب به پيامبر سلام ميدهند..اگر شما پيامبر را (خيلي عذر ميخوام) ناشنوا و مرده ميپنداريد پس چرا در نماز خطاب به ايشان سلام ميدهيد؟ آيا شما امام حسين شهيد را مرده ميپنداريد؟ آيا شما امام علي شهيد را مرده ميپنداريد؟
ايشان شهيدند شما صريحاً ميگيد بهشون مرده

وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاء عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ

-شما فكر ميكنيد جانشين تايين نكرد؟ اگر نكرد و تنها غير مستقيم پيشنهاد داد مسلماً ابوبكر هم بايد (غير مستقيم) پيشنهاد ميداد...شما از كجا منظور پيامبر را دانستيد؟ خودش كه به عقيده ي شما نگفت...و فكر ميكنيد غير مستقيم پيشنهاد داد..شما بايد ثابت كنيد پيامبر چنين منظوري داشت.


-شما تايين كنيد كه فكر ميكنيد شيعه از عبدلله بن سبا آمده يا از دوران صفوي؟ وقتي دلايلي از كتب تاريخي آورديد و ثابت كرديد انشاء الله بعد...

Unknown گفت...

سلام در مورد غدير هم من اون روايتي كه نشان دادم را بايد رد كنيد...بعد...

Unknown گفت...
این نظر توسط نویسنده حذف شده است.
خالد گفت...

آقا نجات لطفا جواب شما در بخشهاي ديگر داده شده است . لطفا كمي در فهم مطالب دقت كنيد. من به شما گفته بودم كه شهدا اگر زنده اند زنده گي آنان در نزد خداست و معنوي است نه حيات مادي!
برايت چندين آيت قرآني نوشتم كه در آن تصريح شده است كه مرده ها نميشنوند اما متاسفانه شما استثناء قايل ميشويد. حالا خوب است كه براي اين استثناء شما دليل خود را ارائه كنيد.
خدا به پيامبر ميفرمايد : انك ميت و انهم مييتون يعني تو ميميري و آنان نيز ميميرند.
و باز ميفرمايد: و ما انت بمسع من في القبور . يعني كساني را كه در قبر هستند نميتواني بشنواني.
حالا از تو مي پرسم آيا پيامبر و علي و ابوبكر و فاطمه و... در قبرها هستند يا نه؟ پس نظر به آيت قرآن آنان نميشنوند و نميدانند و نمي فهمند و براي ما كاري كرده نميتوانند. چرا اين حقيقت را نميخواهي قبول كني .
وقتي ميگويند رافضي مشرك است يعني همين .
چون شما مرده ها را زنده مي پنداريد و آنان را صاحب طلاحيت در كار هاي خدا مي دانيد. و فكر ميكنيد براي شما ميتوانند كمك برسانند و آنان در كار ها شريك خدا هستند.
لطفا بيشتر توجه كن.
وقتي ميگويي شهيد زنده است يعني حكم زنده گان را دارد من از شما پرسيده بودم پس چرا آنان را در قبر ميگذاريم و چرا پس از آنان مال شان ميان مردم تقسيم ميشود و زن شان به عقد ديگري در مي آيد؟

نجات گفت...

سلام...

آقاي خالد، شما ابتدا بايد العان روايت را بتونيد رد كنيد...همينطور كه نميتونيد بگيد جواب شما در بخش هاي ديگه داده شده...


پس آيا در اين صورت منم بگم جواب شما در سايت www.valiasr-aj.com داده شده؟
پس اگر اينطوريه چرا وبلاگ ساخته ميشه..گفته ها تكرار ميشه فرضاً كه رفتم در قسمت هاي ديگه هم گفتم...نتيجتاً آيا اونجا هم ميگيد جواب شما در قسمت هاي ديگر داده شده؟ كدام قسمت است كه اون همه روايت را رد كرده در وبلاگ شما هست و منم ازش خبر ندارم...اگر واقعاً مخصوصاً‌ به سوال بالا پاسخ دادين لطفاً لينك بدين اگر نه همينجا پاسخ بدين...





داشتن مقبره يعني شهدا نميشنوند؟
پيامبر هم مقبره دارد و مسلمانان بعد از تمام شدن نماز خطاب به پيامبر سلام ميدهند...اگر اينطور است كه ميگيد چرا با اين كه فكر ميكنند نميشنوند به پيامبر سلام ميدهند؟

Unknown گفت...

سلام

اگر نميشنوند پس چرا مرده را تلقين ميدهند؟

خالد گفت...

آقا نجات سلام. بسيار خوب من درجا پاسخ شما را ميدهم اما شما لطفا همينجا بمانيد و هرچه ميخواهيد بپرسيد اما چند سوال مطرح نكنيد يك يك بپرسيد تا به نتيجه برسيم بعد سوال ديگر خود را مطرح كنيد.
عزيز من! مسلمان يعني كسي كه به امر خدا و به دستور خدا و پيامبر تسليم باشد. پيامبر با خود قرآن آورد و مكلف به تبليغ قرآن در بين مردم بود و وظيفة ديگري نداشت. پيامبر ما صل الله عليه و آله وسلم ميفرمايند : هر وقت از من به شما حرفي گفتند كه مخالف قرآن بود به ديوارش بكوبيد. اين حرف را ديگر بزرگان نيز گفته اندو حرفي متفق عليه است. قرآن ميگويد:و ما انت بمسع من في القبور.يعني تو كساني را كه در قبر هستند شنوانيده نميتواني!
يعني كسي كه در قبر است اساسا قابليت شنيدن را ندارد. براي اين كه تمام اسباب و لوازم حيات مادي از او سلب شده است و او ديگر به دنيا تعلقي ندارد تا حرفي بزند ويا حرفي بشنود.
پس آن چه در نزد الله است غير آن چيزي است كه در نزد من و توست و آن حالت با اين حالت كاملا متفاوت است.
و باز براي شما گفتم كه : اصحاب پيامبر در زمان حيات شان در نماز ميگفتند : السلام عليك ايهاالنبي. يعني سلام بر تو اي پيامبر. اما بعد از وفات ايشان ميگفتيم: السلام علي النبي. يعني سلام بر نبي اكرم صل الله عليه وسلم.
لذا اين بدان معني نيست كه ما پيامبر را زنده تصور كنيم و صاحب چشم و گوش مادي.
و باز براي شما گفتم كه رافضيها اين روايت را قبول دارند كه پيامبر در قيامت وقتي مي بيند كه تعدادي از مردم را به سمت دوزخ مي برند ميفرمايد : خدايا آنان اصحاب من بودند؟ خدا ميگويد: تو نميداني كه بعداز تو چه كردند.
كه اين حادثه مربوط به جريان ارتداد است.
و در مورد تلقين برايت گفتم كه اين روافض هستند كه به مردة خود تلقين ميكنند ، اصل تلقين بايد در لحظات پايان زند گي باشد كه با ايمان بميرد نه بعد از مرگ!!
حالا شما اگر مسلمانيد و به فكر ايمان خود هستيد در عوض تمسك به اماماني كه مرده اند ، به خدايي تمسك بجوي كه زنده است و هرگز نمي ميرد و صدايت را ميشنود و ترا دوست دارد و هر مشكلي داشته باشي آن رافقط او برآورده كرده ميتواند نه كس ديگري.
اميدوارم بيش از اين ديگر به اين بحث نپردازيد چون اين همه دليل اگر نتواند شما را هدايت كند ديگر گفتگو باشما بي فايده است و روز آخرت من بر شما گواه هستم كه پيام خدا و رسول را به شما رساندم اما شما دست از شرك و بت پرستي باز نداشتيد و الله بر اين گفتگوي ما گواه است .

نجات گفت...

سلام...


شما پاسخ اين سوال را بدهين:





فَکَيْفَ إِذَا جِئْنَا مِن کُلِّ أمَّةٍ بِشَهِيدٍ وَجِئْنَا بِکَ عَلَى هَؤُلاء شَهِيدًا

سوره ي نساء آيه ي 41


پيامبر اگر ارتباطش با اين دنيا قطع شده و نميبيند و نميشنود...چطور بر امت ها گواه خواهد شد؟







اين روايت مورد قبول شما هست يا نه؟



1- صحیح البخاری ج1/ص448

باب المیت یسمع خفق النعال

1273 حدثنا عیاش حدثنا عبد الأعلى حدثنا سعید قال وقال لی خلیفة حدثنا بن زریع حدثنا سعید عن قتادة عن أنس رضی الله عنه عن النبی صلى الله علیه وسلم قال العبد إذا وضع فی قبره وتولی وذهب أصحابه حتى إنه لیسمع قرع نعالهم أتاه ملكان فأقعداه فیقولان له ما كنت تقول فی هذا الرجل محمد صلى الله علیه وسلم

هنگامی که بنده در قبر قرار داده شد و یارانش از او روی گرداندند در حالیکه او صدای پای تشییع کنندگانش رامی شنود دو ملک می ایند و از پیامبر سوال می کنند.



از وبلاگ سلف صالح
http://salafi.blogfa.com/post-21.aspx



حالا توجيه شما چيست؟

نجات گفت...

سلام در مورد اون روايت هم منتظر پاسخ درگاه پاسخگويي هستم تا نمايش بدم....اما فعلا شما توجيهي در مورد اون حديث بياريد

khaled گفت...

آقاي نجات :در مورد آيت مبارك:
فَكَيْفَ إِذَا جِئْنَا مِن كُلِّ أمَّةٍ بِشَهِيدٍ وَجِئْنَا بِكَ عَلَى هَؤُلاء شَهِيدًا.41
يَوْمَئِذٍ يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُواْ وَعَصَوُاْ الرَّسُولَ لَوْ تُسَوَّى بِهِمُ الأَرْضُ وَلاَ يَكْتُمُونَ اللّهَ حَدِيثًا ﴿42﴾. ترجمه: پس چگونه است زماني كه از هر امتي گواهي بياوريم و تو را نيز گواه بر آنان بياوريم.

آن روز كسانى كه كفر ورزيده‏اند و از پيامبر [خدا] نافرمانى كرده‏اند آرزو مى‏كنند كه اى كاش با خاك يكسان مى‏شدند و از خدا هيچ سخنى را پوشيده نمى‏توانند داشت (42)
اين آيت خيلي زيبا وواضح است اما نه به منظور رساندن هدف باطل رافضة مشرك.
بلي هر پيامبر شاهدي بر كاركرد امت خود و مخاطبان خود است و فردا در قيامت در حضور الله به آن شهادت ميدهد. و پيامبر مانيز گواهي بر امت خود و مخاطبان خود هستند. اين گواهي به آن معني است كه رسول الله پيام الهي را به مردم رسانيد و با آنان با كتاب الله اتمام حجت كرد. آيت 42 اين مفهوم را با وضاحت بيان ميكند كه كافران و آناني كه در برابر پيام پيامبر عصيان كردند و ميكنند آرزو ميكنند كه اي كاش خاك بودند؟ چه آن كافراني كه در عصر پيامبر بودند و چه كافراني كه اكنون قرآن حجت را بر آنان تمام كرده و الله بر آنان گواه است. براي اين كه بهتر متوجه شويد اينك آيت ديگري را به شما مي نويسم كه در آن حضرت عيسي عليه السلام ميفرمايد:
مَا قُلْتُ لَهُمْ إِلاَّ مَا أَمَرْتَنِي بِهِ أَنِ اعْبُدُواْ اللّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ وَكُنتُ عَلَيْهِمْ شَهِيداً مَّا دُمْتُ فِيهِمْ فَلَمَّا تَوَفَّيْتَنِي كُنتَ أَنتَ الرَّقِيبَ عَلَيْهِمْ وَأَنتَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ [المائدة : 117] من به آنان چيزي جز آن چه تو به من دستور داده بودي نگفتم آن اين كه فقط براي الله بنده گي كنيد كه رب من و شماست!! و من بر اين امر مادام كه در بين شان بودم گواه هستم!! اما آن گاه كه مرا ميراندي تو فقط بر آنان نگهبان بودي و تو گواه بر هر چيز هستي!!)
و اين آيت بسيار واضح روشن ميسازد كه پيامبران تا وقتي ميدانند كه در بين مردم هستند، اما وقتي مردند مابقي احوال مردم را فقط و فقط الله ميداند و بس كه او بر همه چيز الي الابد محيط و شهيد است.

اكنون مينگريم كه شهادت انبياء حق است و آن شهادتي است كه در نزد الله براي اداي رسالت خود و رساندن آن به مردم ميدهند و ما شهادت ميدهيم كه نبي اكرم صل الله عليه وسلم رسالت الهي را به ما به صورت كامل رساند و در اين راه هيچ سستي و اهمالي نكرد و دين را كامل به ما تسليم نمود.
َيَوْمَ نَبْعَثُ فِي كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيداً عَلَيْهِم مِّنْ أَنفُسِهِمْ وَجِئْنَا بِكَ شَهِيداً عَلَى هَـؤُلاء وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَاناً لِّكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ [النحل : 89] (روزي كه از هر امتي از خود شان گواهي بر انگيزيم، و تو را نيز بر آنان گواه قرار دهيم . و ما قرآن را را براي بيان هرچيز برايت فرستاديم كه هدايت و رحمت و بشارتي است براي مسلمانان.) پس دانستيم كه و ظيفة پيامبر ما رساندن اين پيام بود و او اين پيام الهي را كه اكنون در ميان ماست و براي همة عالميان حجت است به صورت كامل براي ما رساند و در اين راه هيچ كاستي از پيامبر ما صل الله عليه وسلم ديده نشد و ما بر اين امر گواه هستيم. و اكنون ما نيز مسئوليت داريم تا همين پيام توحيدي قرآن را به همه جهانيان برسانيم و برآنان گواه باشيم. و من آقاي نجات فرداي قيامت بر تو گواه خواهم بود كه برايت گفتم ، فقط الله را عبادت كن و فقط از او استمداد بجوي و فقط براي او بنده گي كن و بس.و براي الله شريكاني در بنده گي مقرر نكن كه از زيانكاران خواهي شد. و اين پيام همان پيام سرور ما جناب محمد الرسول الله و همه اصحاب و اهل بيت پيامبر ماست . خدا گواه من و توست كه من حق را برايت گفتم اين كه ميشنوي يانه به خودت مربوط است.
و اما در مورد آن حديث : منظور اين است كه به مجرد مردن انسان ، اين پرسش از او صورت ميگيرد! و منظور اين نيست كه صاحب قبر ميشنود. چرا كه بسياري از مردم هستند كه قبري ندارند و يا بالفرض اگر بر سر قبري هميش كساني باشند و از آن دور نشوند آيا او مورد سوال قرار نميگيرد؟
قرآن براي بهترين ملاك است . و اين فرمودة قرآن را در نظر داشته باشد كه : و ما انت بمسع من في القبور. هرگز تو صاحبان قبر را شنوانيده نميتواني!

نجات گفت...

سلام
در اين مورد پاسخ به بخش نظر خواهي

"يك بيعت دو روايت"

ارسال كردم


اين لينك
http://www.blogger.com/comment.g?blogID=7140369057912362989&postID=5174139444149582758&page=1&token=1296353203216

نجات گفت...

سلام


شما جواب من را كه ميگيد در بخش هاي ديگر داده شده يا كپي كنيد يا لينك بديد نمايش داده بشه بررسي بشه...

پايگاه گفت...

با آنكه يكبار اين پيام را نوشتم ولي چون ديدم اينجا گفتگوهايي درگير شده ، براي نظم دادن به آنها و يافتن پاسخ مناسب دوباره نظرم را در زير مي نويسم :
كتابها و گفتارهاي احمد كسروي در روزنامه پرچم را در پايگاه زير بخوانيد :
www.kasravi-ahmad.blogspot.com

نجات گفت...

سلام

ان وبلاگي كه ذكر كرديد فيلتر هست...خواهش ميكنم اگر منظور شما استدلال و بحث با من است دليلتان را همينجا مطرح كنيد...


من دقيقاً متوجه منظورتون نشدم

ali ahmad گفت...

آقاي خالد مجاهد و موحد سلام خدا بر تو باد.
طوري كه معلوم ميشود شما همة حرفها را به اين رافضي كه خود را نجات مينامد گفته ايد او گرفتار جهل مركب است و چون آدم بي دانشي است بحث هم با او فايده ندارد . فكر ميكنم شما حيف است كه با اين گونه افراد خود را طرف كنيد . مسئوليت شما انجام شد بگذاريد او هر طوري كه ميخواهد فكر كند و به دنبال كثافات سرگردان باشد
. چرا كه من ميدانم او ميخواهد وقت شما را ضايع كند. خدا نگهدار تان

نجات گفت...

من كه نميدانم مشكل شما چيست اگر مشكلتان شفاعت توسل و امامت هست پس تكليف روايات كتاب هاي معتبر شما چه ميشود؟


من حوصله ي بحث ندارم اما اگر باز هم ميخواييد بحث كنيد:


ngazipoor@yahoo.com


در ضمن قسمت نظر خواهي هم فلتر شده

نجات گفت...

چون قسمت نظر خواهي فيلتره براي همين شايد به سختي بتونم دباره بيام و پيام بدم و جواب بدم...براي همين اين را به محث اطلاع گفتم

نجات گفت...

منظورم اين را براي اطلاع گفتم