۱۳۹۱ آذر ۳, جمعه
حکومت اسلامی! خمینی مروج خرافات و تنفر در جهان!
۲۳:۴۱ | ارسال شده توسط
haqiqat
نوشته: حمید
هرچند جامعه شیعة ایران قبل از انقلاب سال 57، به لحاظ
عقیدتی دچار انحطاط و درگیر خرافات و
بدعات فراوانی بود، اما روی کار آمدن نظام خمینی در این کشور، وضعیت را از آن چه
بود هزاران مرتبه بد تر کرد و نه تنها مردم ایران بلکه شیعیان دیگر کشور ها را نیز
به مصیبت مضاعف مواجه کرد و حتی جامعة اهل سنت و در کل انسانیت را به درد سر های مختلف مقابل نمود.
خمینی که با شعار اسلام به میدان آمد و دیگر رقبای خود را
با استفاده از سلاح مذهب از میدان به در کرد، مدتی بسیار کم با شعار های فریبنده
مسلمانان را فریفته و طوری وانمود کرد که او برای ایجاد وحدت میان امت اسلامی هر
کاری خواهد کرد و اختلافات را از میان خواهد برد، اما بعد از این که براریکه قدرت
محکم شد، به مقتضای اصل کل شی یرجع الی اصله، صفت رفض و طینت سیاه باطنیگری و خبث
درونی خود را آشکار کرده و نه تنها برای وحدت مسلمانان کاری نکرد بلکه با ترویج
خرافات بوناک رافضی، دل و دماغ همة آزادگان جهان را به شدت آزرد و فتنه ها و
مصیبتهای بیشماری را باعث گردید.
این مصیبتها در مرحلة اول متوجه ملت ایران و شیعیان پیرو
این روباه پیرمکار شد به گونه که با سرمایه های باد آورده ملت ایران، شروع به
پرورش عوامل مزدوری در داخل دخمه های متعفن قم و ... کرد که شب و روز کار شان پروردن
فتنه افگنی و دروغ پراکنی رافضی، بر ضد ارزشهای اصیل اسلامی در میان مردم ایران
بود و این خرافات را با بوق و کرنا شب و روز چنان به گوش این مردم فرو میکرد که
مردم ایران واقعا باور کرده بودند که این هندوزادة زندیق واقعا امام است و دیگر
حرامیان اطراف او نیز حواریون پاکیزه خصال او به شمار میروند و گویی هر آن چه که
او و پیروانش میگویند و میکنند، همچون وحی منزل است! این روند شیطانی، در مدتی
اندک موجب شستشوی مغزی بسیاری از ابنای جامعه ایران شد و موج خرافه و پوچ گرایی را
به عمق جامعه ایرانی بیش از پیش نفوذ و رسوخ داده
و گسترده کرد.
سپس خمینی چشم خود را به سوی دیگر کشور های جهان از جمله
کشورهای همسایه ای گشود که تعدادی از شیعیان در آن جا ساکن بودند و با تحریک
احساسی این شیعیان، کوشید تا آنان را نیز در مسیر خرافات با خود تا جهنم درة رفض و
زندقه به پیش ببراند، دروازه های دخمه های قم و... را به روی اینان نیز گشود و با
کار فرهنگی بر روی شان هر جا که شیعه در دنیا بود، به نوعی در دام این شیطان پلید
گرفتار آمده و به تارهای کید و سحرش گرفتارگردید! خمینی با ثروت های سرشاری که از
بیت المال ملت ایران آن را به غنیمت گرفته بود، شب وروز مبالغی هنگفت را خرج
شستشوی مغزی این گروه ها کرد تا این که آنان نیز باور کردند که او، امامی مفترض
الطاعه است که باید چشم و گوش بسته کمر به
حمایت و متابعت از او چست بر بندند!
بعد از این مرحله نوبت به صدور فرهنگ نفرت و دشمنی در جهان رسید که باید مخصوصا در جهان اسلام ، پراکنده میشد و این بود که
شیعیانی که تا دیروز در همه جا با مسلمانان اهل سنت در کنار هم زنده گی مسالمت آمیز
داشتند، با تحریک خمینی دست به انجام اعمال و کارهای بردند که بدان مأمور شده
بودند و حتی با تشکیل دار و دستک های مسلح شروع به فتنه گری در کشورهای اسلامی
نمودند.
جالب این جاست که اکثر این فتنه گریها، زمانی انجام یافته
است که ملتهای مسلمان درگیرمسائل مهمی از جمله مبارزه با استعمار و استبداد بودند،
اما از آن سوی در حالی که خمینی در ظاهر شعار مبارزه با استعمار سر میداد اما از
سوی دیگر با همآهنگی کامل با آنان مانند اسلاف خود برضد امت اسلامی دست در دست هم
گذاشته و به پیش میرفت!
چنان که اگر از موضوع جنگ عراق و ایران بگذریم که در اثر
سیاست ابلیسی خمینی ، ملیونها تن از ایرانیها و عراقیها به خاک و خون کشیده شدند،
در زمان هجوم شوروی به افغانستان، خمینی در عوض تشویق مسلمانان برای دفاع از این
کشور اسلامی ، به نام دفاع از جهاد افغانستان، هشت حزب شیعی را در این کشور اسلامی
به وجود آورده و آنان را تا دندان مسلح کرد، و جالب تر اینجاست که نود و پنج فیصد
این امکانات همه برای مقابله با ملت افغانستان ذخیره شد و شاید کمتر از پنج فیصد
آن بر ضد نیروهای شوروی آن هم تحت شرایط خاص هرگز به کار نرفت!
بلی برادر مسلمان : این روند خائنانه بعد از مرگ این جرثومه
فساد، نیز توسط اخلافش ادامه یافت و موج فتنه افگنی و فساد پیشگی همچنان توسط باند
تمامیت خواه ولایت مطلقة فقیه! ادامه یافت و هر روز بر وسعت آن افزوده گشت تا به
جایی که مثلا در لبنان این سرزمین اسلامی، گروهک حزب اللات را در مقابله با ملت
مسلمان آن آماده کردند، در عراق با همکاری نیروهای کافر صلیبی آن سرزمین را همانند
دوران مغول به اشغال خود در آوردند، در سوریه با همجنسان نصیری خود ساختند، و طوری
که ملاحظه میکنیم شب و روز برای قتل عام مسلمانان سوری از هیچ جنایت و فضیحتی
رویگردان نیستند، درافریقا وآسیا و آسیای میانه و حتی اروپا و امریکا و تا هرجایی
که دست شان رسید، دامهای کثیف خود را گستردند و بازار مکاره خرافات و بدعت را چنان در
این سرزمینها وسعت دادند که با ملاحظه اعمال شنیع و زشت آنان آدمیت از آدم بودن
خود نیز خجالت میکشد!
قابل ذکر است که شرارات باند فاسق خمینی به حدی است که برای
ترویج افکار خود، از هیچ جنایتی همانند ترور وكشتار و تهمت و فحشا نیز دریغ نکردند و هر جا صدایی بر ضد این خرافات بلند شد آن را
سرکوب کردند و در عوض در همه جا بازار زنا را به نام صیغه! و بازار خرافات و زندقه
را به نام زنده کردن شعایر حسینی و شیعی با زنجیر زدن و سیاه پوشیدن و نوحه کردن و
قبر پرستی ...! و بازار چور و چپاول کیسه
های مردم نادان شیعه را به نام خمس و سهم امام! و... گستردند و مردم را از توحید و
یگانه گرایی و زلال اسلام به کلی بیگانه ساختند.
این است جهانی را که خمینی برای جهانیان به یادگار گذاشته
است! پر از خرافات و نفرت و عصبانیت و سیه اندرونی!
متاسفانه استعمار گران این حکومت را به نام جمهوری اسلامی! معرفی
میکنند، درحالی که خود شان میدانند که به
جز نام اسلام ابدا در این فرهنگ چیزی وجود ندارد اما این کار متاسفانه موجب آن شده
است که ملتها چه شیعیانی که دست از این مذهب خرافی کشیده اند و چه غیر مسلمانان
فکر میکنند، که این حکومت اسلام است! در نتیجه آنان در مقابل اسلام بی جهت ، موضع
خصمانه گرفته و از آن اعلان بیزاری میکنند و حتی ادیان تحریف شدة مسحیت و زردتشتی
و ... را بر آن ترجیح میدهند!
اکنون وقت آن رسیده است که به خصوص امت اسلامی چه سنی باشند
و یا شیعه به ماهیت این تفکر نجس که توسط عبدالله بن سبای یهودی پایه گذاری شد و
تا به حال ادامه یافته است ، پی ببرند و با مطالعه قرآن و سنت صحیح پیامبر اسلام
صلی الله علیه وسلم، بیش از این، فریب نخورند و با پیوستن به قافله موحدان ویکتا
پرستان برای خود خیر دنیا و آخرت را کمایی نمایند!